حمله به قلعه
معرفی کتاب
در جلد دوم از مجموعه کتابهای «نیکلا کوچولو»، مادر نیکلا از همسرش میخواهد تا مبلهای راحتی ساحلی را به حیاط ببرد؛ اما پدر نیکلا با شرایطی روبهرو میشود که نمیتواند درخواست همسرش را به خوبی انجام دهد. نیکلا و دوستانش میخواهند شوالیهبازی کنند، برای همین نیکلا از پدرش میخواهد که در ساخت قلعه به آنها کمک کند؛ اما پدر باید اول خواسته مادر را انجام دهد.
پیش به سوی گروه موزیک!
معرفی کتاب
در جلد نخست از مجموعه داستانی «نیکلاکوچولو»، «نیکلا» و دوستانش تصمیم میگیرند با سازهایشان یک گروه موزیک راهاندازی کنند؛ اما جالب آنجاست که هیچکدام از آنها نمیتوانند ساز بنوازند. آنها نام گروهشان را «رفقا» میگذارند و میخواهند کنسرتی اجرا کنند؛ ولی چگونه میتوانند چنین کاری را انجام دهند؟
خمیر مجسمهسازی
معرفی کتاب
کودکان میتوانند باخمیرهای مجسمهسازی و وسایل سادۀ در دسترس و دورریختنی، وسایلی مثل عروسک یا فضاپیما بسازند. در این کتاب 12 طرح هنری برای ساختن وسایل جالب، با مراحل آسان، برای کودکان آمده است. در ابتدای هر طرح، وسایل مورد نیاز بیان شده و سپس روش ساخت به صورت مرحله به مرحله، از ابتدا تا انتها، همراه با تصویر، توضیح داده شده است. «میمون، تختهشاسی طرحدار، آینه و زیرلیوانی» از نمونه کاردستیهای کتاب هستند.
پارچه
معرفی کتاب
کودکان میتوانند با استفاده از پارچه و نخهای کاموای رنگی، وسایلی مثل عروسک، جامداددی، و حیوانات پارچهای بسازند. در این کتاب 12 طرح هنری برای ساختن وسایل جالب، با مراحل آسان، برای کودکان آمده است. در ابتدای هر طرح، وسایل مورد نیاز بیان شده و سپس روش ساخت به صورت مرحله به مرحله، از ابتدا تا انتها، همراه با تصویر، توضیح داده شده است. جاکفشی پارچهای، جوراب عروسکی، ماشین با یدک کش، بالشی برای خواب و کرم ابریشم از نمونه کاردستیهای کتاب هستند.
پلاستیک
معرفی کتاب
کودکان میتوانند با استفاده از بطری، بشقاب، کیسه، لیوان و نی پلاستیکی، وسایلی مثل عروسک، پازل، گل پلاستیکی و وسایل جالب دیگر بسازند. در این کتاب 12 طرح هنری برای ساختن وسایل جالب، با مراحل آسان، برای کودکان آمده است. در ابتدای هر طرح، وسایل مورد نیاز بیان شده و سپس روش ساخت به صورت مرحله به مرحله، از ابتدا تا انتها، همراه با تصویر، توضیح داده شده است.
چرا من گورخرم؟
معرفی کتاب
گورخر جوان و کنجکاو دلش میخواهد همه چیز را بداند. او سوالهای زیادی دارد و بزرگترین سوالش این است که گورخرها سفیدند با خطهای سیاه یا سیاهاند با خطهای سفید؟ گورخر به شدت به فکر فرو میرود، طوری که حتی در خوابهایش هم خود را در رنگهای مختلف میبیند. گورخر دوست دارد برای یک تغییر کوچک هم که شده، راهراه نباشد؛ اما با از بین رفتن خطها هم نمیتواند سوالش را جواب دهد. آیا گورخر میتواند هویت خود را پیدا کند؟
روباه به کتابخانه میرود
معرفی کتاب
این کتاب درباره روباهی است که دنبال موشی میرود تا او را شکار کند؛ اما سر از کتابخانه درمیآورد. روباه با گشت و گذار در کتابخانه، به کتاب و کتابخوانی علاقهمند میشود؛ اما او نمیتواند بخواند! حالا او هر روز به کتابخانه میآید و هر بار کتابی را با خود میبرد. روزی روباه مرغی را با خود میآورد و از موش میپرسد که آیا خوردن استخوانهای مرغ برایش ضرر دارد؟ در همین موقع... . در پایان داستان، مرغ و روباه به توافق میرسند که روباه او را از مزرعه فراری دهد و مرغ هم به او خوندان یاد بدهد.
راهنمای کلاسی فلسفه برای کودکان سالهای اول دوره ابتدایی: فلسفهورزی با کتابهای تصویری
معرفی کتاب
فلسفهورزی ما را تشوق میکند لایههای زیرین چیزها را ببینیم. در این کتاب، تعدادی داستان با درونمایههای فلسفی، و چگونگی استفاده از آنها هنگام فلسفهورزی با دانشآموزان آمدهاست. کتاب در چهار بخش تنظیم شدهاست. بخش اول اطلاعاتی دربارۀ استفاده از کتابهای داستان به مخاطب میدهد. در بخش دوم 12 داستان و فعالیتهای مربوط به آنها آمده و بخش سوم دو مجموعه فعالیت مهم را دربر گرفتهاست که در هر داستان باید به کار گرفته شوند. بخش آخر نیز فهرستی از درونمایهها و مهارتها به معلم میدهد تا بتوانند کتاب مناسب دانشآموز خود را انتخاب کنند.
خانوادهها خندهدارند
معرفی کتاب
راوی این داستان که کوچکترین عضو خانواده است، خانوادهاش را عجیب و غریب با رفتارهای خارج از انتظار تعریف میکند. او به این نتیجه میرسد که خانوادهها واقعاً خندهدار هستند. پدرش همیشه تأکید میکند او همان لحظهای که صدایش میکنند، باید بیاید؛ اما خودش هیچوقت به موقع نمیآید. مادربزرگ بچهها را لوس میکند و بعد میگوید بچهها در زمان کودکی آنها خیلی بهتر بودند... . هر کدام از اعضای خانواده به نحوی پیامهای مبهم و گیجکنندهای را که ترکیبی از عاطفه و نقد است، به بچه میرسانند.
ویلفرد گوردن مکدونالد پارتریج
معرفی کتاب
«ویلفرد گوردن مکدونالد پارتریج» پسربچه کم سن و سالی است که خانهاش دیوار به دیوار خانه سالمندان است. او همه ساکنان آنجا را میشناسد و بیش از همه، دوشیزه «نانسی آلیسون دلاکورت کوپر» را دوست دارد؛ چون اسم او نیز مثل اسم خودش چهار قسمتی است. وقتی ویلفرد متوجه میشود که دوشیزه نانسی حافظهاش را گم کرده است، تصمیم میگیرد به او کمک کند تا دوباره حافظهاش را پیدا کند.