Skip to main content

موش و دوستان دروغکی

معرفی کتاب
این کتاب جلد چهارم از مجموعه «قصه‌های تصویری از مرزبان‌نامه» است. پیرمرد کشاورز، هنگام مرگ تمام دارایی‌اش را به تنها پسرش می‌بخشد و از او می‌خواهد این ثروت را هدر ندهد. جوان با دوستان ناباب رفاقت می‌کند، دوستانی که او را فقط به خاطر پولش می‌خواهند. مادرش مرتب او را نصیحت می‌کند و جوان برای امتحان کردن دوستانش، دروغ بزرگی می‌گوید و صمیمی‌ترین آن‌ها به راحتی حرف او را باور می‌کند. مدت‌ها می‌گذرد و جوان تمام دارایی خود را از دست می‌دهد. روزی که جوان برای دوستانش از بی‌پولی و گرفتاری‌اش حرف می‌زند... .

خروس دنیادیده

معرفی کتاب
این کتاب جلد سوم از مجموعه کتاب‌های «قصه‌های تصویری از مرزبان‌نامه» است. روزی خروس پرطلایی که بسیار زیرک و دنیادیده است، به باغ می‌رود و از دیدن آن همه زیبایی به هیجان می‌آید و شروع به آواز خواندن می‌کند. صدای زیبای خروس به گوش روباهی می‌رسد که از گرسنگی شکمش به پشتش چسبیده است. روباه برای شکار خروس نقشه‌ای می‌کشد و به او نزدیک می‌شود. خروس که حواسش به روباه است، روی درختی می‎پرد و به خواندن ادامه می‌دهد. روباه می‌گوید پادشاه فرمان جدیدی صادر کرده است که طبق آن هیچ‌کس نباید به دیگری ظلم کند و همه باید با هم مهربان باشند و... . آیا خروس فریب حرف‎های روباه را می‌خورد و شکار او می‌شود؟

گربه و اسب و سوارکار

معرفی کتاب
این کتاب جلد دوم از مجموعه کتاب‌های «قصه‌های تصویری از مرزبان‌نامه» است. شکارچی جوانی که اسبی تندپا و سگی شکاری دارد، هر روز به همراه سگش، به شکار می‌رود. یک روز او گربه‌اش را می‌بیند که گنجشکی را شکار کرده است. او خیلی خوشحال می‌شود که گربه‌اش هم مانند خودش شکارچی است. بنابراین، تصمیم می‌گیرد روز بعد گربه‌اش را برای شکار همراه خود ببرد. شکارچی با خود فکر می‌کند که با حضور گربه دیگر نیازی به سگ نیست و... . وقتی شکارچی کبکی را می‌بیند، گربه را روی کبک می‌اندازد؛ ولی اتفاقی رخ می‌دهد که او متوجه اشتباهش می‌شود.

سه‌راهزن

معرفی کتاب
این کتاب جلد نخست از مجموعه کتاب‌های «قصه‌های تصویری از مرزبان‌نامه» است. سه راهزن که مدتی است بی‌پول شده‌اند، در خرابه‌ای گنج پیدا می‌کنند. یکی از آن‌ها با مقداری پول به شهر می‌رود تا غذایی تهیه کند. دو راهزن دیگر نقشه می‌کشند که او را بکشند و سهمش را بین خود تقسیم کنند. هنگاهی که راهزن سوم با غذا باز می‌گردد، دو راهزن دیگر با چوبی بزرگ و ضخیم به جانش می‌افتند و او را می‌کشند؛ سپس شروع به غذا خوردن می‌کنند، غافل از اینکه... .

