مورچه و دانه خوشبو
معرفی کتاب
این کتاب واژهی شهید و شهادت را با قلم هنرمندانه و زبان شیرین کودکانه به قصه درآورده است. اگر این واژهها برای کودکان درست معنا نشود، تصاویری که همراه با این واژهها نشان داده میشود چیست؟ بمباران، انفجار، دود، آتش، خرابی، خون، قطع عضو، شیون و پیکرهای بیجان. آیا کودکان میتوانند بفهمند اینها یک روی سکه است و سکهی شهادت روی دیگری هم دارد؟ خداوند متعال شهدا را زنده معرفی کرده و نزد خدا به آنها جایگاه ویژه داده است.
آنه شرلی
معرفی کتاب
«قصههای کلاسیک» برداشتی جدید ولی وفادار از کتابهای ماندگار هستند که با نگاهی تازه، مخاطب امروز را نیز جذب خواهد کرد و با تصویرگری هنرمندانه، رنگارنگ و تازهای که دارند، داستان را دوباره به مخاطب معرفی میکند و قوهی تخیلش را تقویت میکند. در داستان «آنه شرلی» نویسنده به کودکان میآموزد در برابر سختیها مقاومت کنند، مثل آنه بکوشند، درس بخوانند و به کسانی که دوستشان دارند احترام بگذارند.
سیندرلا، دختری که سرنوشتش را خودش نوشت
معرفی کتاب
«سیندرلا، دختری که سرنوشتش را خودش نوشت»؛ عنوان کتاب بهتنهایی کافی است تا بفهمیم با داستان قدیمی سیندرلا سروکار نداریم؛ سیندرلا بهجای اینکه منتظر بماند شاهزاده نجاتش دهد، به توانمندیهای خودش اتکا میکند و میفهمد اگر با خودش روراست باشد و برای باورهایش بجنگد، میتواند حتی سرنوشتش را هم عوض کند. نویسنده با درهمآمیزی درونمایههایی نظیر مهرورزی، استقلال و تابآوری روایت تازهای از قصهی سیندرلا را برای کودکان ارائه میدهد و تشویق میکند الگوهای کلیشهایشان را به پرسش بگیرند و قدرت و عاملیت درون خودشان را کشف کنند.
پسر جنگل
معرفی کتاب
«قصههای کلاسیک» برداشتی جدید ولی وفادار از کتابهای ماندگار هستند که با نگاهی تازه، مخاطب امروز را نیز جذب خواهد کرد و داستان را دوباره با بازنویسی به مخاطب معرفی میکند و قوهی تخیلش را تقویت میکند. در داستان «پسر جنگل» موگلی، پسر جنگل، در جنگل بزرگ میشود و راهورسم جنگل را یاد میگیرد. از دوستانش باگیرا، بالو و کا فوتوفن بقا را میآموزد و درس دوستی، وفاداری و احترام میگیرد. مهمترین مواجههاش با شیرخان، ببر ترسناک جنگل است که دلوجرئت، پایداری و عِرق خانوادگیاش را محک میزند.
تو همهچیز تمامی
معرفی کتاب
در دنیای امروز که کودکان در معرض دادههای بسیاری قرار دارند، مفاهیم بنیادین زندگی تغییر معنا دادهاند و دیگر هیچ چیز سر جایش نیست. همین مسئله موجب شده تا افراد مدام خود را به لحاظ ظاهری با دیگری مقایسه کنند و دچار یأس و ناراحتی شوند. در چنین دنیایی، لازم است که کودک ارزش خود را بداند و آگاه باشد که همه چیز به ظاهر ختم نمیشود. در واقع کودک باید بداند که او و همهی انسانها زیبا هستند؛ بنابراین نباید خود را غرق موضوعات اینچنینی کند و از زندگی و تواناییهای خود غافل شود. «تو همهچیز تمامی» داستانی است با درونمایهی عشق به خود که به کودکان میآموزد ظاهر و بدنشان یک لایه بیشتر نیست و در زیر این لایه ویژگیهای درخشانی نهفته که آنها را منحصربهفرد و شگفتانگیز میکند. کتاب به خواننده تأکید میکند زیبایی را درون خودش بجوید و همانگونه که هست خود را دوست داشته باشد و ببیند.
