Skip to main content

کلیسای ییلاقی

معرفی کتاب
عالی‌جناب ایو‌ستیسی که مرد ثروتمندی است به قتل می‌رسد و اشیای گران‌قیمت خانه‌اش به سرقت می‌رود. همسر مقتول می‌گوید سه نفر وارد خانه شده، او را به صندلی بسته و شوهرش را با سیخ بخاری کشته‌اند، اما این داستان ساختگی است و شرلوک هلمز حقیقت را کشف می‌کند.

مردی با لب کج

معرفی کتاب
این کتاب داستان مرد ثروتمندی است که زندگی خوبی دارد، ولی در روز تولد پسرش ناپدید می‌شود. همسرش به شرلوک هلمز متوسل می‌شود. هلمز درحالی‌که به دنبال این مرد می‌گردد، با ریزبینی خاص خودش به راز مرد پی می‌برد.

نجیب‌زاده‌ی مجرد

معرفی کتاب
مرد سرشناسی با دختر ثروتمندی ازدواج می‌کند؛ اما روز بعد عروس خانم فرار می‌کند و داماد نگران به شرلوک هلمز متوسل می‌شود. پلیس لباس‌های زن جوان را پیدا می‌کند و هلمز در میهمانی‌ای که ترتیب داده، معما را کشف می‌کند.

طناب خال‌خالی

معرفی کتاب
شرلوک هلمز قصد دارد قاتل دختری به‌نام جولیا را بیابد. هلن، خواهر جولیا مدعی است که ناپدری‌اش، دکتر گریمزبای رویلون، خواهرش را به قتل رسانده است. هولمز با شنیدن این ادعا در صدد اثبات حقیقت بر‌می‌آید و یک‌بار دیگر معمای جنایی پیچیده‌ای را حل می‌کند.

پنج هسته‌ی پرتقال

معرفی کتاب
ماجراهایی عجیب پشت سرهم اتفاق می‌افتد و هسته‌های پرتقال در این اتفاقات نقش مهمی دارند. چند نفر به طرز مشکوکی کشته می ‌شوند و با اینکه هیچ شاهد و مدرکی وجود ندارد، شرلوک هلمز موفق می‌شود پرده از این معما بردارد و حقیقت را کشف کند.

انگشت مهندس

معرفی کتاب
در این داستان «ویکتور هدرلی» به سراغ شرلوک هلمز می‌رود و می‌گوید به سختی توانسته از دست کلنل و گروهش فرار کند. هدرلی آن‌ها را متهم به جعل سکه می‌کند. شرلوک هلمز با همراهی دکتر واتسون تلاش می‌کند این اتهام را اثبات کند.

اتاق دربسته

معرفی کتاب
زن جوانی که شغلش مراقبت از کودکان است، در جست‌و‌جوی کاری جدید، با مردی آشنا می‌شود که حاضر است برای نگهداری از فرزندش حقوق بسیار زیادی به او بدهد. او از زن می‌خواهد که موهایش را کوتاه کند. زن جوان با نگرانی به شرلوک هلمز مراجعه می‌کند و از او کمک می‌خواهد. هلمز به او می‌گوید کار را قبول کند و از او می‌خواهد اگر خطری پیش آمد، خبرش کند. دو هفته می‌گذرد، ولی خبری نمی‌شود تا اینکه... .

قتل در روستا

معرفی کتاب
در این داستان قتلی رخ می‌دهد. جوانی به جرم قتل پدر خود دستگیر می‌شود. همه چیز علیه اوست و هیچ شاهدی وجود ندارد؛ ولی شرلوک هلمز با زیرکی و تیز‌بینی و دقت خود به حقیقت ماجرا پی می‌برد.

یاقوت آبی

معرفی کتاب
این داستان دربارۀ مرد فقیری است که غازی می‌خرد و در راه خانه گرفتار دزدان می‌شود. او برای نجات جان خود غاز را رها کرده و پا به فرار می‌گذارد. ولی ماجرا به همین جا ختم نمی‌شود. در شکم غاز جواهر گران‌قیمتی پیدا می‌شود. شرلوک هلمز به دنبال صاحب جواهر می‌گردد و به سرنخ‌های جالبی می‌رسد.

تاج یاقوت

معرفی کتاب
نیم تاج یاقوت در خانه رئیس بانک ( آقای هولدر ) دزدیده می‌شود. او با پسر و برادرزاده‌اش، مری زندگی می‌کند. آقای هولدر به پسرش که قمارباز است، شک می‌کند و او را تحویل پلیس می‌دهد، ولی برای پیدا کردن نیم تاج به شرلوک هلمز متوسل می‌شود. شرلوک هلمز حیاط خانه، اتاق آقای هولدر و قفسه‌ای را که نیم‌تاج در آن قرار داشته، بررسی می‌کند. همچنین با مری، برادرزاده آقای هولدر صحبت می‌کند و طی این بررسی‌ها متوجه نکته مهمی می‌شود.