Skip to main content

سرگذشت گم‌شدن قطره‌های باران در کوه‌های پیچ‌درپیچ

معرفی کتاب
این داستان درباره یک قطره گم شده است؛ قطره‌ای که ممکن است در میان درختان باشد، ‌ یا روی یک گل به شبنم تبدیل شده باشد. شاید هم پیش ابر باشد و در انتظار باران. نویسنده کتاب حاضر به شما می‌آموزد قطرات از کجا می‌آیند و به کجا می‌رسند! هدف این کتاب این است که به کودکان چرخه طبیعت و فرایند باران و تبخیر آب را بیاموزد.

سرگذشت یک مگس موفق

معرفی کتاب
این کتاب درباره یک مگس است که می‌خواهد موفق شود. هر کسی به او پیشنهادی می‌دهد و راهکاری سرراهش می‌گذارد؛ تا اینکه مادربزرگش به او می‌گوید یک مگس موفق باید بتواند گردافشانی کند و یک باغ گل زرد بکارد.
این کتاب قصد دارد به کودکان نقش حشرات و اهمیت کار آن‌ها را بیاموزد.

سرگذشت یک توپ پلاستیکی جامانده در جنگل

معرفی کتاب
این کتاب درباره یک توپ است که در جنگل جا مانده و نتوانسته همراه با صاحبش به خانه برود. ماجرا از جایی آغاز می‌شود که هر کدام از حیوانات جنگل توپ را با چیز دیگری مثل ماه، میوه و... اشتباه می‌گیرند و با مشکلاتی روبه‌رو می‌شوند. در نهایت توپ به محل بازیافت می‌رسد و به چندین توپ تبدیل می‌شود.

این‌ که فقط یکی است!

معرفی کتاب
این داستان درباره تاثیر ناخواسته اعمال و رفتار ما بر یکدیگر و محیط زیستمان است؛ یعنی ما یک کار کوچک انجام می‌دهیم و بدون اینکه بخواهیم روی اتفاق افتادن حوادث بعدی، اثرگذار می‌شویم. این ماجرا در شهری کوچک رخ می‌دهد که حیوانات گوناگونی همچون بچه کرگدن و لاک‌پشت در آن زندگی می‌کنند. بچه کرگدن تصور می‌کند اگر یک پوسته شکلات را روی زمین بیندازد و شهر را آلوده کند، اتفاق بدی نمی‌افتد، اما ماجرا آن‌طور که او توقع داشت پیش نرفت و همان یک کار ناپسند، باعث به‌وجود آمدن اتفاقات بدتری شد.
نویسنده کتاب حاضر در تلاش است تا کودکان را نسبت به کارهایی که انجام می‌دهند هوشیاتر کند و حوادثی را که ممکن است در پی انجام یک کار غلط رخ بدهد، به مخاطب بشناساند.

هایدی حشره ترکه‌ای

معرفی کتاب
این داستان درباره حشره‌ای به نام هایدی است که می‌خواهد به مدرسه برود؛ کودکی که خیلی قد بلند و لاغر بود و کسی به او توجهی نمی‌کرد. هایدی به خاطر ظاهر خاص و متفاوتش در مدرسه نادیده گرفته می‌شد و و تنها مانده بود. او شبیه یک تکه چوب بود و حتی معلم نمی‌توانست او را از چوب لباسی تشخیص دهد؛ اما اوضاع به این شکل نماند و یک روز اتفاقی افتاد که هایدی متوجه شد او می‌تواند خیلی مفید باشد و با قد بلند و دستان دراز خود کارهایی بکند که هیچکس از پس آن‌ها برنمی‌آید.
نویسنده کتاب حاضر قصد دارد به کودکان کمک کند تا اگر وارد اجتماعی بزرگ مثل مدرسه شدند و تنها ماندند و دیگران با آن‌ها رفتار خوبی نداشتند، چطور شرایط جدیدشان را مدیریت کنند و با آن کنار یایند.

