داستان

سه داستان در این اثر ارائه شده است. اسلام آوردن مردی کافر با دیدن ایمان قلبی پیامبر اسلام به خدای یکتا، سخنان امام‌سجاد(ع)، درباره ارزش سخن و تلاش امام‌محمد‌باقر(ع) برای به دست آوردن روزی حلال، موضوع این داستان‌هاست.

سه داستان ارائه شده، درباره پیامبر و فرزندان ایشان است. در این کتاب مهربانی امام‌حسن(ع) و امام‌حسین(ع) در گوشزد کردن اشتباه پیرمردی در وضو گرفتن، فرو خوردن خشم امام‌حسین(ع) و روزهای پایانی زندگی پیامبر گرامی اسلام به تصویر کشیده شده است.

داستان‌های این کتاب درباره حضرت محمد(ص)، حضرت علی(ع) و دختر پیامبر حضرت فاطمه(ع) است. مرد ثروتمند و بخیلی که تحمل ندارد حتی چند دانه خرما به بچه‌های همسایه فقیرش برسد، بخشش حضرت فاطمه(ع) در روز ازدواج ایشان و نیز بخشش حضرت علی(ع) در حال رکوع، موضوع داستان‌های ارائه شده است.

این کتاب دربردارنده داستان‌های کوتاهی است که مطالعه آن‌ها کودکان را با چگونگی نوشتن خاطرات آشنا می‌کند و گنجینه لغات آنان را به منظور تقویت مهارت خواندن افزایش می‌دهد. استفاده از نقاشی‌های بدون رنگ در کتاب موجب سرگرمی و تقویت حس هنری کودکان می‌شود.

در کتاب 6 قصه تخیلی ارائه شده است. بهزاد و باران، خواهر و برادری هستند که با نقاشی‌هایشان به قهرمانان داستان‌ها جان می‌دهند. همچنین بازی سرگرم‌کننده‌ای در کتاب درج شده است. شایان ذکر است که هدف افزایش مهارت خواندن و قوه تفکر و خلاقیت کودکان است.

9 داستان این کتاب علاوه بر سرگرمی، مهارت خواندن کودکان اول دبستان را تقویت می‌کند. داستان‌ها حروف الفبا را به ترتیب آموزش و قدرت تخیل و خلاقیت کودکان را افزایش می‌دهند. همچنین بازی‌های ارائه شده باعث تثبیت آموخته‌ها می‌شوند.

بزغاله شیطانی که نه به حرف مادرش گوش می‌هد و نه به حرف چوپان، عاشق ستارهاست و همین عشق او را به دام خاله گرگه می‌اندازد. بزغاله حرف‌های مادرش را به خاطر دارد و سعی می‌کند، با نقشه‌ای خود را نجات دهد. کتاب مجموعه چند داستان سرگرم‌کننده، همراه تصاویر مرتبط است.

دنیای کودکان گاه آن‌قدر پیچیده و شگفت‌انگیز می‌شود که از سطح درک بسیاری از بزرگ‌ترها فراتر می‌رود. این داستان در روایتی تصویری از رفتارهایی سخن می‌گوید که سفر زندگی و بی‌عدالتی‌های آن را در ذهن کودکان به‌گونه‌ای تلطیف شده، تثبیت می‌کند. موضوع اصلی کتاب فقر است.

هر سال نوروز با خود بادبادک‌هایی با رنگ‌های شاد می‌آورد. باد خواهر بادبادک‌هاست وآن‌ها را همچون دختران شاه پریان بر شانه‌های خود می‌نشاند و بر فراز دشت‌ها به پرواز درمی‌آورد. نقاشی‌های کتاب نیز نوروز و بادبادک‌ها و شادی‌ها را جلوه دیگری بخشیده است.

چند درخت سیب که در کنار هم زندگی می‌کنند، هر یک رویایی عجیب می‌بینند. یکی از درختان که جوان‌ترین آن‌هاست، خوابی می‌بیند که او را از تمام درختان دیگر متمایز می‌کند و همین امر باعث غرور او می‌شود. غرور درخت جوان موجب شکست او می‌شود یا پیشرفت او را به همراه خواهد داشت؟