Skip to main content

سردار ایرانی

معرفی کتاب
کتاب «سردار ایرانی» با ماجرای تازه‌ای از جنگ، ما را به دل یک سفر زمان و جنگ و گریزهای سه پسر نوجوان به نام‌های حامد، حسین و علی دعوت می‌کند، وقتی همه فکر می‌کنند آنها زیر آوار جان داده‌اند، وسط یک دالان عجیب‌اند، دالانی که اتفاقاً یک سر ماجرا را به ایرانی‌ها می‌رساند.
کتاب به نقش پررنگ حاج قاسم، در جنگ‌های سی‌وسه روزه لبنان اشاره کرده‌ است و این بین با اطلاعات ریز و درشتی که در میان دیالوگ‌ها و اتفاقات داستان وجود دارد ما را با فضای جنگ‌های لبنان، دولت و حزب‌الله آشنا می‌کند. پدربزرگ حسین مردی است که پسر و عروسش را در جنگ از دست داده است و حالا هر بار که پیش حسین می‌آید تا چند روزی را با هم باشند، از خاطرات گذشته، رشادت‌های حاج‌قاسم و چیزهایی که از او شنیده می‌گوید. او حرف‌های دلنشینی برای گفتن دارد و در بعضی فصل‌ها با داستان‌های او همراه می‌شویم تا حسین گره اتفاقاتی را که برایشان پیش می‌آید به کمک درس‌هایی که از پدربزرگش گرفته باز کند.

تا آسمان هفتم

معرفی کتاب
کتاب «تا آسمان هفتم» در بحبوحه یک نبرد نفس‌گیر رخ می‌دهد. در اوج این نبرد نفس‌گیر، فرمانده‌ای از نیروهای اطلاعات عملیاتی به مأموریتی خطرناک و حیاتی اعزام می‌شود؛ شناسایی خطوط دشمن. با چشمانی تیزبین و ذهنی هوشیار، او باید از میان تاریکی و خطر عبور کند تا به حقیقتی دست یابد که سرنوشت نبرد را تغییر خواهد داد. اما همه چیز طبق نقشه پیش نمی‌رود. ارتباط با فرمانده قطع می‌شود و او در دل سرزمین دشمن ناپدید می‌شود. در حالی که امیدها برای بازگشت او کمرنگ شده است، سایه‌ای از شک و ناامیدی بر هم‌رزمانش سنگینی می‌کند. آیا او هنوز زنده است؟ چه رازی در دل دشمن نهفته است که او را بلعیده است؟ این کتاب شما را به قلب تپنده جنگ و کشمکشی میان مرگ و بقا خواهد برد؛ جایی که هر تصمیم، سرنوشتی را رقم می‌زند.

شب‌های زیبا

معرفی کتاب
«شب‌های زیبا» حکایت قصه شهید صابر مهرنژاد است. صابر از همان نوزادانی است که امام خمینی (ره) وقتی در گهواره بودند، آینده‌شان را پیش‌بینی کرد. او نه تنها سرباز خمینی کبیر که پدرِ خواهر و برادرهایش هم شد. صابر زود بزرگ شد و این خاصیت انقلاب است که کودکی را دور می‌کند و از فرزندانش مرد می‌سازد. مردانی که حتی اگر عمر چندان بلندی هم نداشته باشند. انقلاب، فرزندانش را عاشق هم می‌کند. صابر را هم عاشق کرد. این کتاب زندگی شهید صابر مهرنژاد را از کودکی تا شهادتش در دوران جنگ تحمیلی به تصویر می‌کشد. نویسنده با استفاده از روایتی عاطفی و داستانی، به جنبه‌های مختلف شخصیت صابر، از جمله روحیه انقلابی، ایمان عمیق و مسئولیت‌پذیری او در سنین پایین پرداخته است.

آه دردمندان بر سالار شهیدان

معرفی کتاب
کتاب «آه دردمندان بر سالار شهیدان» اثری است با نثری روان و رویکردی نوین که در یازده فصل و یک خاتمه تدوین شده است. نویسنده در آغاز به بیان مناقب امام حسین‌ علیه‌السلام پرداخته و سپس شرح حال شهیدان عاشورا، مجروحان آن واقعه که پس از آن به شهادت رسیدند و نیز شهدای پیش از روز عاشورا را بررسی می‌کند. در ادامه، برخی رخدادهای مهم تاریخ اسلام مطرح شده و پیوند آن‌ها با وقایع عاشورا تبیین می‌گردد. بخش پایانی کتاب شامل بیست موعظه و نکته‌ اخلاقی و کاربردی برای اهل منبر و مداحان است که مطالعه‌ مکرر آن برای این گروه توصیه می‌شود. این مجموعه علاوه بر بازگویی تاریخ، نگاهی تربیتی و هدایتی برای نسل امروز نیز دارد.

