Skip to main content

وقتی حیات خواب بود

معرفی کتاب
اثر داستانی از تاریخ پرتلاطم ایران و درگیری میان ارتش عراق و رزمندگان ایرانی در نبرد اول خرمشهر است. جایی که صدای خمپاره‌ها و فریادهای جنگ، زمزمه‌های زندگی را در هم می‌ریزد. دربخشی از کتاب می‌خوانیم: «تمام خانه را جوریده بود تا چیزی بردارد که او را با هر بار نگاه کردن یاد شبیر بیاندازد؛ چیزی پیدا نکرده بود و فکر کرده بود چه چیزی بهتر از رسول؟ اما حالا دست‌هایش را روی دهان پاره جگرش گذاشته بود و صدای گریه خفه و خفه‌تر می‌شد.»

تن نور

معرفی کتاب
نویسنده این اثر در قالب رُمان به بیان دغدغه‌ها و مشکلات نوجوانان در مواجهه با مقوله‌هایی مانند جنگ، فقدان، عشق و مرگ با محوریت خرمشهر در دوران دفاع مقدس، پرداخته است. داستان مردمانی است که طعم تلخ جنگ را چشیده‌اند و با گذر هزاران روز و شب نتوانستند، آن تلخی آغشته به خون و از دست دادن‌ها را فراموش کنند. روایت تمام تنورهای خاموش خرمشهر باشد که روزگاری آخرین پناه دختران و زنان جنگ‌زده شدند تا حرمت‌شان را در برابر دست‌های ناپاک متجاوز حفظ کنند. در بخشی از کتاب آمده است: «... در جنگ جایی امن پیدا می‌شود؟ شهری که در تیررس دشمن قرار دارد و جانش از قدم‌های بی‌امان عراقی‌ها و تانک‌های‌شان به لرزه افتاده، ...».

آدلا هنوز شام نخورده! مجموعه خاطرات طنز رزمندگان کرمانی

معرفی کتاب
کتاب «آدلا هنوز شام نخورده» مجموعه خاطرات طنز رزمندگان دفاع مقدس است که توسط جمعی از نویسندگان گردآوری شده است. این کتاب با هدف نمایش تصویری متفاوت از جنگ، با تکیه بر لحظات طنز و بذله‌گویی‌های رزمندگان، منتشر شده است. در این کتاب، تلاش شده تا با وجود سختی‌ها و ناملایمات جنگ، روحیه بالای رزمندگان و توانایی آن‌ها در یافتن لحظات شاد و طنزآمیز به تصویر کشیده شود. هدف نویسنده نشان دادن روحیه بالای رزمندگان و توانایی آن‌ها در یافتن لحظات شاد و طنزآمیز حتی در شرایط سخت جنگ می‌شد.

در قلب سنگرساز: بر اساس زندگی سردار شهید هاشم ساجدی

معرفی کتاب
مجموعه قصه فرماندهان، به زندگینامه و خاطرات شهدای دفاع مقدس و فرماندهان ارشد روزهای سخت جنگ ایران و عراق می‌پردازد. این مجموعه با زبانی جذاب برای نوجوانان به تقریر در آمده است. در این جلد با عنوان «در قلب سنگرساز»، زندگی «سردار شهید هاشم ساجدی»، به شکل داستان روایت شده است. ایشان وقتی نوزاد بودند پدرشان را از دست دادند. مادربزرگوارشان برای‌شان هم پدر بودند هم مادر. او از کودکی پابه‌پای مادر، خواهر و برادرانش سهمی از زندگی را به دوش می‌کشد تا اینکه صدام به ایران حمله می‌کند. هاشم بماند و کمک مادر باشد یا برای سرزمینش به خط مقدم برود؟ ...

آقای بادیگارد

معرفی کتاب
یکی از راه‌هایی که می‌توانیم تاریخ امتی را بشناسیم، شناخت انسان‌های اثرگذار و تاریخ‌ساز و مطالعه پیرامون زندگی آن‌هاست. یکی از شخصیت‌های جذابی که در دوران مبارزه با طاغوت زمان و پس از آن در جریان دفاع مقدس، نقش اثرگذار در تربیت و انسان‌سازی برای انقلاب اسلامی داشته است، شهید حاج مهدی عراقی است که برش‌هایی از زندگی او، در کتاب آقای بادیگارد به رشته تحریر درآمده که برای مربیان و متربیان نقش ترسیم الگوی انسانی در دسترس و قابل فهمی را ایفا می‌کند. این شهید والامقام در سن 16 سالگی با فدائیان اسلام و شهید نواب صفوی آشنا می‌شود و به داخل شورای مرکزی فدائیان اسلام راه می‌یابد. وی پیش از پیروزی انقلاب، امین شهید نواب صفوی و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مورد وثوق امام خمینی(ره) بوده است.

