Skip to main content

منم بازی!

معرفی کتاب
یک روز "موشی" و مادرش به صحرا می‌روند. موشی در آن‌جا دوست‌های خیلی زیادی پیدا می‌کند و با آن‌ها بازی می‌کند. شما می‌توانید حدس بزنید دوستان موشی چه کسانی هستند؟

نه، نمی‌خوام!

معرفی کتاب
در این داستان "موشی" با مادرش قرار است آشپزی کند. او برای اولین بار است که شعله‌های آتش را می‌بیند و صدای سوختن چوب‌های خشک را می‌شنود. موشی با کارهایش به بچه‌ها هم یاد می‌دهد که نباید خیلی نزدیک آتش شوند و فقط از دور، زیبایی‌های آن را ببینند. دوست دارید با موشی بنشینید و به آتش نگاه کنید؟

نه، تو نیا!

معرفی کتاب
در یک روز برفی موشی و مادرش برای پیدا کردن غذا می‌رفتند. موشی کم‌کم سردش شد، سبیل‌هایش یخ زد، لرزید و دیگر نتوانست به راهش ادامه دهد... .

من تشنمه!

معرفی کتاب
در این قصّه، موشی یک دوست جدید پیدا می‌کند؛ دوستی که هم بزرگ است هم کوچک و هم ترسناک است هم مهربان. دوست موش کوچولو چه کسی است؟

این جوری یا آن جوری؟

معرفی کتاب
در این کتاب شما یاد می‌گیرید که زرافه‌ها با آن گردن‌های بلندشان چطور می‌خوابند و استراحت می‌کنند. واقعا به نظر شما زرافه‌ها به این شکل می‌خوابند؟ من که این‌طور فکر نمی‌کنم.

دوست داری یک نهنگ ببینی؟

معرفی کتاب
اگر می‌خواهید یک نهنگ ببینید، باید کنار پنجره و رو به دریا بنشینید و تمام حواس خود را متمرکز کنید؛ چون اگر حواستان پرت شود، نهنگ را نخواهید دید. پیام داستان این است که برای رسیدن به هدف باید روی آن تمرکز کرد.

رازهای من: دو یادداشت و هفت قصه

معرفی کتاب
این کتاب هفت راز با خود دارد؛ رازهایی که کودک داستان سعی دارد آن‌ها را در دلش نگه دارد. اما بعد از چند روز دلش از آن همه راز، باد می‌کند و هی بزرگ‌تر می‌شود. بچه تصمیم می‌گیرد به دکتر برود تا از او کمک بخواهد. دکتر هم کسی را معرفی می‌کند که تمام رازهای دنیا را می‌شود با او در میان گذاشت. از شما کسی هست که رازی داشته باشد و دلش برای نگه داشتن آن کوچک شده باشد؟

چه کسی مرا برد به هوا؟

معرفی کتاب
در کتاب حاضر، نویسنده مراحل تبدیل شدن کرم ابریشم به پروانه را به صورت داستانی کوتاه، برای کودکان توضیح می‌دهد و حشراتی مانند مورچه و عنکبوت و پینه‌دوز را معرفی می‌کند. کرم ابریشم در حال خوردن برگ است که یک نفر برگ را تکان می‎دهد. کرم ابریشم پس از پرس و جوی بسیار، درون پیله خود به خواب می‌رود و تبدیل به پروانه می‌شود و سرانجام با نسیم که برگ را تکان داده است، آشنا می‌شود.

قصّه‌های خرس کوچولو

معرفی کتاب
در کتاب حاضر، ۵ داستان کوتاه برای کودکان، درباره استفاده صحیح از برق ارائه‌ شده است. قهرمان داستان بچه‌خرسی است که یادش می‌رود لامپ‌ها را خاموش کند و در یخچال را مرتب باز و بسته می‌کند. در انتهای داستان، بچه‌خرس یاد می‌گیرد که چطور باید از برق استفاده کرد.

دامادی خروس

معرفی کتاب
آقای خروس می‌خواهد داماد بشود؛ ولی دلش می‌خواهد خودش عروسش را انتخاب کند. خروس به مرغابی و گنجشک پیشنهاد ازدواج می‌دهد؛ ولی مرغابی شنا می‌کند و گنجشک می‌تواند پرواز کند و آقای خروس هیچ کدام از این کارها را نمی‌تواند انجام دهد. او به خانه باز می‌گردد و با عروسی که «ننه مرغه» انتخاب کرده، ازدواج می‌کند.