ابتدایی

اولین‌روز بعد از تعطیلات سال نوست و بچه‌ها به مدرسه برگشته‎اند. آقای «پاتر»، مدیر مدرسه، عصبانی است؛ چراکه معلم جدید کلاس سوم هنوز از راه نرسیده است. سرانجام آقای پاتر تصمیم می‎گیرد درِ کشویی بین دو کلاس دوم و سوم را باز کند و هم‌زمان به هر دو کلاس درس بدهد. ناگهان یکی از پنجره‎های بزرگ کلاس خود به خود باز می‎شود و چیزی پروازکنان وارد می‎شود: مردی روی یک قالیچه پرنده! او آقای «ماجیکا»، معلم کلاس سوم است. ظاهراً بچه‎ها سال هیجان‎انگیزی پیش رو دارند!

قصه یکی از راه‌های بیان مفاهیم علمی به زبان ساده و جذاب است. در قصه‌های این مجموعۀ چند جلدی، مخاطب با مفاهیم علوم کتاب درسی علوم پایۀ چهارم دبستان آشنا می‌شود. مخاطبان این کتاب به طور غیرمستقیم مفاهیم علوم را مطابق بودجه‌بندی کتاب درسی می‌آموزند. در فهرست مطالب کتاب، هر فصل برای مطالعه در ماه خاصی پیشنهاد داده شده است تا مطابق آموزه‌های کتاب درسی پیش برود.

انسان اجتماعی است و نیازمند ارتباط با هم‌نوعانش. ارتباط کلامی نیز از برترین توانایی‌های ارتباطی در بیان احساس و منظور است. کتاب حاضر مجموعه‌ای است از واژگان و عبارت‌های مثبت، مؤدبانه و رایج در گفت‌وگوهای دوستانه، محترمانه و رسمی در انواع موقعیت‌ها. افزایش گنجینۀ واژگان و عبارت‌های پسندیدۀ اجتماعی، به تقویت روابط مثبت بین فردی نیز کمک می‌کند. برای مثال چندین عبارت برای گفت‌و‌گو در موقعیت «عیادت» آمده‌است.

«بهار» و «بابک» با مادر و مادربزرگشان زندگی می‎کنند. پدرشان، در شهری دور کار می‎کند و بهار و بابک همیشه دلتنگ پدرشان هستند. شب یلدا فرا می‎رسد و مادر به غیر سه عدد انار نمی‎تواند چیز دیگری بخرد! مادربزرگ برای اینکه بچه‌ها ناراحت نشوند، درباره انار صبحت می‎کند و می‎گوید یک دانه از دانه‌های انار بهشتی است، برای همین باید تمام دانه‌ها را بخورید تا آن دانه را به دست آورید. بچه‌ها هرکدام یک انار برمی‎دارند. در همین موقع خاله و شوهرش و بچه‌هایشان با یک کاسه پسته و بادام می‎آیند. بهار و بابک نمی‎خواهند انارشان را با آن‌ها شریک شوند. چند دقیقه بعد مهمان‌های دیگری از راه می‎رسند و ... .

افزایش آگاهی والدین در خصوص ارزشیابی توصیفی، هدفی است که در این کتاب دنبال می‌شود. در فصل اول کتاب بحث چرایی نظام ارزشیابی کیفی-توصیفی و حذف نمره و رقابت مطرح می‌شود. چیستی این شیوۀ ارزشیابی و جایگزینی یادگیری عمیق با یادگیری سطحی در فصل دوم بحث می‌شود و در فصل سوم از ابزارها و تنوع آن‌ها، تعریف آزمون عملکردی، انواع بازخورد، بایدها و نبایدهای والدین، پوشۀ کار و کارنامه توصیفی سخن می‌رود. مطالب در حد جمله‌هایی کوتاه و با تصویرگری‌های مرتبط عرضه شده‌اند.