ملاقات در جزیره

معرفی کتاب
شهید مصطفی یوسفی نیروی دقیق و خبرۀ اطلاعات و شناسایی، امید همرزمانش و از یاران معتمد شهید مهدی زین‌الدین بود. او از زمان و چگونگی شهادتش اطلاع داشت و به دوستانش خبر داده بود؛ اما به خواست خودش کمتر اطلاعی از او در دست است. شهیدی که وجب‌به‌وجب مناطق عملیاتی را برای دیگران شناسایی می‌کرد، اما از سر اخلاص تا توانست عکسی از خود باقی نگذاشت. «ملاقات در جزیره» روایت داستانی زندگی شهیدی است که تا نام امام زمان(ع) را می‌شنید، اشک‌هایش جاری می‌شد.

مرمرهای سرخ

معرفی کتاب
«مرمرهای سرخ» نخستین مجموعه داستان با محوریت شهدای حرم شاهچراغ(ع) و شهدای اغتشاشات است. داستان‌های این مجموعه با قلم شیوا و نثری روان و ساده، پرده از این اتفاقات غم‌انگیز برمی‌دارد و مخاطب را با شهدای این حوادث آشنا می‌کند. این مجموعه داستان با هدف روشن‌سازی زوایای مختلف حمله تروریستی، شهدای مظلوم شاهچراغ و شهدای اعتشاشات منتشر شده است.

اکبرآقا گل کاشتی: روایت‌هایی از دوران دفاع مقدس

معرفی کتاب
این اثر بیست قصه‌ی جذاب و خواندنی از ماجراهای رزمندگان در دوران جنگ تحمیلی است که برای نوجوانان بازنویسی شده است. در این کتاب می‌خوانیم: «... خلیل چوپان اسم یک افسر بعثی بود. از وقتی مهدی توی جیب‌های او پِشکِل بزغاله دیده بود به این اسم معروف شد. آن روز خلیل دست کرده بود توی جیبش و پشکِل‌ها از بین انگشتانش روی زمین افتاد. یک روز صبح خبر آوردن که فرمانده نمی‌آید و خلیل مسئول سرکشی به اُسرا شد. حالا فکر کنید اردوگاه اُسرا با یک فرمانده این‌طوری به چه وضعی افتاد... .»

سیگاری ها هم شهید می‌شوند

معرفی کتاب
کتاب «سیگاری‌ها هم شهید می‌شوند» مجموعه‌ای از خاطرات رزمندگان ایرانی است که در دوران دفاع مقدس و نیز در مناطق مرزی سیستان و بلوچستان حضور داشته‌اند و یا در اسارت به سر برده‌اند. این کتاب حاوی روایت‌های شخصی و لحظات تلخ و شیرین این افراد است که با زبان ساده و جذاب به تصویر کشیده شده‌اند. در کتاب می‌خوانیم: ««عملیّّات والفجر چهار»، «محمود صادقی»، برادر «مهدی صادقی» به شهادت رسیده بود. می‌خواستیم او را به بهانه شهادت برادرش همراه پیکر داداشش «محمود»، به عقب برگردانیم، امّا زیر بار نمی‌رفت که نمی‌رفت. نیروها به «مهدی» خیلی اصرار کردند و گفتند: ای بابا! مهدی! برادرت «محمود» شهید شده، بیا تو هم برو و کمک کن پیکرش رو به عقب ببر. امّا «مهدی» خیلی قرص و محکّم، در جواب می‌گفت: خب شهید شده که شده! سهمش بوده که شهید بشه. خودتون ببرینش عقب. خلاصه اینکه «مهدی» زیر بار نرفت که نرفت. گویا می‌دانست که خودش هم قرار است به زودی به شهادت برسد. مانَد و کمی بعد خودش هم شهید شد. پیکر او را با بدن برادرش یک‌باره برای مادرش به عقب بر گرداندند.»

بهترین ژنرال: صد داستان زیبا از زندگی بهترین ژنرال دنیا، شهید حاج قاسم سلیمانی

معرفی کتاب
هر انسانی همواره برای زندگی بهتر نیازمند الگوست. الگوهایی که لحظه به لحظه زندگانی‌شان، نشان‌دهنده مسیر خوشبختی و سعادت است. من و تو با آرامش خاطر می‌توانیم زندگانی چنین انسان‌هایی را سرمشق خود قرار دهیم. کتاب «بهترین ژنرال» روایت زندگی حاج قاسم سلیمانی است، که نه تنها با زندگی عزّتمند و درس‌آموز خود الگوی همگان شد، بلکه با شهادت شرافتمندانه خود، تمام جهانیان را تحت تأثیر رفتار خود قرار داد. او انتخاب کرد که با رفتار و قلب مهربانش، سردار دلها شود و بر قلب هرکه او را می‌شناسد، حکومت کند.

برادر رحی: خاطرات جنگ شهید رحیم کابلی

معرفی کتاب
این کتاب با عنوان «برادر رحی» به خاطرات جنگ شهید رحیم کابلی در 8 سال دفاع مقدس در بین سال‌های 1359 تا 1367 پرداخته است. این اثر روایتگر سال‌های حضور حاج رحیم در میدان جهاد ومبارزه و از زبان خودِ شهید می‌باشد. در بخشی از این اثر آمده است: «روزی که داشتم برمی‌گشتم، به شوخی به او گفتم: «مهران! تو اینجا شهید می‌شوی!» گفت: «ما کجا و شهادت کجا! ...».