من اخمالو نیستم!
معرفی کتاب
«من اخمالو نیستم» ششمین کتاب از مجموعه هفتجلدی به نام «من میتوانم» است. در هر جلد از این مجموعه هفتجلدی به یکی از مواد غذایی پرداخته میشود و برای دانهها یا میوهها اتفاقاتی رخ میدهد که با روایت آن در قالبی کودکانه مسئلهای اخلاقی را به بچهها آموزش میدهد. داستان «من اخمالو نیستم» درباره دانه انگور ترشی است که دوستش به نام نارنجی از او کینه به دل گرفته و از او ناراحت است. اتفاقی برای نارنجی میافتد که انگور ترش در انجام آن مقصر نیست اما نارنجی از انگور ترش عصبانی میشود و بهسرعت با او قهر میکند و تصمیم میگیرد از انگور ترش انتقام بگیرد. انگور ترش با قهر نارنجی متوجه میشود که کینهتوزی چقدر میتواند ناعادلانه باشد... این داستان به شیوهای کودکانه در پی آن است تا موضوع بخشش را آموزش دهد.
کلمههای گمشدهی بابابزرگ
معرفی کتاب
بنبن عاشق وقت گذراندن با بابابزرگ و مامانبزرگ است. رسیدگی به گلوگیاه، درست کردن پازل، حل کردن جدول و محبت و علاقهی فراوانی که بینشان در جریان است، روزهایش را زیبا میکند؛ اما یک روز بنبن متوجه میشود که بابابزرگ دارد همهچیز را از یاد میبرد و کلماتش را گم میکند. او تمام تلاشش را میکند تا کلماتی را که بابابزرگ اینطرف و آنطرف گم میکند، جمع کند و برایش در جعبهای نگه دارد؛ اما هرچه میگذرد کلمات بیشتری گم میشوند. بنبن و مامانبزرگ حالا دنبال راههای جدیدی برای ارتباط با بابابزرگ هستند تا هم مراقب او باشند و عشقشان را به اون نشان بدهند و هم نگذارند بابابزرگ احساس تنهایی کند.
من دست چسبی
معرفی کتاب
آن روز توی مدرسه چشمم به یک کیف کوچک افتاد. داشتم دنبال خطکشِ شکلدارم میگشتم که آن را دیدم. آنقدر برقبرقی و قشنگ بود که دلم خواست مال من باشد. ماهک و مژده سرگرم رنگکردن زرافههایشان بودند. میخواستم کیف را به آنها نشان بدهم؛ اما همان موقع یک چیز نرم قرمز کف دستم را قلقلک داد. چیزی که مثل یک تکه آدامس صورتی بود. زود دستم را تکانتکان دادم و آن چیز از کف دستم جدا شد…
چیک چیکو
معرفی کتاب
کتاب «چیک چیکو»، یک داستان کودکانه است که درباره یک جوجه گنجشک به نام چیک چیکو است که به جای جیک جیک، «چیک چیک» میکند. این تفاوت ظاهری باعث میشود که دیگر جوجهها او را از خود برانند. چیک چیکو تلاش میکند با دیگران دوست شود، اما موفق نمیشود. چیک چیکو غمگین و ناامید میشود، اما دست از تلاش برای پیدا کردن دوست برنمیدارد. در نهایت، او با دیدن یک گربه که قصد حمله به یک جوجه دیگر را دارد، شجاعت به خرج میدهد و او را نجات میدهد. این عمل شجاعانه باعث میشود که جوجههای دیگر متوجه مهربانی و شجاعت چیک چیکو شوند و با او دوست شوند.
اصیلآباد
معرفی کتاب
خیلی سال نمیگذرد. شاید هنوز با انگشت بشود شمرد و گفت: چند سال. به هر حال چند سال پیش کنار یک رودخانه بزرگ و پر آب، در یک دشت حاصلخیز و خوش آبوهوا، دهای بود به نام اصیل آباد. این ده از همه لحاظ نمونه بود. دامهای سالم، بچههای خوشحال، مردان قوی، کاری و زنان زرنگ داشت. اجاقها همیشه روشن و تنورها همیشه گرم بود. همه شاد و راضی بودند تا اینکه یک روز....