آخر رفاقت

معرفی کتاب
کتاب «آخر رفاقت»، زندگی‌نامه شهید حاج احمد کریمی است. جوانی که زندگی خود را برای مبارزه با دشمن فدا کرد و در نهایت به آرزویش که رسیدن به درجه والای شهادت بود، رسید. او در روز بیستم دی سال چهل شمسی به دنیا آمد. ده سال بعد همراه با خانواده‌اش به شهر قم مهاجرت کرد و با آغاز جنگ، فعالیت‌هایش را نیز آغاز کرد. از او به دلیل روحیه‌ای که داشت و همچنین رشادتی که از خود در شرایط مختلف نشان می‌داد، خاطراتی شیرین در دل و ذهن همه اعضای خانواده و دوستانش، به جا مانده است. شهید حاج احمد کریمی در عملیات‌های مختلفی از جمله بستان، فتح‌المبین، بیت‌المقدس، خیبر، والفجر چهار، بدر، کربلای چهار و پنج شرکت داشت و در نهایت در شملچه در آخرین عملیاتی که در آن شرکت کرد، بر اثر برخورد گلوله توپ یا خمپاره، شهید شد. در این کتاب مجموعه یادداشت‌هایی را می‌خوانیم که خاطراتی از دوستان و نزدیکان او هستند. یادداشت‌هایی که نمایانگر روحیه او، خصوصیات و صفات بارز اخلاقی‌اش و همچنین تلاشش برای ساختن دنیایی بهتر و بدون حضور بیگانگان است.

راز چشم‌هایش: روایتی از زندگی مخلصانه مدیر و معلم شهید آقا سید جلال سوری

معرفی کتاب
«راز چشم‌هایش»، روایتی از زندگی مخلصانه‌ی مدیر و معلم شهید، «آقا سیدجلال سجادی» است که به قلم خواهرزاده‌ی ایشان و روایت‌هایی از خواهر، برادر، دوستان و شاگردان شهید می‌باشد. ایشان از مبارزین فعّال قبل از انقلاب بود و بیش از پنج ماه در زندان ساواک کرمان به سر برد. شهیدی که دوران دانشجویی‌اش با دوران دانشجویی خیلی‌ها فرق داشت همچنین از دوران دبیرستان در جلسات مذهبی و سیاسی شرکت می‌کرد و در مدرسه نیز کلاس اخلاق برای شاگردانش برگزار می‌کرد. قبل و بعد از انقلاب همواره شاگردانش را به پوشیدن روسری و چادر تشویق می‌کرد.

برف و باروت

معرفی کتاب
کتاب «برف و باروت» روایتی از زندگی کشتی‌گیر شهید «سید مصطفی میرشاکی» است. داستان زندگی شهید به نقل از دوستش با موضوع کشتی و مرام پهلوانی ایشان می‌باشد. روایت از ایشان که در تنها سالن کشتی الیگودرز چگونه با شاگردانش برخورد می‌کرده و این‌که چگونه در زمان حضور در جبهه از مسابقات اطلاع پیدا می‌کرده و به هم‌رزمانش خبر می‌داده تا برای مسابقه آماده شوند. صحنه‌هایی از زمان فرماندهی او در جبهه و عملیات‌هایی که هدایت می‌کرده نیز توسط نویسنده روایت شده است.

رویای آنه: روایت زندگی جانباز اهل ترکیه، عیسی شباهت (مهدوی)

معرفی کتاب
انقلاب اسلامی مکتبی انسان‌ساز است که با برافراشتن پرچم حق‌طلبی بر پایه اسلام ناب، دل‌های آماده پذیرش حق را با خود همراه کرده و زیر سایه خیمه توحید گردهم آورده است. ملیت‌ها و مرزهای جغرافیایی ذیل این پرچم رنگ باخته و عبودیت حقیقی را مبنای حرکت خود تعریف کرده است. کتاب«رویای آنّه» روایت زندگی جانباز اهل ترکیه عیسی شباهت (مهدوی) است که چشمی بینا و قلبی آماده داشته است و دل خود را معرض تابش نور انقلاب اسلامی قرار داده تا بیدار گردد. او در یکی از روستاهای ترکیه، با نور اعلامیه‌های امام بیدار شد. قصد ایران کرد و درس طلبگی برگزید. سختی یاد گرفتن زبان فارسی و غربت، فقر و سختی درس، او را از هدفش بازنداشت. این کتاب مفاهیمی هم‌چون جهاد، هجرت و نگاه تمدنی و مسئولیت‌پذیری در برابر باورها را به نوجوانان می‌آموزد.

لبخندی به رنگ شهادت: زندگی‌نامه پاسدار شهید عباس دانشگر

معرفی کتاب
نویسنده این اثر تلاش دارد با بیان زندگی‌نامه و خاطرات جوانِ مؤمنِ انقلابیِ مدافع حرم، پاسدار شهید عباس دانشگر و بازگو نمودن برجستگی‌های اخلاقی و علمی این شهید والامقام، ضمن برانگیختن حس کنجکاوی برخی از جوانان، ابعاد مختلف زندگی وی را در قالب کتابی کامل و پرمحتوا به جامعه مخاطب ارائه دهد. در بخشی از وصیت‌نامه شهید آمده است: «خدایا! تو هوشیارمان کن. تو مرا بیدار کن. صدای العطش می‌شنوم. صدای حرم می‌آید. گوش عالم کَر است. خیام می‌سوزد اما دلمان آتش نمی‌گیرد.»