دلم میخواد تند راه برم
معرفی کتاب
کتاب «دلم میخواد تند راه بروم» از مجموعه سلام خدای مهربون سرودهی ناصر کشاورز است. این کتاب حاوی ده شعر برای کودکان گروه سنی الف است. شاعر در هر شعر به معرفی یک حیوان پرداخته است و سعی کرده است کودکان را با ویژگیهای خاص آن حیوان آشنا کند. مثل: سلام خدای مهربون.... ببین منو، حلزونم.... دلم میخواد تند را برم.... لیز میخورم، نمیتونم... تصویرگریهای جذاب کتاب از ویژگیهای مثبت آن است.
بازیهای آموزشی برای پرورش هوش زبانی- کلامی ویژه 4 تا 6 سال
معرفی کتاب
بازیها سرگرمیهای لذتبخش و هیجانانگیزی هستند که باعث درگیری کامل و علایق بچهها میشوند و از این طریق یادگیری را تسهیل میکنند. فراگیران به طور طبیعی با این نوع یادگیری پویا برانگیخته میشوند و به آن پاسخ میدهند. بازی موقعیتی ایجاد میکند که کودک بتواند پیشرفت خود را در یک روش غیرتهاجمی مشاهده کند. این کتاب شامل حدود 17 بازی آموزشی برای پرورش هوش زبانی- کلامی است. هوش زبانی- کلامی برای کودکان پیش از دبستان در چهار زیرمؤلفهی گوش دادن، بیان شفاهی، آمادگی برای خواندن و آمادگی برای نوشتن در نظر گرفته شده است.
بازیهای آموزشی برای پرورش هوش ریاضی -منطقی ویژه 4 تا 6 سال
معرفی کتاب
بازیها سرگرمیهای لذتبخش و هیجانانگیزی هستند که باعث درگیری کامل و علایق بچهها میشوند و از این طریق یادگیری را تسهیل میکنند. فراگیران به طور طبیعی با این نوع یادگیری پویا برانگیخته میشوند و به آن پاسخ میدهند. بازی موقعیتی ایجاد میکند که کودک بتواند پیشرفت خود را در یک روش غیرتهاجمی مشاهده کند. این کتاب شامل حدود 20 بازی آموزشی برای پرورش هوش ریاضی- منطقی کودکان پیشدبستانی است.مؤلفههای این هوش عبارتند از: شناخت و کار با اعداد و اشکال هندسی، شناخت روابط پدیدهها، الگوسازی یا کشف و پیروی از الگوها، دستهبندی و طبقهبندی، حل مساله و استدلال.
بازیهای آموزشی برای پرورش هوش فضایی- دیداری ویژه 4 تا 6 سال
معرفی کتاب
بازیها سرگرمیهای لذتبخش و هیجانانگیزی هستند که باعث درگیری کامل و علایق بچهها میشوند و از این طریق یادگیری را تسهیل میکنند. فراگیران به طور طبیعی با این نوع یادگیری پویا برانگیخته میشوند و به آن پاسخ میدهند. بازی موقعیتی ایجاد میکند که کودک بتواند پیشرفت خود را در یک روش غیرتهاجمی مشاهده کند.کتاب مذکور شامل بیش از 11 بازی آموزشی برای پرورش هوش فضایی- دیداری است. این هوش دارای مؤلفههای تصویرسازی ذهنی، حافظه دیداری، تحلیل فضایی، تجسم فضایی، نقشهکشی و حساسیت و دقت بصری است.
بازیهای آموزشی برای پرورش هوش طبیعتگرا ویژه 4 تا 6 سال
معرفی کتاب
بازیها سرگرمیهای لذتبخش و هیجانانگیزی هستند که باعث درگیری کامل و علایق بچهها میشوند و از این طریق یادگیری را تسهیل میکنند. فراگیران به طور طبیعی با این نوع یادگیری پویا برانگیخته میشوند و به آن پاسخ میدهند. بازی موقعیتی ایجاد میکند که کودک بتواند پیشرفت خود را در یک روش غیرتهاجمی مشاهده کند.این کتاب شامل حدود 14 بازی آموزشی برای پرورش هوش طبیعتگراست که شامل این مؤلفهها میشود: شناخت اجزا و ویژگیهای طبیعت به ویژه گیاهان و حیوانات، اهمیت دادن به طبیعت و مراقبت از آن، انجام فعالیتهای مربوط به طبیعت(کشاورزی، پرورش گیاهان، نگهداری از حیوانات و...)
