همسایه را دعا کن: پنج حدیث از حضرت زهراعلیهاالسلام
معرفی کتاب
کودکان از احادیث بزرگان دینی و امامان و پیامبران، درس زندگی اسلامی را نیز میآموزند. این کتاب از مجموعۀ چند جلدی «حدیث و شعر و قصه» به «احادیث حضرت زهرا (س)» اختصاص دارد. مفهوم هر حدیث در قالب داستانی مرتبط و مصور مطرح شده و سپس متن عربی حدیث، ترجمۀ فارسی آن، و مفهوم آن در دو بیت شعر آمدهاست.
برنده یا بازنده و چند داستان دیگر
معرفی کتاب
این کتاب دربردارنده ده داستان کوتاه است. آثاری که بارها و بارها بازنویسی شدهاند تا با کیفیت هر چه بیشتر به دست خوانندگان برسد و نوع ادبی داستان کوتاه را جانی دوباره ببخشد. «گردش»، «آببازی»، «خطر مرگ»، «شهر گربهها»، «این درد بیدرمان» و «برنده یا بازنده»، نام بعضی از این داستانهاست. شایان ذکر است که موضوع اغلب داستانها، نوجوانان و مدرسه است. همچنین نویسنده سه داستان آخر، نویسندگان خارجی هستند.
مادر پروانهها
معرفی کتاب
این کتاب از مجموعه «قصههای کوچولوموچولو»، شامل یازده داستان کوتاه است. «دوست خیلی خیلی خوب»، «مادرِ پروانهها»، «آینه»، «پشت بام» و «مهمان» نام بعضی از این داستانهاست. قهرمان داستانِ «مادرِ پروانهها»، دختر کوچولویی است که پروانهای وارد اتاقشان میشود. او دوست دارد آن را بگیرد؛ اما مادرش مانع این کار میشود. پروانه روی روسری مادر مینشیند و دخترک فکر میکند چقدر مادرش زیبا شده است. نماز خواندن، مهماننوازی، نگهداری از حیوانات و شیطنتهای کودکانه از دیگر موضوعهای این داستانهاست.
گردالی
معرفی کتاب
این کتاب از مجموعه «قصههای کوچولوموچولو» است و هشت داستان کوتاه دارد. «دانهبرفی»، «پروانه»، «نان سنگک» و «گردالی»، نام برخی از این داستانهاست. داستان «گردالی» درباره چهار خط است که با هم به گردش میروند. آنها به یک گردالی قرمز میرسند. هر کدام از آنها حدسی میزند و میگوید که آن دایره قرمز چه چیزی میتواند باشد. یکی فکر میکند سیب است، دیگری میگوید یک گلوله کاموایی است، سومی حدس میزند که یک توپ باشد و چهارمی...؛ اما همگی اشتباه میکنند. شما فکر میکنید این گردالی چیست؟
ته آتیشپارههای دنیا
معرفی کتاب
کتاب حاضر از مجموعه کتابهای «پنی قشقرق»، حاوی سه داستان است. «پنی قشقرق نهایت تلاشش را میکند»، «پنی قشقرق و ماده سّری» و «پنی قشقرق و شاگرد جدید» نام این داستانهاست. در داستان «پنی قشقرق نهایت تلاشش را میکند»، «پنی» واقعاً نمیخواهد هیچ قشقرقی به پا کند. او فقط میخواهد مفید باشد و لیستی از کارهای مفیدی که میتواند انجام دهد، مینویسد و... . او میخواهد با یک آزمایش علمی کاری کند تا «جوشوآ باتملی»، از خواهرش «دیسی» خوشش بیاید؛ اما... .
یک فاجعه تمامعیار
معرفی کتاب
این کتاب از مجموعه «پنی قشقرق» است و سه داستان دارد. «پنی قشقرق و موش»، «پنی قشقرق در زنگ ببین و بگو» و «پنی قشقرق و فاجعه فجیع گربهای» نام این داستانهاست. در داستان «پنی قشقرق و موش»، آقای «شومان»، مدیر مدرسه، پیشنهاد میکند که بچهها یک حیوان خانگی انتخاب کرده و در کلاس از آن نگهداری کنند و آخر هر هفته یکی از بچهها آن را به خانه ببرد. موش حیوانی است که انتخاب میشود و در اولین هفته قرعه به نام «پنی» میافتد. آیا پنی میتواند به خوبی از موش نگهداری کند؟ مادر و مادربزرگ چه عکسالعملی نشان میدهند؟ آیا آنها از این کار راضی هستند؟
آهنربای دردسر
معرفی کتاب
این کتاب از مجموعه کتابهای «پنی قشقرق» است و سه داستان دارد. «پنی قشقرق آرایشگر میشود»، «پنی قشقرق و بازرس مدرسه» و «پنی قشقرق و دستیار وفادارش»، نام این داستانهاست. نام قهرمان داستان «پنلوپه جونز» است؛ اما این لقبی است که پدرش برای او گذاشته است. پنی فکر میکند اصلاً هم قشقرق نیست؛ فقط بعضی وقتها ایدههای درخشانی به ذهنش میرسد که البته همیشه هم درخشان از آب در نمیآیند! در داستان «پنی قشقرق آرایشگر میشود»، پنی متوجه میشود، بهترین دوستش، «کاسمو»، کچل شده است. چرا؟ چون... . پنی فکر میکند میتواند آرایشگر شود و بدهیاش را به مادرش بپردازد.
آرزوی دانه و هسته
معرفی کتاب
کتاب حاضر مجموعهای از شش داستان کوتاه است. «ورود ممنوع»، «جاپای شیطان»، «آرزوی دانه گندم و هسته زردآلو» و... نام این داستانهاست. داستان «آرزوی دانه گندم و هسته زردآلو» درباره یک دانه گندم و یک هسته زردآلوست که در گوشه باغچهای کوچک با هم صحبت میکنند و از آرزوهایشان میگویند. دانه گندم آرزو دارد به نان خوشمزه تبدیل شود و آرزوی هسته زردآلو، تبدیل شدن به یک درخت است. خدای بزرگ صدای آنها را میشنود و به باد فرمان میدهد تا ابر را بالای باغچه ببرد. ابر بر باغچه میبارد و... . شایان ذکر است که هر داستان مزین به آیهای از قرآن کریم است.
مجموعه داستانهای آن روزها
معرفی کتاب
کتاب حاضر حاوی ده داستان کوتاه است که تمام آنها درباره درس و مدرسه و معلم و بچههاست. «نامهها»، «مصیبت»، «درس عملی»، «شال گردن» و «تصمیم آقای مدیر» نام برخی از این داستانهاست. داستان «نامهها» درباره معلمی است که برای بچههای مدرسه درباره نماز اول وقت و درست خواندن آن سخنرانی میکند؛ اما وقتی خود به نماز میایستد، به علت عجله و حواسپرتی، بارها اشتباه میکند و... . «مصیبت» داستان معلمی را روایت میکند که به اجبار به روستایی میرود تا به بچهها درس بدهد. او به غیر از درس، درباره اخلاق هم با بچهها صحبت میکند و آنها را از حسد و دروغ و بدقولی و... منع میکند. روزی که به شدت سرما خورده است، مبصر کلاس که بچه بسیار درسخوانی است، صدا میکند و به او میگوید که میخواهد به شهر برود و... .