شما، فرزندتان و مدرسه: راهنمایی برای یافتن بهترین مسیر آموزش
معرفی کتاب
فرزندانتان چه واکنشی نسبت به معلمان خود دارند؟ آیا مسئولان مدرسه متوجه قابلیتهای آنها میشوند؟ والدین و کودکان دیگر چگونه هستند؟ آیا فرزند شما از پس موانع اجتماعی جدید برخواهد آمد یا دچار لغزش و اشتباه خواهد شد؟ این کتاب با موضوع «انتقال تجارب و شیوههای جدید تعلیموتربیت برای والدین و مربیان» در پی پاسخ به این پرسشها شامل 10فصل با عنوانهای «موقعیت خود را بشناسید»؛ «وظایف خود را بشناسید»؛ «فرزند خود را بشناسید»؛ «فرزندان خود را قوی بار بیاورید» و... است.
راهنمای یادگیری تلفیقی
معرفی کتاب
در این کتاب ابتدا مقدمهای درباره «یادگیری تلفیقی» بیان شده، سپس به دو چارچوب نظریه اصلی که در یادگیری تلفیقی کارایی دارد، پرداخته شده و مدلهای مختلفی از یادگیری تلفیقی و تلفیق فناوری، معرفی شده است. در ادامه، تمرکز بحث بر اجرای یادگیری تلفیقی و همچنین فراهم کردن اصول اصلی برای برنامهریزی یادگیری تلفیقی با درنظرگرفتن ایدهها و تئوریهای ارائهشده در فصول پیشین کتاب، قرار گرفته است. همچنین در کتاب با ارائه تعریف جامع از فناوری آموزشی و بیان اهمیت آن برای داشتن دیدی ورای سختافزار، فهرستی از طبقهبندیهای اصلی فناوریهای آموزشی، ارائه شده است و در فصول پایانی کتاب، مزایا و چالشهای فعالیتهای همزمان و غیرهمزمان، بررسی شده و ابعاد متفاوت ارزشیابی با اشاره به یادگیری تلفیقی، تحلیل شده است.
تدریس تلفیقی دوره ابتدایی تا متوسطه، (راهنمای یادگیری شخصیسازیشده و ادغام بر خط)
معرفی کتاب
این کتاب، راهنمای شما برای «تدریس تلفیقی» به دانشآموزان از پیشدبستانی تا پایه دوازدهم است. شکل یک ساختمان با چهار ستون، سازمان اصلی این کتاب را تشکیل میدهد. این کتاب با راهنمایی شما بهسمت تمایلات و مهارتهای بنیادین مورد نیاز برای پشتیبانی از تمرین تدریس تلفیقی شروع میشود. سپس شما با چهار صلاحیت اصلی برای تدریس تلفیقی؛ یعنی «ادغام برخط»، «تمرینهای داده»، «شخصیسازی» و «تعامل برخط»، آشنا میشوید. در پایان نیز به شما کمک میشود تا هنگام تدریس تلفیقی در کلاسِ خود، هر چهار صلاحیت را با یکدیگر بهکار بگیرید.
ابر فیلی
معرفی کتاب
«داسی» دایناسوره، میخواست برای خالهاش یک نقاشی زیبا بکشد. او از پشت پنجره اتاقش، در آسمان ابر سفیدی دید که شبیه بزغاله بود و تصمیم گرفت همان را بکشد؛ اما با مداد سفید، روی کاغذ سفید که ابر مشخص نمیشد. او از مادرش سوال کرد و فهمید که اول باید آسمان آبی را بکشد؛ اما حالا دیگر یادش نمیآمد ابر چه شکلی بود و... .
پارچ شیشهای
معرفی کتاب
«داسی» دایناسوره با مرغابی چوبیاش بازی میکرد که مرغابی تشنه شد. داسی که خودش هم تشنه بود، رفت تا آب بیاورد. او پارچ را پر از آب کرد و با اینکه پارچ خیلی سنگین بود، دوتا لیوان هم برداشت و به طرف اتاقش رفت؛ اما یک دفعه پارچ از دستش افتاد و شکست! مادر به داسی گفت تکان نخورد تا تمام خردهشیشهها را جمع کند؛ اما داسی که حوصلهاش سر رفته بود... .