شهید سلیمانی
معرفی کتاب
این کتاب زندگینامه داستانی سردار سلیمانی از تولد تا شهادت است. نویسنده سعی کرده است خاطرات و زندگی سردار را برای جوانان و نوجوانان به داستان تبدیل کند و خصوصیات مختلف شخصیت او، ازجمله خلوص، شجاعت، ایثار، پاکدامنی، دستگیری، مردمداری و تواضعش را در نظر گرفته است. علاوهبر داستان زندگی، کتاب دارای وصیتنامه، عکس و تصویر، منابع و پیام رهبر معظم انقلاب نیز هست.
بهار که آمد و برفها آب شدند...تأملی در معنای زندگی
معرفی کتاب
این کتاب سه فصل مستقل دارد؛ فصل اول، داستان پریشانخاطری نویسندهای است که در دوران جوانی به محضر استاد «محمدتقی جعفری» میرسد و استاد راه را به او نشان میدهد. فصل دوم، حاصل مطالعات نویسنده در حوزه «هدف و فلسفه زندگی» به رشته تحریر در آمده است. در فصل سوم، خاطراتی از استاد محمدتقی جعفری روایت میشود.
آقازادهها: گذری بر زندگی آقازادههای شهید و پدرانشان
معرفی کتاب
جامعۀ امروزی نگاه مثبتی به آقازادهها، در معنای رایج آن، ندارد. این اثر میکوشد با گذری بر زندگی نورانی آقازادههای شهید و پدران آنها، گامی در راستای ترمیم چهرۀ تخریبشدۀ آقازادهها بردارد و از آقازادههایی بگوید که به جای بهرهبرداری مادی با استفاده از موقعیت خود، راه شهادت را برگزیدند. شهید مصطفی خمینی، سیدمحمدعلی و سید محسن عبادی، جعفر احمدی میانجی، سیدمهدی روحانی، سیدهادی نصرالله، ناصرالدین باغانی، محمدتقی امینیان، محمد حسن قدوسی و محی الدین افتخاری چند تن از شهیدان نامبرده در این کتاب هستند. شرح زندگی خود شهید و پدر او، هر دو، آمدهاست.
دریا اسب من شده است
معرفی کتاب
کتاب حاضر دربرگیرنده زندگینامه داستانی و شرح سفرها و ماجراهای «شمس تبریزی»، پیر و مرشد «مولانا»، است. پدر محمد، پارچهفروش بود. او پسرش را از صمیم قلب دوست داست؛ اما چیزی در محمد بود که دیگران را به تعجب میانداخت. او با بچهها بازی نمیکرد و عاشق خواندن کتاب بود. شبها به پشت بام میرفت و به ستارهها خیره میشد. از همه وجود محمد سوال میجوشید. او حالات غیرعادی و غریبی داشت و... .
پادشاه مصری
معرفی کتاب
پدرِ «محمدصلاح» به او قول داده بود که به عنوان هدیه تولد، او را به کافه عمویش ببرد تا بازی فوتبال لیگ برتر انگلیس را تماشا کند... . بازیکنان «لیورپول»صف کشیده بودند و همه با هم یک صدا میخواندند: «هرگز تنها قدم نخواهی زد» و... . بازی تمام شد، چشمان محمد میدرخشید. این بهترین هدیهای بود که تا به حال گرفته بود! او آرزو کرد شبیه «اووِن»، بازیکن لیورپول، باشد. چند روز بعد، محمد خودش را به زمین فوتبال جوانان روستایش، «نجریج»، رساند و از سوراخ دیوار رد شد. پسرهای بزرگتر که بازی محمد را دیده بودند، حاضر شدند با او بازی کنند، به این شرط که بتواند توپ را بگیرد و آقای «السعدانی»، مربی مرکز جوانان نجریج، آنجا بود.
