Skip to main content

آخرین گره

معرفی کتاب
در روستای صبورا همه در حال مهاجرت هستند؛ چون بر اثر خشکسالی گاو و گوسفند اهالی روستا از بین رفته است. صبورا در حال بافتن قالی‌ای است که برای بارش باران نذر کرده است؛ ولی خانواده‌اش اصرار دارند که روستا را ترک کنند؛ اما صبورا نذر کرده که قالیچه را در روستا تمام کند.

شجاع

معرفی کتاب
در کتاب حاضر نمایشنامه‌ای آمریکایی روایت می‌شود. مردی به نام دایک، مرتکب قتل شده و اعتراف می‌کند. او می‌گوید که مقتول مستحق مرگ بوده است. او به اعدام محکوم می‌شود؛ ولی اصلا نگران اجرای حکم نیست. هیچ کس از هویت واقعی او خبر ندارد. دایک درباره خودش چیزی نمی‌گوید و پافشاری رئیس زندان و پدر روحانی بی‌فایده است. دختری به دنبال برادر گمشده‌اش به دیدن دایک می‌رود، به این امید که شاید او برادرش باشد.