غول بیچاره
معرفی کتاب
این کتاب از مجموعه کتابهای «قصههای کوچولوموچولو» است و هشت داستان کوتاه دارد. «رودخانه برفی»، «گنج»، «فرشته» و «غول بیچاره» نام برخی از این داستانهاست. داستان «غول بیچاره» درباره بچهغولی است که میخواهد به خانهاش برود؛ اما نمیتواند از دروازه عبور کند. بچهغول که عصبانی شده است، درِ دروازه را به هم میکوبد. دروازه هم لگد محکمی به او میزند. وقتی بچهغولِ گریه میکند، موش دلش برای او میسوزد و گریهاش میگیرد و... .
سوسکی
معرفی کتاب
کتاب حاضر از مجموعه کتابهای «قصههای کوچولوموچولو» است و هشت داستان کوتاه دارد. «جوجهتیغی»، «کدو تنبل»، «نردبان درختی» و «سوسکی» نام برخی از این داستانهاست. کمک کردن به دیگران، حفظ محیط زیست، شادی کردن، تلاش و کوشش برای رسیدن به هدف، از جمله مفاهیم موضوعی این داستانهاست. داستان «سوسکی»، درباره خانم سوسکی است که برای رفتن به عروسی، لباس میخواهد. او به سراغ دوستانش، قیچی و سوزن و قرقره میرود و آنها با کمک هم پیراهنی زیبا برای او میدوزند.
داستانها وحکمتها: داستانهای کوتاه از ملتهای دنیا
معرفی کتاب
این کتاب حاوی داستانهای کوتاه است. علاوهبر داستانهایی که با الهام از برخی روایات و تمثیلهای کهن فارسی نگاشته یا بازنویسی شده است، داستانهایی از اقوام و ملل گوناگون گردآوری شده است؛ همچون مثلها و لطیفهها که وجههای همگانی دارند و غالباً تبدیل به فرهنگ ملتها شدهاند. اولین خصوصیات داستانهای این کتاب، کوتاه بودن و غافلگیرکننده بودن آنهاست. سعی شده است که داستانها خستهکننده نباشند و جذابیت خود را برای همه نوع خواننده و همه اقشار حفظ کنند. بسیاری از این داستانها، همان تمثیلها و فولکلور ملتهاست که نویسندگان خوشذوق آنها را به صورت داستان درآوردهاند. «مرد ثروتمند»، «شام آخر»، «سحرخیز باش»، «دعای مادر» و «بهلول و جنید» نام برخی از این داستانهاست.
استاد مطهری
معرفی کتاب
این کتاب از مجموعه کتابهای «قطره و دریا» است که با دو داستان کوتاه، زندگی «مرتضی مطهری» را شرح میدهد. مرتضی در زمستان ۱۲۹۹، در روستای «فریمان» متولد شد. او در کودکی روح جستوجوگری داشت. از این رو، در آغاز نوجوانی، همراه برادر بزرگش، «محمدعلی»، برای یادگیری مقدمات علوم دینی به حوزه علمیه مشهد رفت. در سال ۱۳۴۶، مطهری و دوستانش، موسسه حسنیه ارشاد را ساختند و پابهپای شکلگیری انقلاب تلاش کردند. او شب شنبه، ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۸ به شهادت رسید.
نیما
معرفی کتاب
در این کتاب که از مجموعه کتابهای «قطره و دریا» است، زندگی «نیمایوشیج» در قالب دو داستان کوتاه، با نامهای «فرزند کوهستان» و «کماندار برگزیده» ارائه شده است. «علی نوری» متخلص به نیمایوشیج در سال ۱۲۷۶ در «یوش» متولد میشود. او در سال ۱۲۹۹ در ۲۳ سالگی اولین شعر بلندش را چاپ میکند. نیما پدر شعر نو در ایران است.