در ستایش هیچ‌آموزی

معرفی کتاب
نویسندۀ این کتاب رویکرد نوینی را بر مبنای نظرات پیشوایان دینی و دیدگاه عارفان مسلمان به تعلیم و تربیت بررسی می‌کند. حرف اصلی در این کتاب خالی کردن ذهن از آموخته‌هایی است که موجب قفل ذهنی می‌شود و شناخت دوباره‌ای را بر شناخت‌های قبلی با هدف گشودگی روح و پیوند با عالم روحانی و فرامادی مطرح می‌کند. کتاب حاضر شامل شش بخش با عناوینی چون فرایند سخن، فراتر از هیچ‌انگاری، دانش سلبی، فراتر از هیچ‌آموزی، تربیت سلبی، فراتر از هیچ‌کاری، ارتباط سلبی، در ستایش هیچ‌گویی و معنادرمانی سلبی، فراتر از بی‌معنایی تدوین شده است. خواننده دراین کتاب می‌خواند "برای خودیابی هم باید از خود مُرد تا به خود زنده شد. باید از آنچه شده‌ایم تهی شد تا به آنچه بوده‌ایم بازگردیم؛ زیرا ماهیت حقیقی ما در هویت کاذبی ما گم شده است. پرسش حقیقی این است که چرا هیچ‌کس شبیه به آن چیزی نیست که هست و چرا هیچ‌کس همانی نیست که هست". نویسندۀ کتاب معتقد است که "انسان باید در یک مسیر تنزیهی امور مثبت را کشف کند و در یک سلوک سلبی به ایجاب و ایجاد چیزها بیندیشد". تعلیم و تربیت تنزیهی بر مدار "هیچ‌آموزی" و "هیچ‌انگاری" درصدد تخلیۀ ذهن و دل از اوهام‌شناختی و جهت‌گیری‌های شخصی و پیش‌داوری‌های جعلی است تا به واسطۀ این تنزیه و تهذیب بتوان آنچه را که در فطرت خود دارد کشف کند نه آنکه چیزی را از بیرون کسب کند.

مکس و پرنده

معرفی کتاب
«مکس» گربه شجاع و نترس، وقتی پرنده‌ای را می‌بیند، فکر می‎کند می‌تواند با او دوست شود. پرنده کوچولو که هنوز نمی‌تواند پرواز کند، از دوست خود، مکس، می‌خواهد قوانین پرواز را برای او توضیح دهد؛ اما مکس در فکر شکار پرنده و حتی خوردن اوست. پرنده کوچولو مکس را قانع می‌کند که پس از یاد گرفتن پرواز، درباره شکار با هم صحبت می‌کنند و مکس تمرین پرواز را با پرنده شروع می‌کند و... .

مکس شجاع

معرفی کتاب
«مکس» گربه‌ای شجاع و نترس است که می‌خواهد به شکار موش برود؛ اما مگر می‌شود ندیده و نشناخته موش گرفت!؟ پس فقط کافی است مکس بداند که موش چه شکلی است تا شکارش کند. او به راه می‌افتد و در راه هر حیوانی را که می‌بیند، مانند مگس، ماهی، فیل، گنجشک و... می‌پرسد آیا شما موش هستید؟ سرانجام مکس به موش می‌رسد؛ اما موش خودش را هیولا معرفی می‌کند و... .

توی کتاب گیر افتادم!

معرفی کتاب
وقتی نویسنده «هیلی» را وارد کتاب می‌کند، او حسابی هیجان‌زده می‌شود؛ اما انگار توی کتاب بودن، آن‌قدرها هم سرگرم‌کننده نیست. هیلی دوست دارد از کتاب بیرون بیاید. به همین علت، دوستانش می‌خواهند به او کمک کنند. «ریچل» تلاش می‎کند با ناخن او را از کتاب جدا کند. «جیکوب» کتاب را از دو طرف می‌کشد تا هیلی به بیرون پرتاب شود و... ؛ اما هیچ‌کدام از این راه‌ها فایده‌ای ندارد. پس هیلی چگونه می‌تواند از کتاب بیرون بیاید؟

جوراب‌های بوگندو

معرفی کتاب
«تونی» هر بار برای خرید جوراب با مادرش به فروشگاه می‌رود؛ اما این بار او با پدربزرگش به آن طرف رودخانه می‌رود و یک جفت جوراب، با سه رنگ سبز و قرمز و زرد می‌خرد. تونی آنقدر جوراب‌هایش را دوست دارد که تصمیم می‌گیرد هیچ‌وقت آن‌ها را از پایش درنیاورد؛ اما پس از چند روز، جوراب‌های بی‌نظیر او بو می‌گیرند و همه دوستانش و حتی حیوانات محل را ناراحت می‌کند. سرانجام دوستان تونی مجبور می‌شوند وارد عمل شوند و جوراب‌های او رابشویند.

گوزن شاخدار: ستاره سینما

معرفی کتاب
قرار است فیلمی درباره گوزن شاخ‌دار ساخته شود. در اولین برداشت، گوزن خودش را معرفی می‌کند. او می‌خواهد فضانورد شود؛ اما کارگردان مخالف است و معتقد است که گوزن‌ها نمی‌توانند فضانورد شوند؛ چون آن‌ها سُم دارند و در جنگل زندگی می‌کنند. در دومین برداشت، مادربزرگ گوزن از راه می‌رسد و... . در برداشت سوم سر و کله زرافه پیدا می‌شود که دلش می‌خواهد دکتر شود و... . سرانجام با همکاری همه حیوانات، گوزن شاخ‌دار که حاضر نیست دست از رویاهایش بردارد، به فضا می‌رود.