داستان

کتاب «بیا خیال بازی کنیم» از مجموعه «من و دنیای خیال» به کودک کمک می‌کند خلاقیت و نبوغ را در خود پرورش دهد و قوه‌ی تخیل خود را نقویت کند. اُلیو به هوت یاد می‌دهد چطور در یک روز بارانی، بدون اینکه از خانه بیرون برود، در خیالاتش حسابی ماجراجویی کند. اما قدرت تخیل هوت به اندازه‌ی اُلیو معرکه نیست. هوت نمی‌تواند آنچه را اُلیو تخیل کرده ببیند و با او در ماجراجویی‌اش همراه شود. حالا نوبت اُلیو است که کشف کند اشکال کار از کجاست و کمک کند تخیل هوت درست شود و بتواند خیال‌پردازی کند.

هواپیمای کاغذی رایلی آماده‌ی پرواز است، تا اینکه عقابی از آسمان می‌رسد و می‌گوید این هواپیما کوچک‌تر از آن است که پرواز کند. رایلی هواپیمای بزرگتری درست می‌کند، ولی این‌بار طوطی می‌گوید هواپیمایش بیش از حد ساده است. پرنده‌ها یکی‌یکی از هواپیمای رایلی ایراد می‌گیرند، تا اینکه وقتی هواپیمایش سقوط می‌کند، دوستی واقعی از راه می‌رسد و از اهمیت باور داشتن به خود و گوش ندادن به نظرهای مخالف برایش می‌گوید.

«قصه‌های کلاسیک» برداشتی جدید ولی وفادار از کتاب‌های ماندگار هستند که با نگاهی تازه، مخاطب امروز را نیز جذب خواهد کرد و با تصویرگری هنرمندانه، رنگارنگ و تازه‌ای که دارند، داستان را دوباره به مخاطب معرفی می‌کند و قوه‌ی تخیلش را تقویت می‌کند. در داستان «آرزوهای بزرگ» پسرک یتیمی به نام پیپ است که در انگلستان قرن هجدهم، با عشق، نفرت، ثروت، هویت و طبقه‌ی اجتماعی خودش کلنجار می‌رود و به‌نوعی کتاب از وضعیت اجتماعی و انسانی آن دوران گزارشی داستان‌وار روایت می‌کند.

«قصه‌های کلاسیک» برداشتی جدید ولی وفادار از کتاب‌های ماندگار هستند که با نگاهی تازه، مخاطب امروز را نیز جذب خواهد کرد و با تصویرگری رنگارنگ و تازه‌ای که دارند، داستان را دوباره به مخاطب معرفی می‌کند و قوه‌ی تخیلش را تقویت می‌کند. در داستان «جادوگر شگفت‌انگیز اُز» با دوروتی، توتو، مترسک، هیزم‌شکن حلبی و شیر ترسو به شهر مانچکین‌ها بروید، از جاده‌ی سنگ‌فرش زرد بگذرید و به شهر زمرد برسید. جادوگر بدجنس غرب را ببینید، با گلیندا، جادوگر مهربان جنوب دیدار کنید و سر در بیاورید جادوگر شهر اُز چه‌کار کرده که بهش می‌گویند شگفت‌انگیز!

ارتباط و تعامل کیفی میان والدین و فرزندان یکی از اصول مهم در تربیت است که با قوام رابطه دوستانه و گفت‌وگو در خصوص مسائل مشترک میان والدین و فرزندان ایجاد می‌شود. کتاب «حرف‌هایی که بهت نگفتم، مامان» گفت‌وگوی دونفره میان مادر و فرزند است که در قالب بیان حرف‌های نگفته، تلاش برای ایجاد صمیمیت و حفظ رابطه مستحکم بین والد و فرزند را دنبال می‌کند. ویژگی منحصربه‌فرد و جذاب این کتاب، این‌است‌که به صورت دو رو از زبان مادران برای فرزندان و فرزندان برای مادران نوشته شده است.

این‌یکی و آن‌یکی، نام دو دوست بسیار صمیمی است که با هم زندگی می‌کنند و خوش می‌گذرانند تا اینکه خط سیاهی بین آن‌ها جدایی می‌اندازد. این کتاب سعی دارد با زبانی کودکانه بگوید چگونه دوستی را حفظ کنیم و با صلح و دوستی با هم زندگی کنیم. در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «یک روز صبح وقتی «این‌یکی» و «آن‌یکی» از خواب بیدار شدند ناگهان دیدند که یک خط سیاه بزرگ خانه‌ی آن‌ها را به دو قسمت تقسیم کرده و تا مزرعه کشیده شده است. این‌یکی و آن‌یکی تعجب کردند. برای آن‌ها پرسشی پیش آمد. چه‌کسی این خط را کشیده؟ ! این خط را چه کسی کشیده؟ !»