آداب و مهارت‌های زندگی مجموعه‌ای از توانایی‌های مورد نیاز برای زندگی در جامعۀ اسلامی است. کتاب حاضر جلد اول از مجموعه‌ای سه جلدی است که می‌کوشد مخاطب را قادر کند ضمن پذیرش مسئولیت‌‌های اجتماعی خود، بدون لطمه‌زدن به خود و دیگران، بتواند به شکل مؤثر و با بهره‌گیری از اصول اسلامی، با خواست، انتظارات و مشکلات روزانۀ خود در روابط بین‌فردی روبه‌رو شود. جلد سوم به این موضوعات می‌پردازد: عفت و غیرتمندی، رضایتمندی، تفکر خلاق، توبه، دوراندیشی، تغافل، امیدواری، انصاف، امر به معروف، آزادی و حل مسئله.

آداب و مهارت‌های زندگی مجموعه‌ای از توانایی‌های مورد نیاز برای زندگی در جامعۀ اسلامی است. کتاب حاضر جلد اول از مجموعه‌ای سه جلدی است که می‌کوشد مخاطب را قادر کند ضمن پذیرش مسئولیت‌‌های اجتماعی خود، بدون لطمه‌زدن به خود و دیگران، بتواند به شکل مؤثر و با بهره‌گیری از اصول اسلامی، با خواست، انتظارات و مشکلات روزانۀ خود در روابط بین‌فردی روبه‌رو شود. جلد دوم به این موضوعات می‌پردازد: مدیریت غم و اندوه، مدیریت خشم، قانون‌مداری، حیا، دوستی و دوست‌یابی، امانت‌داری، خیرخواهی، حسن ظن، مدارا، مناعت، اخلاص، مسئولیت‌پذیری، عفو و رازداری.

آداب و مهارت‌های زندگی مجموعه‌ای از توانایی‌های مورد نیاز برای زندگی در جامعۀ اسلامی است. کتاب حاضر جلد اول از مجموعه‌ای سه جلدی است که می‌کوشد مخاطب را قادر کند ضمن پذیرش مسئولیت‌‌های اجتماعی خود، بدون لطمه‌زدن به خود و دیگران، بتواند به شکل مؤثر و با بهره‌گیری از اصول اسلامی، با خواست، انتظارات و مشکلات روزانۀ خود در روابط بین‌فردی روبه‌رو شود. جلد اول به این موضوعات می‌پردازد: یاد خدا، تشکر، صداقت، خوش‌رویی، مشورت، خانواده، شادی، قناعت، نظم، ادب و تواضع، وفای به عهد، مهرورزی، شجاعت، احسان و صلۀ رحم.

صبح شده است و مامان‌خرگوشه به پسرش، «برایدن» می‎گوید که باید بیدار شود. برایدن نمی‎خواهد هر روز صبح سبیل‌هایش را بشوید و اسباب‌بازی‌هایش را جمع کند. برای همین تصمیم می‎گیرد برود و با دوستانش زندگی کند. با «میسی» موشه، «بنی» گورکنه و... . خواهران برایدن خیلی ناراحت هستند؛ اما مامان‌خرگوشه مطمئن است که او برمی‎گردد. در خانه میسی‌موشه، بچه‌موش‌ها هیچ‌وقت اسباب‌بازی‌هایشان را جمع نمی‎کنند و برایدن می‌ترسد زمین بخورد. خانه بنی‌گور‌کنه، بوی عجیبی می‎دهد؛ چون آن‌ها هیچ‌وقت خودشان را نمی‌شویند. برایدن آنجا هم نمی‎تواند زندگی کند. در خانه... .

در کتابخانه هرکاری دلت بخواهد، می‌توانی بکنی، یعنی می‎توانی بنشینی، کتاب بخوانی و خیالبافی کنی؛ اما نمی‎توانی سیرک راه بیندازی! اگر با همه این حرف‌ها سیرک برپا کنی، کتابدار می‎گوید، فقط زیاد سروصدا نکنید و تو قول می‎دهی که سیرکت بی‎خطر است و هیچ سروصدایی ندارد. بعد درست مثل آکروبات‌بازها برنامه را شروع می‌کنی و... . به تماشاگران می‎گویی دست نزنند؛ چون باید ساکت باشند؛ سپس از یکی از تماشاگرها می‎خواهی کیک را محکم به صورتت بکوبد و... . حالا آرزو می‎کنی به جای سیرک فقط کتاب می‎خواندی!