قصههای خرگوش کوچولو و مامانش
معرفی کتاب
یکی از مفاهیم مهمی که در اولین دوره تربیتی انسان باید مورد توجه قرار گیرد، دریافت محبت از امنترین اشخاص زندگی انسان یعنی والدین است که در ایجاد و استحکام عزتنفس کودکان و ایجاد حس بیبدیل امنیت نقش ویژهای ایفا میکند. در کتاب «قصههای خرگوشکوچولو و مامانش» ارتباط والد و کودک در سایه عشق و محبت بیدریغ به تصویر کشیده شده است و طعم شیرین آرامش در سایه امنیت حضور والدین به کودک چشانده میشود. این کتاب شامل پنج داستان «حدس بزن چهقدر دوستت دارم»، «حدس بزن توی بهار چهقدر دوستت دارم»، «حدس بزن توی تابستان چهقدر دوستت دارم»، «حدس بزن توی پاییز چهقدر دوستت دارم»، «حدس بزن توی زمستان چهقدر دوستت دارم» است که در هر یک، با استفاده از گزارههایی که در طبیعت وجود دارد، عشقورزیدن و محبتکردن را به کودک میآموزد.
سفر به سوی خانه
معرفی کتاب
«سفر به سوی خانه»، کتابی مصور و دلنشین برای کودکان است که داستان یک پرنده کوچک را روایت میکند که از خانوادهاش جدا شده و در تلاش برای بازگشت به خانه، سفری طولانی را آغاز میکند. در این سفر، پرنده با حیوانات مختلفی روبرو میشود و با مفاهیمی مانند مهربانی، پشتکار و اهمیت پیوند با طبیعت آشنا میشود. «وقتی درختها دوباره سبز بشوند، وقتی یخها برگردند، وقتی شهرها اینقدر بزرگ نشوند، و وقتی هیچ حیوانی شکار نشود، آنوقت میتوانید به حانهی خود برگردید...»
یک لکه رنگ
معرفی کتاب
این کتاب داستانی خیالانگیز دربارهی یک لکهی رنگی است که میتواند به شکلها و رنگهای گوناگونی دربیاید؛ گاهی به رنگ آسمان، گاهی شبیه بال پروانه، یک دایناسور یا حتی زرافهای با گردن بلند. کودک در طول داستان با دنیایی از رنگها، شکلها و تخیل روبهرو میشود و میآموزد که هر چیز سادهای میتواند دریچهای به خلاقیت و کشف باشد. روایت کتاب با زبانی لطیف و تصویری، ذهن کودک را به بازی با رنگها و تصورهای آزاد دعوت میکند.
یک عدد قیچی
معرفی کتاب
با یک قیچی چه کار میتوان کرد؟ قیچی برای هر فردی کار متفاوتی انجام میدهد؛ چوپان با قیچی پشم گوسفندان را میچیند، خیاط با قیچی پارچه و نخ را میبرد و... تو چطور ترس و نگرانی و ناراحتی را از خودت جدا میکنی؟
کتاب «یک عدد قیچی» یک کتاب تصویری است که به کودکان نشان میدهد که چگونه میتوان با استفاده از یک قیچی، چیزهای مختلفی را برید، ساخت و خلق کرد. نویسنده در این کتاب به مخاطبان خود یادآوری میکند که قیچی برای هر فردی میتواند کاربردهای متفاوتی داشته باشد و این به خلاقیت و تخیل فرد بستگی دارد.
کتاب «یک عدد قیچی» یک کتاب تصویری است که به کودکان نشان میدهد که چگونه میتوان با استفاده از یک قیچی، چیزهای مختلفی را برید، ساخت و خلق کرد. نویسنده در این کتاب به مخاطبان خود یادآوری میکند که قیچی برای هر فردی میتواند کاربردهای متفاوتی داشته باشد و این به خلاقیت و تخیل فرد بستگی دارد.
یک جفت کفش
معرفی کتاب
این اثر در سبک کتابهای تصویری-تربیتی طراحی شده و برای کودکان علاقهمند به قصههای خلاقانه و مفهومی مناسب است. کتاب «یک جفت کفش» از مجموعهی «چیز میز»، داستانی لطیف و خیالانگیز دربارهی کفشهایی با شکلها و رنگهای گوناگون است؛ از کفش سفید و قهوهای گرفته تا کفشهای ساقدار و حتی کفشهایی عجیبوغریب که میتوانند کودک را به سیارهای خیالی ببرند! نویسنده با زبانی ساده و کودکمحور، مفاهیمی چون ذهنآگاهی، دقت و توجه به جزئیات، و قدرت تخیل را در قالب داستانی تصویری به کودک منتقل میکند. محتوای کتاب به گونهای طراحی شده که هم برای خواندن در خانه مناسب است و هم برای فعالیتهای گروهی در مهدکودک یا کلاسهای قصهگویی.