مامان تمساح

معرفی کتاب
این داستان درباره «مادر بودن» است؛ مادرها چه پیر باشند چه جوان مهربان هستند؛ حتی اگر یک تمساح باشند باز هم مهربان هستند و از فرزندانشان مراقبت می‌کنند. این کتاب درباره یک تمساح بزرگ است که از رودخانه وارد جنگل شده است. حیوانات جنگل از شیر گرفته تا میمون بچه‌هایشان را برداشتند و در جای امنی مخفی شدند. آن‌ها تصور می‌کردند ممکن است تمساح به کودکان آن‌ها آسیب برساند اما واقعیت اینگونه نبود و تمساح برای کار دیگری به آن جنگل آمده بود؛ کاری که ثابت می‌کرد تمساح هم مثل همه مادرها مهربان است.

پیچوله کوچوله

معرفی کتاب
این کتاب، قصه حلزونی کوچک به‌نام «پیچوله» است که می‌خواهد پدربزرگش را ببیند؛ پدربزرگِ پیچوله‌کوچوله شبیه برخی از پدربزرگ ما انسان‌ها پیر و بیمار است و نیاز دارد کسی از او مراقبت کند و مادر پیچوله‌کوچوله این وظیفه را برعهده این حلزون کوچک می‌گذارد. پیچوله با خوشحالی راهی خانه پدربزرگ می‌شود که چند باغچه دورتر از خانه آن‌هاست؛ اما سر راهش موانعی قرار دارد...

کلاغ گرسنه

معرفی کتاب
داستان حاضر بر پایه یک پیام اخلاقی و دینی عنوان شده است: «شکر نعمت، نعمتت افزون کند» و قصد دارد به کودکان اهمیت شکرگزاری و قدردانی از نعمت‌ها را یادآوری کند.
ماجرا از این قرار است که کلاغ قصه پس از اینکه مدت‌های زیاد زیر آفتاب سوزان دنبال غذا گشته بود، یک گردوی کوچک پیدا و از این بابت خدا را خیلی شکر می‌کند. حیوانات جنگل که جملات او را می‌شنوند از این‌همه شادی و شکرگزاری کلاغ تعجب می‌کنند. هیچ‌کدام از آن‌ها نمی‌دانستند چرا یک گردو برای کلاغ آنقدر مهم است؟ کلاغ که قدر آن گردو را خوب می‌دانست شروع کرد به تعریف کردن ماجرای خود...
نویسنده با بازگوکردن داستان کلاغ گرسنه، به کودکان کمک می‌کند تا قدر داشته‌های خود را بیشتر بدانند و در همه‌حال پروردگار را سپاس بگویند.

کلمه‌‌ی جادویی

معرفی کتاب
این داستان درباره اهمیت عذرخواهی است.
ماجرا از این قرار است که خرگوش کوچولویی به نام پیلی پیلی، زمانی که مشغول بازی‌کردن روی صخره‌ها بود، از آن بالا سُر می‌خورد و درست روی لاکِ عمو لاک‌پشت فرود می‌آید. عمو لاک‌پشت خیلی ناراحت می‌شود. خرگوش کوچولو هم خجالت می‌کشد اما حرفی نمی‌زند. او نمی‌‌داند که باید از یک کلمه جادویی استفاده کند تا ناراحتی عمو لاک‌پشت را از بین ببرد. آن کلمه‌ی جادویی چیست؟ .....

خوشه طلایی

معرفی کتاب
این داستان درباره بخشندگی و مهربانی است. قصه از جایی آغاز می‌شود که خوشه گندم کوچک مزرعه بعد از چند ماه صبرکردن برای آسیاب‌شدن و تبدیل‌شدن به نان، از خواب بیدار می‌شود و می‌بیند که تنها مانده و همه خوشه‌ها زودتر از او به آسیاب رفته‌اند. گندم باید به تنهایی خودش را به آسیاب برساند. او در این مسیر با حیوانات گوناگونی مواجه می‌شود که از او کمک می‌خواهند. گندم باید در این وضعیت چه کار کند؟ از دانه‌هایش قرض بدهد یا آن‌ها را برای آسیاب‌شدن نگه دارد؟ ماجرای این سفر را در کتاب حاضر خواهید خواند.