شاخی و بیشاخ
معرفی کتاب
یک روز شاخی، گوزن شاخدار که تنها بود به گوزن بیشاخی رسید. گوزن بیشاخ گفت: «چه شاخهای بزرگی داری. اگر شیر شاخهایت را ببیند فوری فرار میکند.» شاخی خوشحال شد و آنها با هم دوست شدند. کم کم هوا سرد شد و آنها برای پیدا کردن غذا به جنگل رفتند. یک روز که آنها لابهلای درختهای ریز و درشت میگشتند، یک مرتبه شیر سلطان جنگل را دیدند. آنها خیلی ترسیدند و هر کدام به سویی دویدند. اما شاخهای بزرگ شاخی لای درختها گیر کرد. بیشاخ فکری کرد و...
پولپولک و قورقورک
معرفی کتاب
در یک مرداب کوچک، ماهیها و قورباغهها با بچههایشان زندگی میکردند.آب مرداب در حال خشک شدن بود. ماهیها نگران بودند. اما قورباغهها که دوزیست بودند مشکلی نداشتندبه همین خاطر ننه قورقورک به نوههایش که در حال بازی بودند گفت: «تا میتونین بازی کنید که وقتی دست و پا در آوردید، باهم میرویم به یه رودخونهی دیگه.» ماهی پولپولک با شنیدن حرفهای ننه قوقورک گفت: « دوستی ما اینطوری بود؟ ما که نمیتونیم بریم باید بمونیم و بمیریم؟ » ننه قورقورک از حرف خودش شرمنده شد و فکری کرد...
هاپولی هاپول
معرفی کتاب
هاپولی سگ اخمویی که هر وقت چنگولی گربه گلباقالی را میدید، هاپ هاپ میکرد و میگفت: «دزد اومده.» چنگولی هم فرار میکرد. تا اینکه یک روز چنگولی از هاپولی پرسید: «مگر تو چه داری که من بدزدم؟ » هاپولی گفت: «مبادا به استخوان من دست بزنی.» در این گیرو دار موش کوچولو از سوراخ خانهاش سر وصدای آنها را شنید و نقشهای کشید. از لانهاش سوراخی به خانهی هاپولی کند و استخوان او را دزدید تا هاپولی فکر کند دزدی کار چنگولی است...
دو طوطی سخنگو
معرفی کتاب
یک روز دو طوطی که با هم دوست بودند، روی درختی نشستند و شروع کردند به حرف زدن. پیرمرد باغبان که تنها بود و هیچ
کس را نداشت از شنیدن حرفهای طوطیها خیلی خوشحال شد و گفت: «کاش منم داشتم دوستی سخنگو» یکی از طوطیها حرف باغبان را تکرار کرد. پیرمرد از حرف طوطی آنقدر خندید تا صدای خندهاش به همسایهشکارچیاش رسید. شکارچی از دیوار باغ سرک کشید و گفت...
کس را نداشت از شنیدن حرفهای طوطیها خیلی خوشحال شد و گفت: «کاش منم داشتم دوستی سخنگو» یکی از طوطیها حرف باغبان را تکرار کرد. پیرمرد از حرف طوطی آنقدر خندید تا صدای خندهاش به همسایهشکارچیاش رسید. شکارچی از دیوار باغ سرک کشید و گفت...
میشمیشی و گرگ سیاه
معرفی کتاب
میشمیشی، ببعی تنبلی بود که همیشه از بقیه جا میماند. یک روز گرگ سیاهی او را دید و برایش نقشهای کشید. خودش را به عنوان یک هاپوی پیر که سردش شده به میشمیشی معرفی کرد. با این حیله لباس پشمی میشمیشی را گرفت و توانست داخل گله قایم شود. چند روز بعد چوپان گوسفندها را شمرد و دید یکی از گوسفندها نیست. فهمید که کار گرگ سیاه است و با عصایش به طرف گله رفت و...