ما یک درخت کاشتیم
معرفی کتاب
کتاب «ما یک درخت کاشتیم» داستانی است که به اهمیت درخت و درختکاری میپردازد. داستان دو خانوادهی جوان را روایت میکند که در دو نقطهی دور از هم درختی میکارند و با رشد درختان، خانوادهها نیز بزرگتر میشوند. این کتاب کودکان را به مراقبت از جهان از طریق درختکاری تشویق میکند. درختان در سراسر دنیا به پاکیزگی هوا و غنی شدن خاک کمک میکنند و به انسانها میوه و سایهی خود را میبخشند.
سفر به مریخ
معرفی کتاب
کتاب «سفر به مریخ» یک کتاب علمی-تخیلی است که به بررسی امکان و چالشهای سفر به سیاره مریخ میپردازد. در این کتاب، نویسنده با استفاده از زبان ساده، مفاهیم علمی مربوط به فضا و سیاره مریخ را برای خوانندگان توضیح میدهد. همچنین، چالشهای پیشروی فضانوردان در سفری طولانی به مریخ و زندگی در این سیاره را به تصویر میکشد. در کتاب میخوانیم: «مریخ سکوت و آرامش را دوست دارد و هنگامی که سروکلهی بازیدکنندههای ناخوانده پیدا میشود، خوشحال نمیشود، اما وقتی آنها آنجا را ترک میکنند، مریخ متوجه میشود که تنها بودن خیلی هم خوب نیست.»
دختر گرگها
معرفی کتاب
کتاب «دختر گرگها» داستان دختری به نام جولیا آکیتایاک را روایت میکند که در آلاسکا از خانوادهاش جدا شده است و برای زنده ماندن تلاش میکند. او با یک گله گرگ ارتباط برقرار میکند و با آنها زندگی میکند. میاکس با مشاهده رفتارها و روابط گرگها، درسهایی درباره زندگی، بقا و طبیعت میآموزد و به تدریج با دنیای گرگها عجین میشود. در کتاب میخوانیم: «موهای گردن دخترک سیخ و چشمانش از تعجب گشاد شد. امراک گوشهایش را با عصبانیت جلو داد و دخترک یادش آمد که چشمان گشاد شده از نظر گرگ به معنای ترس بود. خوب نبود که میاکس ترسش را پیش او بروز بدهد. حیوانات به ترسوها حمله میکردند. سعی کرد چشمهایش را تنگ کند، ولی به خاطر آورد که این کار هم درست نبود. چشمان تنگ نشانهی خباثت بود. در اوج ناامیدی به یاد آورد که کاپو وقتی با خطر روبهرو شده بود، جلو آمده بود. وقتی صدای بچه گرگ را که عاشقانه تمنای توجه میکرد، با زوزه و خرخر تقلید میکرد، قلبش دیوانهوار میتپید. بعد دخترک روی شکمش افتاد و با محبت به امراک زل زد. گرگ تنومند جا خورد و نگاهش را از او دزدید. گویا حرف بدی زده بود! شاید حتی به امرک توهین کرده بود. یک اشارهی کوچک که از نظر دخترک مفهومی نداشت، ظاهرا برای گرگ معنای خاصی داشت. گرگ گوشهایش را با عصبانیت جلو داد و به نظر میرسید که کار دخترک تمام شده است...»
جوجه وورجه
معرفی کتاب
در داستان «جوجه وورجه» کاکل قرمزی، جوجه کوچولو، میخواهد بخوابد و از پدرش میخواهد تا برایش قصه بخواند. اما هر بار هنگامی که پدر به بخش هیجانانگیز داستان میرسد کاکل قرمزی وارد داستان میشود و جریان قصه را تغییر میدهد. او اجازه نمیدهد تا هنسل و گرتل گرفتار زن جادوگر بدجنس بشوند و شنل قرمزی به گرگ پاسخی نمیدهد و نمیگذارد که جوجه کوچولو بابت یک بلوط سر و صدا راه بیندازد. سرانجام زمانی که پدر خسته میشود، کاکل قرمزی قصه خودش را برای پدر میگوید. داستان، رابطهی زیبای بین پدر و فرزند و اهمیت قصهگویی را نشان میدهد.