علیاکبر صنعتی
معرفی کتاب
در این کتاب که از مجموعه کتابهای «قطره و دریا» است، زندگی «علیاکبر صنعتی» در قالب دو داستان کوتاه شرح داده شده است. «علیاکبر» در روستای «کرون» کرمان به دنیا آمد. او در ششماهگی پدرش را از دست داد و مادرش او را به سختی بزرگ کرد؛ اما هنگاهیکه دیگر نمیتوانست هزینههای محمدعلی را تأمین کند، او را به یتیمخانه «صنعتیزاده» فرستاد. علیاکبر با کمک مسئولان یتیمخانه به مدرسه راه یافت و به نقاشی و مجسمهسازی روی آورد. او موفق شد هنر نقاشی را که اغلب مخصوص طبقه مرفه و روشنفکر بود، به کوچه و بازار بیاورد و مردم را با آن آشنا کند.
تولد... تولد
معرفی کتاب
این کتاب شامل چهار داستان کوتاه است که همه آنها درباره روز تولد است. این داستانها برای کودکان پیش از دبستان تا سالهای اول دبستان نوشته شدهاند. «هدیه بابابزرگ»، «تولدی دوباره»، «هدیه تولد» و «با این تیغها چی کار کنم؟»، نام این داستانهاست. داستان «هدیه بابابزرگ» درباره پسر کوچولویی به نام «سامان» است که در روز تولدش، بیصبرانه منتظر هدیه پدربزرگش است. قرار است پدربزرگ یک موجود زنده برای او بیاورد و سامان فکر میکند این موجود شاید یک پرنده، یک ماهی کوچولو یا یک بچهلاکپشت باشد؛ اما وقتی هدیه پدربزرگ را باز میکند، کاملاً غافلگیر میشود!
لطیفههای ملس: لطیفه هایی از امثالوحکم دهخدا
معرفی کتاب
لطیفههای این کتاب از «امثال و حکم» «دهخدا» انتخاب شده است و هر یک ضربالمثلی را در خود دارد. «چاه نان»، «خریدار هیچ»، «طناب ارزن»، «خط ناخوش»، بمیر و بدم» و «خیاط در کوزه افتاد» نام بعضی از این لطیفههاست. لطیفه «خریدار هیچ»، درباره مرد گرسنهای است که شیطان برایش غذا میآورد و از او میخواهد که ایمانش را در مقابل غذا به او بفروشد. لطیفه «بمیر و بدم» درباره شاگرد آهنگری است که استاد، دمیدن در آتش را به عهده او میگذارد؛ اما بعد از مدتی پسر از دمیدن خسته میشود.
هزار و چند شب لیالی
معرفی کتاب
این کتاب حاوی چهارده داستان کوتاه است. «اِن دو برای دندان شماره سی و هشت»، «آینه فراموش نمیکند... حتی اگر رفته باشی»، «به وقت میزان» و «اندوه، سیگار و چند خاطره» نام برخی از این داستانهاست. «به وقت میزان»، درباره مردی است که در بیمارستان نیشابور، در بخش «سیسییو» بستری است. او نماینده امور وقف آستان قدس در این شهر است. نیمهشب مسئول بخش سیسییو با راننده این مرد تماس میگیرد و میگوید حاجآقا میخواهند که او هر چه سریعتر خودش را به بیمارستان برساند... . حاجآقا خوابی دیده و حالا میخواهد همان موقع به حرم برود. راننده به هر زحمتی است او را با آمبولانس راهی میکند و در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده است از حاجآقا میخواهد که شفاعت او را هم بکند؛ ولی او حتی به ذهنش هم نمیرسد که چرا حاجآقا همان لحظه میخواهد در حرم باشد!
شبح قنات
معرفی کتاب
این کتاب حاوی ده داستان کوتاه است که نام بعضی از آنها به این ترتیب است: «دزد نامرئی»، «سوگند گل سرخ»، «غولهای قبرستانی» و «شبح قنات». داستان «شبح قنات» درباره قناتی است که وقف امام حسین (ع) است؛ اما مردم حرمت آن را نگه نمیدارند و کنار آن ظرف و لباس میشویند و حمام میکنند. به تازگی آب قنات کم شده است و شبها شبحی با برهاش اطراف آن پرسه میزند. «حسن» یکی از اهالی روستا به فکر میافتد تا راهحلی برای این مشکل بیابد.