قصههای چهارفصل: تابستانه
معرفی کتاب
این کتاب از مجموعه «قصههای چهار فصل» است و چندین داستان کوتاه دارد. «باغ دنیا»، «آواز آب»، «بوی گل»، «ماع ماع» و «ماهیها»، نام برخی از این داستانهاست. داستان «ماع ماع» درباره دختری به نام «روژین» است که زیر درختی نشسته و غرق کتاب خواندن است که گاو بزرگی سر میرسد و کتابش را میخورد! در داستان «ماهیها» دختر کوچولویی کنار ساحل عروسکش را گم کرده است و از موجهای دریا سراغ عروسک را میگیرد!
قصههای چهارفصل: بهارانه
معرفی کتاب
جلد نخست از مجموعه «قصههای چهارفصل»، شامل دوازده داستان کوتاه است. در این داستانها با استعاره از فصل بهار، پارهای از تغییرات محیطی و اصول اخلاقی بیان میشود. طلوع خورشید در فصل بهار که نماد مهربانی و تلاش است، شادی کردن، کمک به دیگران، مرگ زمستان و آمدن بهار، تمثیلی از قیامت و آزادی و... از مفاهیم موضوعی داستانهاست. «عمونوروز»، «بوی خورشید»، «ننه سرما و عمونوروز»، «کواک کواک» و «دارام و دوروم» نام برخی از این داستانهاست.
دختر شاه فرنگ
معرفی کتاب
«حسن کچل» با آنکه خیلی جاها رفته و با دشمنان زیادی جنگیده است؛ اما هنوز تنبل است. حسن خیلی غذا میخورد و هر روز چاقتر میشود و مادرش، «بیبی گلنسا» غصه میخورد و هر روز لاغرتر میشود. همسایهها به بیبی کمک میکنند و نقشهای میکشند تا حسن را دنبال کار و کسب درست و حسابی بفرستند. نقشه آنها کارساز میشود و حسن از تنور بیرون میآید و به دنبال کار میرود؛ اما نمیتواند کاری پیدا کند تا اینکه بیبی گلنسا پیشنهادی به او میکند.
سرزمین دیوها
معرفی کتاب
جلد دوم از کتاب «پهلوان پشه»، حاوی ۱۵ داستان کوتاه به هم پیوسته است. حوصله حاکم سررفته است؛ او روی تختش نشسته است و انگشت شصت پایش را میمکد! حاکم از وزیر میخواهد تا پهلوان «حسن» را نزد او بیاورد؛ چون میخواهد تمام دنیا را فتح کند. حسن چاق و شکمو، در آخرین کارش، کوه دماوند را محکم نگه میدارد تا روی سر مردم نیفتد! حالا او تنبلتر از همیشه در تنورِ خانه خوابیده است که با داد و فریاد همسایهها بیدار شده و متوجه میشود که حاکم او را احضار کرده است. به همین علت فرار میکند تا اینکه به سرزمین دیوها میرسد.
غول بیابونی
معرفی کتاب
جلد نخست از کتاب «پهلوان پشه»، حاوی ۱۳ داستان کوتاه به هم پیوسته است. «بیبی گلنسا» روز و شب کار میکند تا شکم «حسنکچل» را سیر کند. حسن خیلی تنبل است و تن به کار نمیدهد و بیبی از این موضوع بسیار ناراحت است. همسایهها به کمک بیبی میآیند و نقشهای میکشند تا حسنکچل را از خانه بیرون کنند... . حسن به بیابان میرود و زیر درختی دراز میکشد؛ ولی هفت پشه از راه میرسند و یکییکی روی سر کچل حسن، سُر میخورند. حسن در یک حرکت، همه آنها را میکُشد و همانموقع حاکم و سربازانش از راه میرسند.
کلیلهودمنه
معرفی کتاب
کتاب حاضر حاوی سه داستان از «کلیله و دمنه» است. «خیالپردازی مرد سادهلوح»، «عاقبت طمعکار» و «شتر سادهلوح»، نام این داستانهاست. چیزی که به دست نیاوردی را نفروش و چاه مکن بهر کسی، اول خودت دوم کسی، ضربالمثلهایی است که ابتدای داستان اول و دوم آمده است. داستان سوم نیز درباره شتری است که دیگر نمیخواهد بارکشی کند. او که دنبال زندگی راحت است، فرار میکند و به بیشهای میرود؛ اما نمیداند که نباید به هرکسی اعتماد کند.
قصه ضربالمثل 4
معرفی کتاب
«کوتاه و موجز بودن ضربالمثل و در عین حال رسا بودن معنا و مفهوم آن موجبات دلنشینی و دلپذیری را فراهم کرده و سهل و آسان بودن کلمات، آن را ملکه ذهن مخاطب میسازد.» کتاب حاضر برخی از ضربالمثلها را به زبانی ساده و روان بازآفرینی کرده است تا مناسب درک و دریافت کودکان و نوجوانان باشد. «ایراد بنیاسرائیلی»، «معامله دیده و ندیده»، «ظلم حاکم باعث ویرانی مُلکش میشود» و « استخوان لای زخم»، نام برخی از این ضربالمثلهاست.
خواندن این کتاب ممنوع!
معرفی کتاب
این کتاب دربردارنده ۱۰ داستان کوتاه است. «اِلی سربهزیر»، «آمپول شکلاتی»، «اضافهبار ممنوع» و «چه کسی از تمساح میترسد؟»، نام برخی از این داستانهاست. داستان «خواندن این کتاب ممنوع» درباره کودکی است که خیلی چیزها برایش ممنوع شده است. بستنی خوردن، روی بلندی راه رفتن، بعد از ساعت ۱۰ شب بیدار ماندن، خواندن این کتاب در مدرسه و... ؛ اما چرا همه این چیزها ممنوع است؟
گروه وحشت و 10 داستان کوتاه دیگر...
معرفی کتاب
این کتاب حاوی یازده داستان کوتاه است. «کی قویتره؟»، «به انتظار ناجی»، «پروانه و کفشدوزک» و «گروه وحشت» نام برخی از این داستانهاست. در داستان «گروه وحشت» چند سوسک و یک پشه در چاه فاضلاب آپارتمانی زندگی میکنند. آنها گروهی به نام «گروه وحشت» تشکیل میدهند و تصمیم میگیرند هر شب به خانه یکی از همسایهها بروند و آنها را بترسانند. شبی مورچهای آنها را نصیحت میکند که دست از این کارها بردارند؛ چون عاقبت خوبی برایشان ندارد. آنها مورچه را میکُشند و به کارشان ادامه میدهند؛ اما دچار سرانجام وخیمی میشوند که مورچه پیشبینی کرده بود!
آدمبرفی خوشبخت و 11 داستان کوتاه دیگر
معرفی کتاب
این کتاب شامل دوازده داستان کوتاه است. «آدمبرفی خوشبخت»، «من کی هستم؟»، «تلفن بیتجربه»، «چتر شکسته» و... نام این داستانهاست. داستان «آدمبرفی خوشبخت» درباره آدمبرفیای است که در گوی شیشهای، پشت ویترین مغازه زندگی میکند. او راضی و خوشحال است تا اینکه روزی بچهها را میبیند که در پیادهرو یک آدمبرفی واقعی درست میکنند. او دلش میخواهد جای آن آدم برفی باشد؛ ولی در آن گوی شیشهای اسیر است و نمیتواند بیرون برود. سرانجام روزی برفها آب میشوند و آدمبرفی واقعی هم همینطور و... .