Skip to main content

بپر بپر زیر باران!

معرفی کتاب
"فیلی و "فیگی" با کلی نقشه آماده می‌شوند که به بیرون بروند و بازی کنند. هیچ چیز نمی‌تواند جلوی بیرون رفتن و بازی کردنشان را بگیرد. آیا واقعا هیچ چیز نمی‌تواند؟

غافلگیربازی!

معرفی کتاب
فیلی و فیگی تصمیم می‌گیرند که غافلگیربازی کنند اما همدیگر را گم می‌کنند و خیالات عجیبی به سراغشان می‌آید. به نظر شما آن‌ها بالاخره می‌توانند دوستشان را غافلگیر کنند؟

اسباب‌بازی عزیزم!

معرفی کتاب
"فیگی" قصۀ ما یک اسباب‌بازی جدید دارد اما نمی‌داند چطور باید با آن بازی کند. "فیلی" از راه می‌رسد و اسباب‌بازی را به هوا پرتاب می‌کند. اسباب‌بازی هم از بالا می‌افتد روی زمین و دو تکه می‌شود. به نظر شما فیلی اسباب‌بازی جدید فیگی را خراب کرده است؟

پرنده نشسته روی سرت!

معرفی کتاب
"فیلی" در گوشه‌ای نشسته بود که ناگهان متوجه می‌شود چیزی روی سرش است، یک پرنده. اما ماجرا همین‌جا تمام نمی‌شود و یک پرندۀ دیگر از راه می‌رسد...
آیا "فیگی" می‌تواند به فیلی کمک کند تا دیگر پرنده‌ای روی سرش نباشد؟

خوش‌حال شدی؟

معرفی کتاب
"فیلی" خیلی ناراحت است و "فیگی" تمام سعی‌اش را می‌کند تا او را خوشحال کند. آیا فیلی خوشحال می‌شود یا تلاش‌های فیگی بی‌نتیجه می‌ماند؟ اصلا فیلی با چه چیزی ممکن است خوشحال شود؟

دیدی پرواز کردم!

معرفی کتاب
"فیگی" خیلی ناگهانی تصمیم می‌گیرد پرواز کند. فیگی یک خوک است و بال ندارد. برای چه چنین فکری به سرش زده است؟ به نظر شما او موفق می‌شود؟

چه کار می‌کنی با یک فکر نو؟

معرفی کتاب
در این داستان کودکان می‌آموزند که فکرهای جدیدی را که به ذهنشان می‌رسد، رها نکنند. کودکان یاد می‌گیرند که ایده‌های نو را جدی بگیرند، برایش وقت بگذارند و آن را پرورش دهند؛ چراکه می‌توانند با فکرهای نو دنیا را تغییر دهند.

آن پایین چه خبر است؟

معرفی کتاب
روزی «سام» و «دیو» تصمیم می‌گیرند زمین را بکَنند تا یک چیز خارق‌العاده پیدا کنند. آن‌ها مشغول می‌شوند و جلو می‌روند؛ ولی هیچ چیزی پیدا نمی‌کنند. سام و دیو بعد از یک استراحت کوتاه، دوباره شروع می‌کنند و بعد از مدتی از خستگی خوابشان می‌برد. ناگهان اتفاقی می‌افتد و... .

موریس و کتاب‌های پرنده

معرفی کتاب
«موریس» عاشق قصه و کتاب است. او هر روز تمام اتفاقات و احساساتش را می‌نویسد. روزی توفان بزرگی به پا می‌شود و همه چیز را به هم می‌ریزد. موریس خانمی را می‌بیند که کتاب‌های پرنده، او را به دنبال خودشان، به بالا می‌کشند. خانم پرنده داستانی را که خودش بیشتر از همه دوست دارد، برای موریس می‌فرستد و آن کتاب موریس را به دنبال خود، به اتاق عجیب و غریبی می‌برد که پُر از کتاب است.

رویای امانوئل: داستانی واقعی در باره امانوئل افوسو

معرفی کتاب
این داستان درباره پسر کوچولویی است که در کشور «غنا» با نقص عضو به دنیا می‌آید. او فقط یک پا دارد. مادرش نام او را «امانوئل» می‎گذارد. امانوئل هیچ‌وقت ناامید نمی‌شود و همواره تلاش می‌کند تا سرانجام به قهرمانی می‌رسد.