این طرف رودخانه، آن طرف رودخانه
معرفی کتاب
خرگوش چند بوتهی هویج آن طرف رودخانه دید و دهنش آب افتاد؛ اما نمیتوانست برود آن طرف رودخانه. آن طرف رودخانه هم سنجابی کنار بوتههای هویج بود که آرزو داشت کنار درختهای فندق پشت سر خرگوش باشد. آنها باید فکری میکردند که خرگوش به هویجها و سنجاب به فندقها برسد. اما چهطوری؟ ... تا این که یک شب توفان شد... طراحی صفحات کتاب به گونهای است که با ورق زدن صفحات کودک علاوه بر سرگرمی به کشفهای جدید پی میبرد.
من روی دستم میایستم!
معرفی کتاب
مهمترین کارکرد کتابهای تصویری بدون کلمه این است که میتوانند جنبههای مهمی از هنرهای تصویری تجسمی را به نمایش بگذارند. بیننده با نشانههای دیداری ساده و پیچیدهای روبهرو میشود که سعی میکند معنای آنها را کشف کند و به یکروایت و داستان برسد. کتابهای تصویری بدون کلمه، تنها در تعامل با مخاطب معنا پیدا میکنند و کارکرد آنها به مخاطب وابسته است، بنابراین میتوان اینکتابها را مشارکتی و تعاملی نامید. اینکتاب داستان موشی است که به دنبال پروانهای میرود و در این مسیر به کشفهایی میرسد.
آن، مان گاوهای ابری نباران!
معرفی کتاب
این داستان درباره دو تا دوست به نامهای آنا و مانا و دوتا گاو ابری به نام آن و مان است. خیلی وقت بود از گنبد کبود باران نباریده بود. آنا و مانا، روزها و شبها منتظر باران بودند؛ امّا آن و مان همهاش چرت میزدند. تا اینکه آنا و مانا فکری کردند... این کتاب از مجموعهی متل وارههاست. نقاشیها و زبان موزون کتاب، قصه را برای مخاطب جذابتر کرده است.
تاپ تاپ خمیر من کو؟ تشت پنیر من کو؟
معرفی کتاب
خاله صاحبخانه یک تشت پنیر دارد. توی آن یک عالمه خمیر درست میکند. یک روز که خاله صاحب خانه خمیر درست میکرد، تشت پنیر بیرون آمد و راه افتاد و رفت. خاله صاحب خانه هم همانطور که دنبالش میگشت. میپرسید: تاپ تاپ خمیر من کو؟ تشت پنیر من کو؟ این کتاب از مجموعه متل وارههاست که در کنار تصاویر جذاب با زبانی آهنگین و ساده، داستان را برای بچهها روایت میکند.