Skip to main content

قلعه مرگ

معرفی کتاب
این داستان درباره جنگجویی است که با سحر و جادو مبارزه می‌کند. درواقع خواننده، قهرمان داستان است و اوست که روند داستان را شکل می‌دهد. خواندن این کتاب قدرت تخیل کودک را پرورش داده و در هر مرحله به او می‌آموزد که مسئولیت اعمال خویش را به عهده بگیرد.

بابا نوروز و انتظار

معرفی کتاب
در روستای کوچک و دورافتاده‌ای، پیرمردی به نام «نوروز» زندگی می‌کرد که تنها دوست صمیمی‌اش «عمو ذالفقار» بود. عمو ذالفقار وسط آبادی آهنگری داشت. یک روز بابا نوروز تصمیم می‌گیرد به سفر برود تا مردی را ببیند که هیچ شناختی از او ندارد؛ اما می‎‌داند که بسیار مهربان است و آرزوها را برآورده می‎کند.

سؤال موموکی

معرفی کتاب
«موموکی»، موش کوری است که از ندیدن خدا غمگین است. به همین دلیل، سراغ دوستانش می‌رود و سؤال می‎کند که آیا آن‌ها خدا را دیده‌اند؛ اما آن‌ها هم خدا را ندیده‌اند. موموکی از اینکه دیگر تنها نیست، خوشحال است. هدف داستان این است که ضمن آشنایی کودکان با زندگی حیوانات، این نکته را تبیین می‎کند که می‌توان خدا را در پدیده‌هایش جست‌وجو کرد و شناخت.

اتو دوست مهربان

معرفی کتاب
این داستان پسر کوچکی است که از دوستی خود با اتوبوس فرسوده‌ای سخن می‌گوید. پسرک هر روز با اتوبوس و راننده مهربان به مدرسه می‌رود؛ ولی مردم اعتراض می‌کنند که اتوبوس کهنه شده است و باید عوض شود. پسر و راننده مهربان دوست ندارند اتوبوس سر از قبرستان ماشین‌ها دربیاورد و تصمیم می‌گیرند اتوبوس را به یک کتابخانه تبدیل کنند.

ویلف نابغه همیشه نگران، ویلف با دزدان دریایی

معرفی کتاب
«ویلف» با آن موهای ژولیده و گوش‌های لنگه به لنگه‌اش، همیشه نگران است. او تصمیم می‌گیرد درباره آدم‌های نگران تاریخ که با او نسبتی دارند، تحقیق کند. ویلف هرچه پیدا می‎کند، روی کاغذی می‌نویسد؛ اما او از کجا باید می‌دانست که نوشته‌هایش جنجال به پا می‎کند.

تو یک جوجه هستی

معرفی کتاب
«هنریتا» خیلی کوچک است و دو خواهر بزرگ‌تر دارد. روزی خواهرهای هنریتا او را دست می‎اندازند و می‌گویند تو یک جوجه هستی و اینقدر روی این موضوع پافشاری می‎کنند تا هنریتا باور می‎کند. او به مزرعه «آقای بارنی» می‎رود تا خانواده واقعی‌اش را پیدا کند.

فراموشم نکن!

معرفی کتاب
داستان این کتاب درباره افرادی است که به بیماری آلزایمر دچار می‌شوند. «لوک» بهترین دوست مادربزرگش است. آن‌ها به پارک می‌روند، بازی می‌کنند، می‎چرخند و قدم‌زنان تا مدرسه لوک می‌روند؛ اما همه این کارها قبل از بیماری مادربزرگ است. بعد از آن همه چیز تغییر می‎کند. مادربزرگ حتی اسم لوک را هم فراموش می‎کند.

بر یال اسب سفید

معرفی کتاب
در این شعرواره داستان‌گونه که نگاهی تحلیلی به ماجرای داستان دارد، پشت یال اسب سفیدی، شکوفه‌های گیلاس روییده است. صاحبش گیلاس‌های رسیده را می‌چیند. سپس میوه‌های دیگری بر پشت اسب می‌روید و صاحب اسب دوباره میوه‌ها را می‌چیند تا اینکه اسب به دریا می‌رود و صاحبش منتظر بازگشت او می‌ماند. امیدواری یکی از مهم‌ترین نکات مطرح در این داستان است.

ابر و یک داستان دیگر

معرفی کتاب
کتاب حاضر شامل دو داستان است. در داستان اول، تکه ابر کوچکی در آسمان به این فکر می‌کند که کجا ببارد تا مفید باشد. داستان دوم درباره پروانه کوچکی است که هیچ رنگی ندارد و نمی‌تواند با پروانه‌های دیگر بازی کند.

خزان برگک

معرفی کتاب
داستان این کتاب از زبان برگ درخت بازگو می‌شود. برگ از زمانی که بر شاخه درخت می‌روید تا آن هنگام که در زمستان فرو می‌افتد، درباره فصل‌های مختلف زندگی سخن می‌گوید. نویسنده به طور ضمنی به حقیقت زندگی و هدف آن می‌پردازد.