کتاب «یکی دو آرزو» داستان مردمانی است که بدون امید شده بودند و برای آرزوها و اهدافشان برنامه‌ای نداشتند. تا اینکه یک روز بچه‌ای پیدا می‌شود و شروع می‌کند به فروختن آرزوها. آرزوها باعث شد تا مردم روستا تلاش‌شان را بیشتر کنند. در این داستان سرچشمه‌های آرزو برای کودکان معرفی می‌شود؛ شجاعت، ایمان، خوش بینی، پشتکار و تلاش.
در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «در روستای «پسته» تاجر باهوش و زیرکی است که مغازه‌ای بزرگ پر از چیزهای زیبا، عجیب و غریب و وسوسه‌انگیز دارد. او آن‌ها را از کشورهای دور و نزدیک خریده است. مثل کفش‌های برّاق و بلندی که هنگام راه‌رفتن در شب روشن می‌شود و مسیر را به صاحبش نشان می‌دهد! یا شی‌ای جیبی که برای مردم تئاتر پخش می‌کند!...»

این کتاب با داستانی جذاب و کودکانه به موضوع خیرات و اثرات آن در زندگی افراد می‌پردازد. اینکه صدقه باعث چه اتفاق‌هایی در زندگی انسان‌ها می‌شود و خداوند مهربان به چه نحوی جبران می‌کند. همچنین اثرات دعا در زندگی افراد نیز در این کتاب به صورت داستانی مطرح می‌شود. در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «هوا تا حدی آرام شد، ولی دیگر دیروقت بود. در فکر بودم و غمگین که ناگهان چند سایه‌ی سیاه را دیدم که به سمت رستوران می‌آمدند. فکر کردم دزد هستند و می‌خواهند از مغازه‌ی همسایه‌ام دزدی کنند. فانوس و چوب‌دستی‌ام را برداشتم و بیرون رفتم. با نور ضعیف فانوس به آن‌ها نزدیک شدم...»

کتاب «اسکوییش: پاد علیه پاد» جلد هشتم از مجموعه کتاب‌های اسکویشی است. این کتاب داستان یک آمیب به نام اسکویشی و ماجراهایش با دوستانش در جنگل‌های بارانی را روایت می‌کند. اسکویشی همیشه به دنبال قهرمان شدن و کمک به دیگران است. «اسکوییش» به عنوان یک آمیب تک سلولی، زندگی بیش از اندازه سخت و پیچیده‌ای دارد. دو دوست صمیمی‌اش «پاد» و «پگی» همیشه او را به دردسر می‌اندازند؛ «اسکوییش» انگار نمی‌تواند حتی یک روز سر وقت به مدرسه برود و بچه‌ای قلدر در مدرسه به نام «لینوود» می‌خواهد او را درسته قورت بدهد. وقتی یک ماجرای دیگر باعث می‌شود آن‌ها به دردسری بزرگ بیفتند، «اسکوییش» باید تصمیمی سخت بگیرد: او برای نجات «پگی» از تبدیل شدن به غذای بعدی «لینوود»، باید جواب‌های خود در امتحان علوم را به قلدر مدرسه بدهد. آیا «اسکوییش» می‌تواند این بار هم از این دردسر نجات یابد؟ چرا پاد، بهترین دوست اسکوییش این‌قدر عجیب رفتار می‌کند؟ آیا او آمیب خوبی است یا بد؟

کتاب «اسکوییش: ویروس مرگ‌بار» جلد ششم از مجموعه کتاب‌های اسکویشی است. این کتاب داستان یک آمیب به نام اسکویشی و ماجراهایش با دوستانش در جنگل‌های بارانی را روایت می‌کند. اسکویشی همیشه به دنبال قهرمان شدن و کمک به دیگران است. «اسکوییش» به عنوان یک آمیب تک سلولی، زندگی بیش از اندازه سخت و پیچیده‌ای دارد. دو دوست صمیمی‌اش «پاد» و «پگی» همیشه او را به دردسر می‌اندازند؛ «اسکوییش» انگار نمی‌تواند حتی یک روز سر وقت به مدرسه برود و بچه‌ای قلدر در مدرسه به نام «لینوود» می‌خواهد او را درسته قورت بدهد. وقتی یک ماجرای دیگر باعث می‌شود آن‌ها به دردسری بزرگ بیفتند، «اسکوییش» باید تصمیمی سخت بگیرد: او برای نجات «پگی» از تبدیل شدن به غذای بعدی «لینوود»، باید جواب‌های خود در امتحان علوم را به قلدر مدرسه بدهد. آیا «اسکوییش» می‌تواند این بار هم از این دردسر نجات یابد؟ اسکوییش تهوع دارد و رنگش پریده است. (حتی بیشتر از همیشه) چه شده است؟