Skip to main content

بزرگراه

معرفی کتاب
این کتاب دربردارنده 15قطعه شعر با عنوان‌های «خط فاصله»، «کمربندها را ببندیم»، «عوارض عبور»، و... است. نویسنده در این اشعار نشان می‌دهد که زندگی بزرگراهی است با تمام شادی‌ها، غم‌ها، توقف‌ها و جنبش‌ها و حرکت‌ها و زندگی ماشینی عامل دور شدن انسان از طبیعت و فاصله بین عناصر طبیعت است. شاعر با زبانی شاعرانه با صحنه‌پردازی‌های هنرمندانه، بی‌مهری، خشونت، سختی و سنگ‌دلی تکنولوژی را به تصویر کشیده است و اسارت انسان را در قفس زندگی ماشینی بیان می‌کند.

شعر سفارشی

معرفی کتاب
این کتاب، مجموعه شعری برای نوجوانان، شامل چهار شعر بلند به‌نام‌های، «راستی چرا؟ »، «شعر سفارشی»، «پست پیشتاز» و «خواب شاعرانه» است. وجه اشتراک این اشعار، حضور شاعر در آن‌هاست که مفاهیمی عمیق و اجتماعی مانند فقر، کمک کردن به دیگران، زندگی، و... را بیان می‌کند. تصاویر به‌کاررفته در کتاب نیز مبین مفاهیم اشعار است.

تورو! تورو!

معرفی کتاب
پدربزرگ و نوه‌اش، «آنتونیتو»، خیلی صمیمی هستند. بین آن‌ها نوعی آشنایی ذاتی و غریزی وجود دارد. برای همین آن‌روز پدربزرگ برای او آن ماجرای قدیمی را تعریف کرد، آن‌روز که آنتونیتو با توپش شیشه پنجره را شکست. آنتونیتو از پدربزرگ پرسید وقتی بچه بوده کار بدی کرده است و پدربزرگ با صداقت جواب داد که خیلی. او می‌خواست برای نوه‌اش تعریف کند؛ اما از آنتونیتو قول گرفت که این حرف‌ها مانند رازی بین خودشان بماند!

سکوت به زبان مادرى

معرفی کتاب
این کتاب مجموعه اشعاری است، در قالب نیمایی و چهارپاره که برای نوجوانان سروده شده است و از دغدغه‌های امروزی آن‌ها، مانند دوستی، تلاش، دلتنگی می‌گوید و از کودکان کار. همچنین موضوعات مذهبی، عاشقانه، اجتماعی و ملی را نیز شامل می‌شود. در شعر «سکوت به زبان مادری»، آمده است: «می‌توان غزل سرود، می‌توان ترانه گفت، با دهان بسته هم شعر عاشقانه گفت. می‌توان سکوت کرد، با زبان مادری یا کمی نگاه کرد... .»

بهارستان جامی

معرفی کتاب
کتاب پیش رو درباره عبدالرحمن جامی، شعر و آثار اوست. او در نگارش بهارستان به گلستان سعدی نظر داشته است و البته انشایی ساده‌تر از شاعر شیراز دارد. بهارستان جامی در هشت روضه با موضوعات و حکایات گوناگون نگاشته شده است. در اثر حاضر 63حکایت دیده می‌شود. سخت‌ترین روز، اشتباه اسکندر، آفتابه دزد، وزارت یا تجارت، توبه، کودک زرنگ و... از جمله عنوان‌ حکایت‌های موجود است. آن‌چه در اینجا دیده می‌شود استفاده از نثر ساده امروزی در بازنویسی و بازآفرینی مطالب برای فهم همگانی و سریع خواننده، به ویژه مخاطب نوجوان است. شخصیت‌های حاضر در این حکایت‌ها معمولا از پادشاهان، غلامان، درویشان، تاجران، خلفا گرفته تا حیواناتی مانند موش، سگ گله، شتر و کبوتر است. آن چنان که در گلستان نیز هست، در بهارستان هم در کنار هر متن منثور، ابیاتی در تایید یا تکمیل اثر نوشته شده است.

