کلاه های عجیب و غریب میلی
معرفی کتاب
در این داستان «میلی» وقتی از مدرسه به خانه بازمیگردد جلوی فروشگاه کلاه، توقف میکند. کلاههای زیادی در ویترین وجود دارد، اما کلاهی که او از همه بیشتر دوست دارد، کلاهی با پرهای رنگی است. میلی به داخل فروشگاه میرود تا کلاه را بخرد، اما پول کافی ندارد. فروشنده که از میلی خوشش آمده یک کلاه جادویی به او میدهد که... .
من بیچاره همسترم و هیچکاره
معرفی کتاب
پدرومادر «سوزی» برایش همستر میخرند؛ البته سوزیکوچولو دلش گربه میخواهد؛ اما چون مامان و بابا مخالف گربه هستند، برایش همستر میخرند که دردسرهای نگهداری گربه را نداشته باشد؛ اما همستر داستان، اصلاً خوشحال نیست؛ چون سوزی به کلهاش روبانی صورتی میبندد و فکر میکند او هم باید مثل گربهها برایش خُرخُر کند. به اینترتیب، همستر این قصه متوجه میشود که بیچاره است و هیچکاره!
مروارید بنگال
معرفی کتاب
«آگاتا» عاشق نویسندگی و داستانهای هیجانانگیز است. او در خانوادهای به دنیا آمده که همه کارآگاه هستند. «دَش» پسرعموی آگاتا، دانشآموز مدرسه کارآگاهی است. آگاتا همراه دَش به کشورهای مختلف سفر میکنند تا پرده از اسرار معماهای پیچیده بردارند. اینبار آنها به هند میروند تا با کمک عمویشان مروارید الهه کالی را پیدا کنند که در یک شب همراه نگهبان معبد، باهم دزدیده شدهاند.
نفرین فرعون
معرفی کتاب
«آگاتا» عاشق نویسندگی و داستانهای هیجانانگیز است. در خانواده آنها همه کارآگاه هستند. پسرعموی او، «دَش»، دانشآموز مدرسه کارآگاهی است. دَش باید معماهای مختلفی را کشف کند تا بتواند در آینده کارآگاه شود. او همراه آگاتا به کشورهای مختلف میروند تا پرده از اسرار معماهای پیچیده بردارند. اینبار آنها به مصر میروند تا از راز ناپدید شدن لوح معبد فرعون سردربیاورند.
مهمانی بالشی اوا
معرفی کتاب
«اِوا بالقلمنبه» یک جغد است، یک جغد شگفتانگیز! شنبه تولد اِواست. او برای یک مهمانی بالشی بزرگ برنامهریزی میکند. در مهمانی، تماشای فیلم، بوفه بستنی، اتاق عکاسی و خیلی چیزهای دیگر هست. اِوا نمیتواند صبر کند. دوستانش هم خیلی هیجانزده هستند، به جز «سو». او میگوید نمیتواند بیاید و اِوا نمیتواند سردربیاورد که چرا سو به مهمانی نمیآید.
مأموریت لوکا
معرفی کتاب
«لوکا» بچه شادی است. وقتی در حال پختن کیک است، برق میرود. برای همین میرود بیرون تا با دوستانش بستنی بخورند و کفشهایی را که خیلی دوست دارد هم پشت ویترین تماشا میکند. او تصمیم گرفته پولهایش را جمع کند تا کفشها را بخرد؛ اما میبیند قیمت کفشها خیلی بالا رفته است. اول دلیلش را متوجه نمیشود؛ اما بعد مادرش علت را توضیح میدهد و لوکا به فکر راهحل میافتد. او میخواهد با کمک دوستانش، دنیا را نجات دهد!
ماهیها هم میخوابند؟
معرفی کتاب
موضوع این کتاب مرگ و نحوه پذیرش مرگ نزدیکان است. وقتی «امیل» از دنیا میرود، فقط ششسالش است. «یته»، خواهرِ «امیل»، سهسال از او بزرگتر است. امیل تمام عمرش مریض بود! او بیماری خونی داشت و آنقدر این بیماری گسترش پیدا کرده بود که هیچکس نتوانست کاری بکند! بعد از مرگ امیل، یته سعی میکند با این موضوع کنار بیاید و... .
چه کسی ثروتمند است؟ : اقتباس از شاهنامه فردوسی
معرفی کتاب
در روزگاران دور، پادشاهان با لباس مبدّل بین مردم میرفتند تا از نزدیک زندگی آنها را ببینند. یکی از این پادشاهان، «بهرام» بود. روزی بهرام با لباس سادهای، وارد شهری شد و به خانه کوچکی رسید و از صاحبخانه خواست تا شب را در منزلش بماند. صاحبِ خانه، مرد تنهایی بود که در خیابان آب میفروخت و درآمد کمی داشت؛ اما بسیار مهماننواز و مهربان بود. بهرام سه شب مهمان مرد فقیر بود. مرد روز اول تمام درآمدش را خوراک خرید، روز دوم پیراهنش را فروخت. روز سوم... .
ستارهباز
معرفی کتاب
روباه کوچولو عاشق ستارهها بود و هرشب آنقدر ستارهها را نگاه میکرد تا خوابش میبرد. شبی تصمیم گرفت، بالای بلندترین تپه دشت برود تا شاید بتواند یک ستاره بگیرد؛ اما هیچ تپهای آنقدر بلند نبود تا او دستش به ستارهها برسد. او به راهش ادامه داد تا اینکه از روی بلندترین تپه منظره عجیبی دید... .