این منم گاندی
معرفی کتاب
«گاندی» مردی جوان هندی بود. او در روزگار خود میدید که چطور دولتمردان بریتانا با مردم کشورش ناعادلانه رفتار میکنند. گاندی راهی خارقالعاده برای مبارزه پیدا کرد؛ اعتراض در کمال آرامش و صلح. او از آفریقای جنوبی به هندوستان رفت؛ جایی که در آن انقلابی بدون خشونت را رهبری و کشورش را از زیر بار قوانین بریتانایی آزاد کرد. گاندی اگرچه آرام و خونسرد بود، توانست همهچیز را در هندوستان تغییر دهد و بعدها بر جنبشهای حقوق اجتماعی سرتاسر دنیا تأثیر بگذارد.
این منم هلنکلر
معرفی کتاب
«هلن کلر» در کودکی، بیماری نادری گرفت که باعث نابینایی و ناشنوایی او شد. از آن به بعد، ارتباط برقرارکردن با دنیای بیرون و اطرافیان برای هلن تقریباً ناممکن شد؛ اما وقتی ششساله بود، با فردی آشنا شد که زندگیاش را برای همیشه تغییر داد، معلمش، «آن سالیوان». با کمکهای او، هلن یاد گرفت چطور با زبان اشاره صحبت کند و خط بریل بخواند. او که حالا توانسته بود خودش را به دیگران ثابت کند، در بزرگسالی به فعال اجتماعی تبدیل شد و مردم را به جنگ با ناتوانیها و دیگر مشکلات تشویق کرد.
این منم آلبرت اینشتین
معرفی کتاب
«آلبرت انیشتین» از همان کودکی کارهایش را به روشی خارقالعاده انجام میداد. او به جای فکر کردن به کمک کلمهها، به وسیله تصاویر فکر میکرد و این روش ویژه فکر کردنش به او کمک کرد تا مفاهیم بزرگی را مثل ساختار موسیقی یا اینکه چرا قطبنماها همیشه به سمت شمال هستند، درک کند و کمکم در تلاش برای کشف رازهای هستی برآید. بقیه مردم او را فقط یک خیالباف میدیدند؛ اما انیشتین به خاطر کنجکاوی و شیوه خاص تفکرش، توانست به یکی از بزرگترین دانشمندان جهان تبدیل شود.
ستوده در آسمانها و زمین
معرفی کتاب
این کتاب درباره زندگی پیامبر اکرم (ص) است. داستان از لشکرکشی «ابرهه» به مکه برای نابودی کعبه و دفاع پرندگان از خانه خدا آغاز میشود، زمانیکه ابرهه شتران «عبدالمطلب» را تصاحب میکند و عبدالمطلب برای پس گرفتن آنها نزد ابرهه میرود... . پیامبر در روز هفدهم ربیعالاول به دنیا میآید، هنگامیکه پدرش، «عبدالله» از دنیا رفته است. عبدالمطلب، پدربزرگ پیامبر، نام او را «محمد» میگذارد و پس از سه روز، محمد را به «حلیمه»، از قبیله «بنیسعد»، میسپارند تا دایه او باشد.. . داستان تا وفات پیامبر ادامه پیدا میکند و تمام حوادث زندگی ایشان را دربرمیگیرد.
161 روز
معرفی کتاب
این کتاب، روزنگاشت جوانی است که از هفدهسالگی برای دفاع از کشور، راهی جبهههای نبرد شد و در این راه، در مأموریتهای مختلفِ درون و برونمرزی شرکت کرد و درمجموع هشتاد ماه از دوران جوانیاش، در مناطق مختلف عملیاتی سپری شد. او در شهریور ۱۳۴۳ به دنیا آمد و در هجدهسالگی به جبهه غرب (کردستان)رفت. آخرین مسئولیتش، فرماندهی همزمان دو گردان «سلمان» و «سیدالشهدا» بود و در این مدت سه بار مورد اصابت ترکش و چندین گلوله قرار گرفت و مجروح شد. او وقایع و حوادث آن روزها رابازگویی کرده است، رویدادها و خاطرات ۲۴۹۰ روز از نوجوانی و جوانی خود را. این کتاب بخشی از این وقایع است.