بچههای راهآهن
معرفی کتاب
«روبرتا»، «پیتر» و «فیلیس» مجبورند به همراه مادر، خانهشان را ترک کنند و در خانهای کوچک نزدیک راهآهن زندگی کنند؛ چون اتفاق ناخوشایندی برای پدر رخ داده است. مادر ترجیح میدهد که بچهها چیزی از ماجرا ندانند؛ اما بچهها پس از اتفاقات مختلف از این راز باخبر میشوند و... . این داستان، کشمکش این بچهها با مشکلاتی است که ناگهان زندگی آنها را دگرگون میکند.
ستارهها چیدنی نیستند: برگرفته از زندگی یک دختر آمریکایی
معرفی کتاب
این رمان، دربارۀ سبک زندگی بانوان، با محوریت موضوع حجاب و با نگاهی فرادینی و فراملیتی است. قهرمان اصلی داستان، دختری آمریکایی است که طی ماجراهایی با مرکز اسلامی نیویورک آشنا میشود و در جلسات متعدد این مرکز، تمام افکار و آراء پیشین خود را به چالش میکشد. این دختر آمریکایی با دو نگاه و دو مدل سبک زندگی در مورد زنان آشنا شده و همین آشنایی، منشأ اتفاقاتی مهم در زندگی او و دوست نزدیکش میشود.
بوتههای آدمخوار
معرفی کتاب
پس از بارانی سهمگین، همهچیز در زندگی سه نوجوان ساکن جزیرۀ کوچک تغییر میکند. «پترا» که به آب حساسیت دارد، درمییابد که بدنش نسبت به باران عکسالعملی نشان نمیدهد؛ ولی «آنایا» که تقریباً به همهچیز حساسیت دارد، علائمی خفیف را تجربه میکند. درهمینحال، علفهایی ناشناخته با رشد بسیار سریع، مزرعهای را احاطه میکنند که «سث» با خانوادۀ جدیدش در آن زندگی میکند. همزمان با اینکه اوضاع بدتر و وحشتناکتر میشود و علفهای سیاه تقریباً تمام جزیره را تحتسلطۀ خود درمیآورند، این سه نوجوان، تغییراتی فیزیکی را تجربه میکنند که آنها را با علفها مرتبط میکند و... .
جامانده در اعماق اقیانوس
معرفی کتاب
«لوسی» دختر سیزدهسالهای که در پنجمین تابستان بعد از مرگ مادرش که یک زیستشناس و متخصص کوسه بود، دوستش را هم از دست میدهد. او که حالا با پدرش زندگی میکند، باید با این دو غم بزرگ کنار بیاید تا هم خودش و هم پدرش را از این شرایط رها کند. او تصمیم میگیرد با ادامه دادن و دنبال کردن تحقیقات ناتمام مادرش دربارۀ نوع خاصی از یک کوسه و همینطور با کمک علاقهای که به اقیانوس و کوسهها از مادرش به ارث برده، با سوگواری و مشکلات روحی و روانی ناشی از این فقدانها، کنار بیاید؛ اما متوجه موضوعی میشود...
داداش سیاه، داداش سیاه
معرفی کتاب
«دانته» پسری سیاهپوست، از مادر سیاهپوست و پدر سفیدپوست است. برادر او، «تری»، که از خودش سه سال بزرگتر است، رنگ پوستش شبیه پدرشان است. برای همین اختلاف در رنگ پوست، معمولاً کسی متوجه نمیشود این دو برادر هستند. خانواده در نیویورک زندگی میکنند؛ اما بهخاطر شغل مادرشان که وکیل است، مجبور میشوند به ماساچوست بروند... . همۀ اعضای دبیرستان جدید، تقریباً سفیدپوست هستند و بهشدت نژادپرست. بچهها و حتی مسئولان مدرسه، دانته را صرفاً بهخاطر رنگ پوستش مدام آزار و اذیت میکنند تا روزی که برای کاری که نکرده، توبیخ میشود... .
دختری که نیلوفر میدوخت
معرفی کتاب
«هانا» دختر نوجوان چینی، آمریکایی است که در اوج دوران نژادپرستی آمریکا به همراه پدرش به شهری جدیدی نقل مکان میکند. او دوست دارد رؤیاهایش را دنبال کند؛ درس بخواند، در مغازۀ پدرش، لباس طراحی کند و بدوزد و بتواند یک دوست واقعی برای خودش پیدا کند؛ اما برای تمام اینها باید روزانه برای ابتداییترین حقوق انسانی خود بجنگد تا بتواند در این شهر بهراحتی زندگی کند. مردم این شهر، رفتار خیلی خوبی با او ندارند؛ اما هانا دقیقاً دلیلش را نمیداند تا اینکه روزی بر اثر یک اتفاق متوجه میشود... .
به خاطر آنیا
معرفی کتاب
«آنیا» دَه سال دارد که متوجه میشود به بیماری مربوط به سیستم ایمنی بدن مبتلا شده است. او خیلیزود مجبور به استفاده از کلاهگیس میشود و همکلاسیهایش؛ «کیلی»، «استف»، «تونیا» و «نیکول»، به این فکر میکنند که شاید او سرطان داشته باشد؛ اما بعد، اتفاقی غیرقابل تصور رخ میدهد. کلاهگیس «آنیا» در ساعت ورزش از سرش میافتد! این اتفاق، بیشازاندازه برای او دردناک است؛ ولی اینبار «کیلی» به کمک او میآید و آنیا با این دوستی غیرمنتظره، شجاعتِ مواجهه با سختیهای زندگی را به دست میآورد.
چشمهایم در اورشلیم
معرفی کتاب
داستان با قرار ملاقاتی در آوریل 2035 در پاریس آغاز میشود. این ملاقات بین سفیر اسرائیل در فرانسه با تاجر یهودی سرشناسی به نام «آدریل عُوادیا» است. «موشه شالو» قصد دارد تاجر یهودی را در جریان نقشۀ نابودی مسجدالاقصی بگذارد که قرار است بهوسیلۀ ماهوارۀ نظامی در جشن سال نو یهودیان انجام شود؛ اما سفیر نمیداند آدریل عوادیا، همان «بنجامین راحیل» افسانهای و فرمانده بخش سایبری جنبش آزادیبخش قدس است؛ مردی که بیست سال است مهمترین سرویسهای امنیتی جهان او را تعقیب میکنند. او شخصاً برای نابودی این عملیات وارد فلسطین میشود.
مشترک مورد نظر
معرفی کتاب
محور اصلی داستان این کتاب، حادثۀ پلاسکو است. نویسنده تلاش کرده است به موضوع شهرسازی و مدیریت شهر بپردازد و اینکه ساختمانهای زیادی در شهر تهران وجود دارد که در موقعیت پلاسکو هستند. او معتقد است باید ابتدا به پیشگیری فکر کنیم و فقط هشدار ندهیم و در عمل جلو بروز چنین اتفاقهای تلخی را بگیریم.
نوزاده
معرفی کتاب
«نایروک»، پسر «کلاد»، از تخمی شرور به دنیا آمده است و برای شرارت آموزش دیده است. او میخواهد نقشه شوم پدرش را عملی کند و سراسر قلمروی جغدها را زیر چنگال بیرحم پاکزادها درآورد؛ اما تردید در قلب نایروک رشد میکند و افسانههای عجیب و ممنوعه درخت کبیر به این تردید دامن میزنند؛ افسانههایی از دوردست که جغدهای شریف آنجا در صلح و صفا زندگی میکنند. نایروک یا باید سرنوشتش را به سرانجام برساند یا مقابل آن بایستد!