Skip to main content

آدلا هنوز شام نخورده! مجموعه خاطرات طنز رزمندگان کرمانی

معرفی کتاب
کتاب «آدلا هنوز شام نخورده» مجموعه خاطرات طنز رزمندگان دفاع مقدس است که توسط جمعی از نویسندگان گردآوری شده است. این کتاب با هدف نمایش تصویری متفاوت از جنگ، با تکیه بر لحظات طنز و بذله‌گویی‌های رزمندگان، منتشر شده است. در این کتاب، تلاش شده تا با وجود سختی‌ها و ناملایمات جنگ، روحیه بالای رزمندگان و توانایی آن‌ها در یافتن لحظات شاد و طنزآمیز به تصویر کشیده شود. هدف نویسنده نشان دادن روحیه بالای رزمندگان و توانایی آن‌ها در یافتن لحظات شاد و طنزآمیز حتی در شرایط سخت جنگ می‌شد.

لطیفه‌های خوشمزه

معرفی کتاب
مجموعه «لوبیای سحرآمیز» یک مجموعه هفت جلدی که با ترکیب هنرمندانه طنز و آموزش، مخاطبان را در سفری جذاب همراه می‌کند. جلد سوم مجموعه «لطیفه‌های خوشمزه» است که شخصیت اصلی این لطیفه‌ها، پویا کوچولو است که توی مغز کوچکش نگاه جالبی به خیلی از مسائل دارد و همین باعث می‌شود خیلی جاها یک شیرین کاری حسابی دست مخاطب بدهد و او را بخنداند.

10 قصه‌ تصویری از لطایف‌الطوایف

معرفی کتاب
مولانا فخرالدین علی صفی در سال 867 هجری قمری در هرات به دنیا آمد. او از لطیفه‌پردازان نامدار ایران است و کتاب‌های زیادی نوشته است. از جمله لطایف‌الطوایف، کشف اسرار، محمود و ایاز و ...لطایف‌الطوایف شامل 14 باب است. هر باب 14 فصل دارد که در مجموعه 102 فصل می‌شود. در هر فصل حکایت‌هایی با توجه به موضوع آن فصل آمده است. حکایت‌ها به چند دسته کلی قسمت می‌شوند: سیاسی، اجتماعی، اخلاقی، مذهبی و هنری. حکایات این اثر اگرچه به معنای مصطلح «طنز» به حساب نمی آیند، اما مضامینی فرح انگیز و سرورآفرین دارند و بر چهره هر خواننده‌ای خصوصا خواننده‌ای که در آشوب هرج و مرج‌های قرن دهم، گرفتار عسرت و اندوه است، لبخند می‌نشانده است. روایت‌گر 10 حکایت و تمثیل زیبای آن را به زبانی ساده و روان، با تصویرسازی جذاب، برای کودکان و نوجوانان بازآفرینی کرده است.

قصه‌های تصویری از لطایف‌الطوایف: معلم و قاضی نادان

معرفی کتاب
مولانا فخرالدین علی صفی از لطیفه‌پردازان نامدار ایرانی در قرن نهم و دهم هجری قمری است. او هم شعر می‌سرود و هم اهل وعظ و سخنرانی بود. او در هرات و گرجستان زندگی کرد و در هرات به خاک سپرده شد. لطایف الطوایف یکی از آثار درخشان اوست که در چهارده باب نوشته شده است. هر باب و فصل از این کتاب بنابر موضوع آن قسمت، دارای حکایت‌هایی است که غالباً سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و مذهبی هستند. در این حکایت‌ها به موضوع مبارزه با ظلم، تقوا، مدارا و گذشت پرداخته شده است. در کتاب حاضر یکی از این حکایت‌ها با زبانی ساده بازآفرینی شده است. قاضی دانا و عادلی پسری جاهل و کم‌عقل داشت که هرچه می‌کرد نمی‌توانست او را اصلاح و تربیت کند. زمانی گذشت و قاضی مرد. مردم به احترام قاضی عادل، ‌پسرش را جایگزین او کردند اما به زودی فهمیدند که این پسر مثل پدرش عاقل و عادل نیست و با حکم‌های دیوانه‌وارش دارد آرامش شهر را بهم می‌ریزد. پس تصمیم گرفتند که معلمی را برای تربیت این پسر استخدام کنند اما ...

