شکارچی
معرفی کتاب
پدر «ارسلان» محیطبان است و به دست شکارچیها کشته میشود! بعد از مرگ پدر، ارسلان بیش از پیش مراقب حیوانات اطراف است که در دام شکارچیان نیفتند و مرتب با محیطبانی و دوست پدرش، آقای «اصغری»، در ارتباط است. یکی از کسانی که در قتل پدر ارسلان نقش داشته است، مردی به نام «ناصری» است که آزاد شده و به منطقه برگشته است... . خبر میرسد که اطراف دِه، پلنگی با دو تولهاش دیده شده است. ارسلان از درس و مدرسه میزند و سعی میکند پلنگ و تولههایش را نجات دهد، هم از دست چوپانان و هم از دست شکارچیان. او از دور حرکات ناصری را زیر نظر میگیرد و... .
فاجعه در ساحل
معرفی کتاب
این داستان درباره دختری به نام «دانا» است که به دلیل حضور پدر و مادرش در پروژهای محیط زیستی، مورد نفرت بعضی از همسن و سالانش قرار میگیرد. در شهر ساحلی آنها فُکهای زیادی زندگی میکنند و ماهیگیران صید خوبی ندارند؛ اما پروژه «نپتون»، گروهی داوطلب که پدر و مادر دانا تشکیل دادهاند تا از محیط زیست حفاظت کرده و حیوانات زخمی را نجات دهند، معتقد است که کم شدن ماهیها به دلیل حضور فُکها نیست و باید از شکار فکها جلوگیری کرد. به همین دلیل، مردم شهر موافق اقدامات خانواده دانا نیستند و از هر راهی برای ردِ ادعای این گروه استفاده میکنند.
آلبوم عکسهای گاندو تپله
معرفی کتاب
«گاندو تپله» یک تمساح پوزهکوتاه سیستان و بلوچستانی است که کنار رودخانه «باهوکلات» زندگی میکند. او صاحب دوربین عکاسی شده است. گاندو دوربین را برمیدارد و داخل رودخانه و خشکی عکسهایی میگیرد و درباره هریک از آنها توضیحاتی میدهد. عکس او، زمانیکه از آب خارج شده است، رویاروییاش با شکارچی دروغگو، داخل کامیون هندوانه، در زیستگاه هوبره و... .است.
عروس دریایی خوشمزه لعنتی
معرفی کتاب
این کتاب تصویری درباره حفاظت از محیط زیست و آلودگی آبهاست. پسرک به دریا میرود تا ماهی بزرگ بگیرد و در اعماق آبها لاکپشت به سراغ پلاستیکهایی میرود که فکر میکند عروس دریایی است و میخواهد چندتا از آنها را بخورد! پسرک به جای ماهی، لاکپشت را میگیرد. حالِ لاکپشت خوب نیست و اصلاً غذا نمیخورد. پسرک او را به دامپزشک نشان میدهد و پس از معاینه مشخص میشود در معده لاکپشت، پلاستیک گیر کرده است. لاکپشت جراحی میشود و... . از آن به بعد پسرک به جای ماهی زبالههای دریا را جمع میکند.
این صدای کی بود؟
معرفی کتاب
این کتاب تصویری درباره حفاظت از محیط زیست و تفکیک زبالههاست. دخترک قوطی نوشابهاش را گوشه خیابان که پر از زباله است، پرت میکند که ناگهان صدایی توجهش را جلب میکند. صدایی که از او کمک میخواهد؛ اما دخترک به غیر از زباله چیز دیگری نمیبیند. آقای پاکبان هم در صحنه حضور دارد و مرتب در حال جارو کردن و جمع کردن زبالههاست.صدا از زیر زبالهها میآید! دخترک زبالهها را یکییکی برمیدارد و هرکدام را در سطل مخصوص خودش میاندازد و زیر آن همه زباله... . شایان ذکر است که نیمی از داستان به کمک تصاویر روایت میشود.
بوق نزن، سوت بزن!
معرفی کتاب
دربعدازظهری شلوغ و پرسروصدا، بلبل روی شاخهای مینشیند و آواز میخواند؛ اما صدای خودش را نمیشنود! و بعد ناگهان متوجه سروصدای زیاد اطرافش میشود! او فکر میکند حتماً آوازش گم شده است! بلبل از موتورسوار میخواهد به جای بوق زدن، از سوت استفاده کند و با او به دنبال آوازش بگردد. آنها به فروشنده دورهگرد میرسند. بلبل از فروشنده میخواهد که به جای داد و فریاد، از آهنگی آرام استفاده کند و همراه آنها برود تا آوازش را پیدا کنند. آنها به راننده میرسند و بلبل از او میخواهد به جای این همه بلندگو، از گوشی استفاده کند و راننده هم با آنها همراه میشود تا اینکه... .
راز آدم فضایی
معرفی کتاب
در این کتاب تصویری، داستان زبالههایی روایت میشود که میتوانند بازیافت شوند. بچهها در محلهشان شخصی را میبینند که مانند آدمفضاییها لباس پوشیده است و مرتب دور و بر سطلهای زباله میچرخد! بچهها او را دنبال کرده و به قول خودشان، سفینهاش را پیدا میکنند؛ اما وقتی به داخل سفینه سرک میکشند، آدم فضایی آنها را میبیند و... . آدم فضایی از زبالههای خشک و بازیافتی، برای بچهها هدایایی درست میکند! هدیههای فضایی! حالا بچهها هم برای او از همین مواد هدیه میسازند!
بالش پرنده
معرفی کتاب
این کتاب تصویری، داستان پرندههایی را روایت میکند که به دست شکارچیان، کشته میشوند. پدرِ پسرک، شکارچی است و هرروز پرندههای زیادی شکار میکند! و مادر در خانه سوپ بلدرچین درست میکند که پسرک خیلی دوست دارد. شبهنگام که پسرک به خواب میرود، پرهای درون بالش بیرون میآیند و تبدیل به پرندههای کشته شده میشوند و به پسرک و پدر و مادر حمله میکنند و... .
باغ آدمیزاد
معرفی کتاب
این کتاب تصویری درباره حفاظت از محیط زیست و محیط طبیعی زندگی حیوانات است. در جنگل بچهپلنگ گم شده است! و پلنگِ مادر، سرِ روباههای نگهبان فریاد میزند که چرا مراقب او نبودهاند. از آن طرف، آدمها بچهپلنگ را پیدا کرده و او را به باغوحش برده اند. بچهپلنگ در قفس غمگین است از هجوم آدمها و... . در جنگل حیوانات به دنبال راهی برای برگرداندن بچهپلنگ هستند. پلنگ مادر از حیوانات میخواهد که به آدمها حمله کنند و آنها را بخورند؛ اما وزیر نقشه دیگری دارد... .
قشنگترین لباس دنیا
معرفی کتاب
مادربزرگ در خانه سالمندان زندگی میکرد. روزی به شهر رفت و تا ظهر به دنبال نخ و کامواهای رنگی گشت و موقع برگشت، به قشنگترین لباس دنیا فکر کرد. مادربزرگ فکر کرد قشنگترین لباس دنیا شاید لباسی ساده با یقه خرگوشی و دامن چیندار باشد یا لباسی با آستین حلقهای و پاپیونی بزرگ؛ اما نه! قشنگترین لباس باید جور دیگری باشد! مادربزرگ تمام هفته را سخت کار کرد و عید نزدیک شد. او لباس را همراه نامهای را برای نوهاش پست کرد. در نامه نوشته بود... . شایان ذکر است که کتاب تصویری است و بخشی از داستان را تصاویر روایت میکنند.