آن خال

معرفی کتاب
این کتاب مجموعه‌ای از 6 داستان کوتاه است. داستان «آن خال» درباره پسربچه‌ای به نام «علی» است که از ضریح امامزاده روستایشان پانصدتومان می‌دزدد، برای خریدن چاقویی که مدت‌هاست دلش می‌خواهد آن را داشته باشد. «غلام»، شرور آبادی، که پشت سرش حرف زیاد است، او را می‌بیند و تعقیبش می‌کند و از علی می‌خواهد پانصد تومان را به ضریح برگرداند و در عوض دویست تومان به او می‌دهد. در حالی‌ که علی با خودش کلنجار می‌رود که پول را برگرداند یا نه، خبردار می‌شود ضریح امامزاده را خالی کرده‌اند و... .

رد انگشت‌هاى اصلی

معرفی کتاب
داستان این کتاب درباره پسر نوجوانی به‌نام «اباذر» است. قهرمانی که در میانه بلا تنهاست؛ بلایی نه از جنس کَل‌کَل‌های نوجوانی، بلکه خطرهایی که می‌تواند تا گرفتن جان او پیش رود. اباذر گیر افتاده در دستان دو همکلاسی قلدر که سرش را از شکاف برج «کهنه قالا» آویزان کرده‌اند. وقتی اباذر آسمان بالای سرِ قلعه تاریخی در «مشکین‌شهر» را می‌بیند، ترس تمام وجودش را دربرمی‌گیرد. همکلاسی‌هایش می‌خواهند او دست از سرِ دختری به نام «گل‌آرا» بردارد و عشق او را فراموش کند.

پدربزرگم!: روایتی داستانی از زندانیان سیاسی

معرفی کتاب
قهرمان داستان دختری نوجوان است که مادرش در بیمارستان بستری است. او به دنبال دفترچه بیمه مادرش، دفتر خاطرات مادربزرگش را پیدا می‌کند. دفتر شامل یادداشت‌های روزانه‌ای است که خیلی ساده و صمیمی نوشته شده است. نویسنده، یعنی مادربزرگ، عاشق مردی به نام «حمید» بوده است! اما قهرمان داستان مطمئن است که اسم پدربزرگش حمید نبوده! او با خواندن این یادداشت‌ها وارد مسائل سیاسی قبل از انقلاب می‌شود و... .

جایی آن طرف پرچین

معرفی کتاب
داستان این کتاب درباره دهه پنجاه و پیش از انقلاب است. «بیتا» که ده سال دارد، همراه مادر و برادرش، «بهرام» که یک سال از او بزرگ‌تر است، با دایی و همسر او در شهرکی که متعلق به ارتش است، زندگی می‌کنند. دایی بیتا افسر ارتش است و در پادگان آن منطقه خدمت می‌کند. آن‌ها گماشته‌ای به نام عطا دارند. بچه‌ها با عطا ارتباط خوبی دارند. بهرام و بیتا همسن و هم‌کلاس «ستاره» و «شهاب»، بچه‌های سرهنگ «گشتاسی» هستند. شهاب به پشتوانه پدرش که مافوق بقیه افسران منطقه است، هر کار بخواهد می‌کند و... .

عکاس‌باشی

معرفی کتاب
این کتاب جلد چهارم از مجموعه‌ «قصه‌های جوروجوار» است که حاوی پانزده داستان‌ کوتاه از پانزده نویسنده، با موضوعات مختلف است. داستان «عکاس‌باشی»، درباره پسر نوجوانی است که قرار است عکاس به خانه‌شان بیاید و از پدربزرگش عکس بگیرد. عکاس می‌آید؛ اما فلاش دوربین را فراموش کرده است. قهرمان داستان که قرار است او هم در عکس، کنار پدربزرگش باشد، برای تهیه فلاش به خانه... .