قصه‌های تصویری از لطایف‌الطوایف: مشهورترین خسیس شهر

معرفی کتاب
مولانا فخرالدین علی صفی از لطیفه‌پردازان نامدار ایرانی در قرن نهم و دهم هجری قمری است. او هم شعر می‌سرود و هم اهل وعظ و سخنرانی بود. او در هرات و گرجستان زندگی کرد و در هرات به خاک سپرده شد. لطایف الطوایف یکی از آثار درخشان اوست که در چهارده باب نوشته شده است. هر باب و فصل از این کتاب بنابر موضوع آن قسمت، دارای حکایت‌هایی است که غالباً سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و مذهبی هستند. در این حکایت‌ها به موضوع مبارزه با ظلم، تقوا، مدارا و گذشت پرداخته شده است. در کتاب حاضر یکی از این حکایت‌ها با زبانی ساده بازآفرینی شده است. وحید مرد خسیسی بود اما روزی شنید که در بصره مردی به نام حسام زندگی می‌کند که در خسیسی زبانزد است. وحید که دلش می‌خواست بداند راز کار حسام چیست به منزل او رفت و صادقانه از او پرسید که چگونه در خسیسی شهر خاص و عام شده است؟

قصه‌های تصویری از لطایف‌الطوایف: مردی که واق‌واق می‌کرد

معرفی کتاب
مولانا فخرالدین علی صفی از لطیفه‌پردازان نامدار ایرانی در قرن نهم و دهم هجری قمری است. او هم شعر می‌سرود و هم اهل وعظ و سخنرانی بود. او در هرات و گرجستان زندگی کرد و در هرات به خاک سپرده شد. لطایف الطوایف یکی از آثار درخشان اوست که در چهارده باب نوشته شده است. هر باب و فصل از این کتاب بنابر موضوع آن قسمت، دارای حکایت‌هایی است که غالباً سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و مذهبی هستند. در این حکایت‌ها به موضوع مبارزه با ظلم، تقوا، مدارا و گذشت پرداخته شده است. در کتاب حاضر یکی از این حکایت‌ها با زبانی ساده بازآفرینی شده است. صمد مرد شوخ‌طبع و بذله‌گویی بود. می‌گفت، می‌خندید، می‌خنداند و پول قرض می‌گرفت. بالاخره یک روز تمام کسانی که از او طلب داشتند به سراغش آمدند تا پولشان را پس بگیرند. صمد هرچقدر با آنها شوخی کرد فایده‌ای نداشت. همسر صمد هم از دست کارهای او عاجز شده بود. تا اینکه یکی از طلبکارها به صمد درمانده پیشنهاد داد که از فردا دیگر با طلبکارها حرف نزند و فقط واق واق کند...

قصه‌های تصویری از لطایف‌الطوایف: دلقک و مگس‌ها

معرفی کتاب
مولانا فخرالدین علی صفی از لطیفه‌پردازان نامدار ایرانی در قرن نهم و دهم هجری قمری است. او هم شعر می‌سرود و هم اهل وعظ و سخنرانی بود. او در هرات و گرجستان زندگی کرد و در هرات به خاک سپرده شد. لطایف الطوایف یکی از آثار درخشان اوست که در چهارده باب نوشته شده است. هر باب و فصل از این کتاب بنابر موضوع آن قسمت، دارای حکایت‌هایی است که غالباً سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و مذهبی هستند. در این حکایت‌ها به موضوع مبارزه با ظلم، تقوا، مدارا و گذشت پرداخته شده است. در کتاب حاضر یکی از این حکایت‌ها با زبانی ساده بازآفرینی شده است. در یکی از روزهای گرم تابستان سلطان در باغ نشسته بود و کلی غذا و میوه هم در مقابلش چیده بودند. اما مگس‌ها هجوم آورده بودند و نمی‌گذاشتند که سلطان غذا بخورد. سلطان هم عصبانی شد و گفت بردارید این‌ها را به داخل قصر ببریم که این مگس‌ها کلافه‌مان کردند. اما وقتی همه به داخل قصر برگشتند باز هم مگس‌ها جمع شدند. سلطان گفت: جانمان به لبمان رسید. اصلاً جایی هست که مگسی نباشد. دلقک دربارگفت: هرجا آدم باشه مگس هست، ‌ هرجا ‌آدم نباشه مگس نیست!

