باز هم میتوانم: ویژه دانشآموزان سال دوم و ورودی سال سوم دبستان
معرفی کتاب
برای عدهای، تابستان فرصت دوباره آموزی و بازآموزی است. این کتاب فعالیتهایی را در بر میگیرد که به کودکان کمک میکنند با استفاده از تواناییهای ذهنی، آموختهها را در شرایط جدید به کار گیرند. تمرینهای کتاب به طور تلفیقی مرور درسهای پایۀ دوم را دربرمیگیرند و مخصوص دانشآموزان ورودی به پایۀ سوم هستند. تمرینها متنوعاند و در راستای کاربست یافتههای طرحهای تحقیقاتی تیمز و پرلز تنظیم شدهاند.
بیا باهم بسازیم! مقوا
معرفی کتاب
در اطراف ما اشیای استفاده شدۀ زیادی موجودند که با کمی خلاقیت، شاید بتوان با آنها کاردستیهای زیادی ساخت. کتاب حاضر شامل کاردستیهایی است که با مقوا ساخته میشوند. راکت پینگ پنگ، حلزون، دمپایی روفرشی، طوطی متحرک، جامدادی و قلک عروسکی از جمله کاردستیهایی هستند که طرز ساخت آنها در این کتاب آمده است.
دوستی دو طرفه
معرفی کتاب
«آموس مکگی» مردی میانسال است که در باغ وحش کار میکند. او کارهای زیادی انجام میدهد، آموس با فیل شطرنج بازی میکند، با لاکپشت مسابقه میدهد، کنار پنگوئن خجالتی مینشیند، به گرکدن دستمال قرض میدهد و برای جغد که از تاریکی میترسد، کتاب میخواند؛ اما یک روز صبح نمیتواند سر کارش حاضر شود، او مریض است! حالا چه اتفاقی برای حیوانات باغ وحش میافتد؟
من و خواهرم دور از هم
معرفی کتاب
«بید» و «افرا» خواهر هستند. آنها خیلی همدیگر را دوست دارند و همیشه با هم بازی میکنند؛ اما افرا باید به مدرسه برود و بید مجبور است در خانه بماند. بعد از مدرسه افرا از دوستانش تعریف میکند؛ ولی بید تنهاست تا اینکه بید با بلوطی به نام «پیپ» دوست میشود. حالا بید هم کلی حرف دارد و مرتب از بازی با پیپ صحبت میکند. افرا دلش برای بازی کردن با بید تنگ شده است و میخواهد با پیپ بازی کند. صبح روز بعد، بید خواهرش را غافلگیر میکند!
من و خواهرم با هم
معرفی کتاب
«افرا» و خواهر کوچکش، «بید»، همیشه با هم هستند. آنها هر روز صبح را با هم شروع میکنند. دنبال سنگهای قلبیشکل میگردند، خانههای کوچک میسازند، با هم قایمباشکبازی میکنند و همیشه با هم توافق دارند تا اینکه روزی تصمیم میگیرند قاصدک بچینند. بید دوست دارد قاصدک را در باد فوت کند؛ ولی افرا میخواهد آنها را جمع کند. آنوقت بید کارهایی میکند که نباید بکند و افرا حرفهایی میزند که نباید بزند و... . حالا آنها با هم قهرند؛ ولی تا کی میتوانند قهر بمانند؟
تنها در خانه
معرفی کتاب
سه روز به کریسمس مانده است و خانواده «مک کالیستر» برای سفر آماده میشوند. همه مشغول کار هستند به غیر از «کوین» که مرتب دردسر درست میکند. مادر کوین را به اتاقش میفرستد تا تنبیه شود. کوین با عصبانیت آرزو میکند که دیگر هیچوقت خانوادهاش را نبیند. صبح روز بعد، کوین در خانه تنهای تنهاست. او فکر میکند که خانوادهاش را ناپدید کرده است و هر کاری دلش میخواهد، میکند؛ اما وقتی شب فرا میرسد، متوجه میشود که دزدها دور وبرِ خانه پرسه میزنند. کوین تصمیم میگیرد به تنهایی با آنها روبهرو شود.
فرازمینیها
معرفی کتاب
«دانا» و «فاکس» دو دوست هستند و میخواهند شب را در چادرشان که وسط حیاط عَلَم کردهاند، بمانند. دانا با خواندن داستان «پروندههای مجهول» که درباره آدمفضاییهاست، ترسیده است و از فاکس میخواهد که داخل خانه بخوابند؛ اما فاکس معتقد است که آدمفضاییها واقعی نیستند. در ادامه داستان، حوادثی رخ میدهد که دانا را بیشتر از قبل میترساند.
اژدهای ماه
معرفی کتاب
در جلد ششم از مجموعه «استاد اژدها»، در قلعه شاه «رونالد»، پنج اژدهابان (دریک، بو، آنا، روری و پترا) نگران از بین رفتن سنگ اژدهای اصلی هستند؛ چون نورِ سنگ اژدهایشان کم شده است و آنها دیگر نمیتوانند به خوبی با اژدهای خود ارتباط برقرار کنند. «هرو»، ششمین اژدهابان، در سرزمین اهرام زندگی میکند؛ اما حالا نزد دیگر اژدهابانها آمده است تا با دنبال کردن نشانهها، به هرم هفت اژدها برسند و با استفاده از قدرت اژدهای خود، سنگ اژدهای اصلی را نجات دهند.
اژدهای زهر
معرفی کتاب
در مجموعه «استاد اژدها» شش بچه هشت ساله انتخاب شدهاند تا شش اژدها را که هر کدام قدرت منحصربهفردی دارند، تربیت کنند؛ چون قرار است در آینده اتفاقاتی رخ دهد. آخرین استاد اژدها، «پترا»، به قلعه آمده است؛ اما او با بقیه سازگار نیست. پترا یک همهچیزدان است و حتی تلاش نمیکند با اژدهای خودش ارتباط برقرار کند. آیا ممکن است سنگ اژدها او را اشتباه انتخاب کرده باشد؟ با اتفاق وحشتناکی که برای پترا رخ میدهد، او باید به دیگر استادان اژدها کمک کند تا دیر نشده است او را نجات دهند.
اژدهای آتش
معرفی کتاب
کتاب حاضر جلد چهارم مجموعه «استاد اژدها» است. «دریک» که هشت سال دارد و دوستانش، «روری» و «بو» و «آنا» استاد اژدها هستند. در این داستان استادان اژدها از اینکه قرار است به سرزمین ملکه «رُز» بروند، خیلی هیجانزدهاند؛ اما شاه «رونالد»، دریک و روری را مجبور میکند که همانجا بمانند و... . اژدهای بزرگی با چهار سر، به قلعه حمله میکند و «مالدرد» هم سوار آن است. آیا دریک و روری میتوانند با جادوگر سیاه و اژدهای قدرتمندش به تنهایی بجنگند؟