داستان

بعضی از داستان‌ها نکات اخلاقی را در خود جای می‌دهند. کتاب حاضر داستانی ساده است دربارۀ حیواناتی که می‌آموزند می‌توان در این جهان بزرگ با آرامش در کنار هم زندگی کرد. در ضمن قصه، کودکان با مفهوم اعداد 1 تا 10 نیز آشنا می شوند ودر قالب نقطه بازی و خانه سازی، شمارش را نیز می آموزند.

داستان‌های حیوانات برای کودکان جذاب و سرگرم‌کننده هستند. کتاب حاضر مجموعه‌ای است از پنج داستان تخیلی و سرگرم‌کننده؛ داستان مورچه‌ای که از اشعه‌های خورشید پتو می‌بافد، موش‌هایی که به مهمانی خانۀ خاله می‌روند، مرغی که روی تخم مرغ شانسی خوابیده است، چکمه‌ای که نیم‌چکمه‌های زیادی دارد و سوسکی که به مهمانی دختر خاله‌اش می‌رود.

ماجراهای رمان پیش رو در یک مدرسه شبانه‌روزی اتفاق می‌افتد. گروهی از دانش‌آموزان قصد دارند، نمایشنامه‌ای اجرا کنند. چگونگی رویارویی با مشکلات، صادق بودن، درست اندیشیدن پیرامون مسائل اجتماعی و نهراسیدن از شکست، از نکاتی است که در این داستان به آن‌ها توجه شده است. فضای این داستان در سردترین روزهای سال و نزدیک شب کریسمس شکل می‌گیرد و شور و هیجان خاصی را به مخاطب منتقل می‌کند.

این داستان ماجراهای زندگی قورباغه‌ای جوان است که با روایت تصویر بیان می‌شود و سخن از آن دارد که منزوی بودن آدمی را از واقعیت‌های موجود دور می‌کند و از سویی دیگر تبیین‌کننده ضرب‌المثل معروف «بسیار سفر باید تا پخته شود خامی» است.

این کتاب دربردارنده 7 روایت داستانی از«سفرنامه سندباد بحری» است. داستان سندباد، داستانی کهن و ایرانی است که به دوره ساسانی باز می‌گردد. سندباد بازرگانی هوشمند و ساکن بغداد است که از بندر بصره سفرش را شروع می‌کند و به جزایر دوردست در دریای هندوچین می‌رود.

این داستان در روایتی مصور از آزادی سخن می‌گوید و از زبان پرنده‌ای بیان می‌شود که در قفس زندانی است. رویدادهای داستان ایجاد توانمندی و پایبندی به اصول اخلاقی را از همان دوران کودکی و جوانی تبیین می‌کند و سعی دارد این باور را در ذهن مخاطبان به وجود آورد که زندگی بدون آزادی بی‌معناست.

شکارچی دشت سبز، پیرمردی بود نیرنگ‌باز و دام‌گستر. روزی شکارچی پیر تله بزرگی برای شکار پرنده‌ای بزرگ پهن کرد، اما فقط پرنده کوچکی شکار کرد. شکارچی خشمگین شد و پرنده به فکر رهایی بود. این حکایت برگرفته از مثنوی معنوی است که به همراه مقدمه‌ای درباره زندگی مولوی آورده شده است.

در این داستان در روایتی مصور از پسر کوچکی سخن به میان می‌آید که دوست دارد آفتاب را در دست بگیرد و با او حرف بزند. پسر همه تلاشش را می‌کند و از میان علفزارها و از کنار جویبار‌ها و از لا‌به‌لای سنگ‌ها عبور می‌کند و در بالای کوهی با آفتاب سخن می‌گوید. او اینک زبان همه آن‌ها را می‌داند و شاعر توانمندی شده است. شعر او در پایان کتاب آمده است. او علی اسفندیاری یا همان نیمایوشیج است.

در این داستان تصویری، زندگی پوریای ولی( محمد خوارزمی) پهلوان، صوفی و شاعر ایرانی(653 ــ 722 ه.ق) به قلم تحریر درآمده است. پوریای ولی کشتی‌گیری بود که پیشینه پوستین‌دوزی و کلاه‌دوزی داشت. هدف از این داستان جلب توجه مخاطبان به آیین جوانمردی است.

قصه‌های این مجموعه شامل داستان‌هایی از مثنوی معنوی، قابوس‌نامه، نوروزنامه و سیاست‌نامه است.قصه‌ها به نثری روان و ساده نگاشته شده‌اند تا کودکان و نوجوانان هر چه بیشتر از آن‎‌ها بهره ببرند. همچنین در پایان هر قصه، نتیجه اخلاقی آورده شده است. از جمله این چهار کتاب می‌توان به نوروزنامه اشاره کرد که درباره پیدایش و آداب برگزاری نوروز در دوران ساسانیان است.