قصه‌های تصویری از لطایف‌الطوایف: حشمت کم‌اشتها

معرفی کتاب
مولانا فخرالدین علی صفی از لطیفه‌پردازان نامدار ایرانی در قرن نهم و دهم هجری قمری است. او هم شعر می‌سرود و هم اهل وعظ و سخنرانی بود. او در هرات و گرجستان زندگی کرد و در هرات به خاک سپرده شد. لطایف الطوایف یکی از آثار درخشان اوست که در چهارده باب نوشته شده است. هر باب و فصل از این کتاب بنابر موضوع آن قسمت، دارای حکایت‌هایی است که غالباً سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و مذهبی هستند. در این حکایت‌ها به موضوع مبارزه با ظلم، تقوا، مدارا و گذشت پرداخته شده است. در کتاب حاضر یکی از این حکایت‌ها با زبانی ساده بازآفرینی شده است. حشمت احساس خستگی و بی‌حالی می‌کرد. تصمیم گرفت قبل از مراجعت به خانه نزد طبیب برود. طبیب او را معاینه کرد و پرسید امروز چه خوردی؟ حشمت گفت: شش‌تا کله، چهار من نان، ده من حلوای بادام، بیست من انگور و شصت من خربزه و ... طبیب متحیر شده بود...

قصه‌های تصویری از لطایف‌الطوایف: در قبیله چه گذشت؟

معرفی کتاب
مولانا فخرالدین علی صفی از لطیفه‌پردازان نامدار ایرانی در قرن نهم و دهم هجری قمری است. او هم شعر می‌سرود و هم اهل وعظ و سخنرانی بود. او در هرات و گرجستان زندگی کرد و در هرات به خاک سپرده شد. لطایف الطوایف یکی از آثار درخشان اوست که در چهارده باب نوشته شده است. هر باب و فصل از این کتاب بنابر موضوع آن قسمت، دارای حکایت‌هایی است که غالباً سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و مذهبی هستند. در این حکایت‌ها به موضوع مبارزه با ظلم، تقوا، مدارا و گذشت پرداخته شده است. در کتاب حاضر یکی از این حکایت‌ها با زبانی ساده بازآفرینی شده است. حامد مجبور بود که برای کارکردن به شهر دیگری بود. راه طولانی و سخت او را خسته کرده بود. پس اندکی نشست تا استراحت کند اما در همان لحظه کلاغی آمد و بقچه‌ی غذای او را با خودش برد. حامد تشنه و گرسنه به راه افتاد و در راه مرد عربی را دید که داشت با ولع غذا می‌خورد. حامد به مرد نزدیک شد و با او احوالپرسی کرد و فکر کرد شاید مرد او را با خودش هم سفره کند اما مرد اصلاً از غذایش به حامد تعارف نکرد. حامد هم تصمیم گرفت مرد را ادب کند...

قصه‌های تصویری از لطایف‌الطوایف: دردسر شاه

معرفی کتاب
مولانا فخرالدین علی صفی از لطیفه‌پردازان نامدار ایرانی در قرن نهم و دهم هجری قمری است. او هم شعر می‌سرود و هم اهل وعظ و سخنرانی بود. او در هرات و گرجستان زندگی کرد و در هرات به خاک سپرده شد. لطایف الطوایف یکی از آثار درخشان اوست که در چهارده باب نوشته شده است. هر باب و فصل از این کتاب بنابر موضوع آن قسمت، دارای حکایت‌هایی است که غالباً سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و مذهبی هستند. در این حکایت‌ها به موضوع مبارزه با ظلم، تقوا، مدارا و گذشت پرداخته شده است. در کتاب حاضر یکی از این حکایت‌ها با زبانی ساده بازآفرینی شده است. در این کتاب داستان رجب را می‌خوانیم؛ مردی که صاحب خانه و باغ باصفایی بود. او در باغش همه‌جور میوه و سبزی‌ای کاشته بود و آنجا را با دنیا عوض نمی‌کرد. روزی امیر گذرش به آن اطراف افتاد و وقتی خانه رجب را دید از آنجا خوشش آمد و به کارگزارانش دستور داد خانه رجب را از او بخرند تا امیر در آنجا کاخی بسازد. رجب حاضر نشد خانه و باغش را بفروشد و امیر هم او را تهدید کرد... رجب ناگزیر شد برای دادخواهی نزد پادشاه برود...