برکه آتش
معرفی کتاب
سه پایهها ماشینهایی قدرتمند هستند که دنیا را اداره میکنند و توانستهاند بر انسانها و افکارشان مسلط شوند. آنها بعد از سیزدهسالگی هر فرد، روی سر او کلاهکی فلزی نصب میکنند و افکارش را به دست میگیرند. در این قسمت شخصیتهای اصلی داستان، در گروههای کوچک به مناطق مختلف سفر کرده و نیروهای علاقمند به مبارزه با سهپایهایها را شناسایی و جذب میکنند.
وقتی سهپایهها به زمین آمدند
معرفی کتاب
چهارگانهای از جانکریستوفر، دربارۀ هجوم موجوداتی غیرزمینی، سهپایهها، به کره زمین است. مهاجمان ارادۀ انسانها را تسخیر کرده و آنها را به بردگی کشاندهاند؛ ولی گروه اندکی از افراد آزاد، تلاش میکنند تا با اقدامات هولناک دشمن مبارزه کنند. در این کتاب که جلد چهارم از این مجموعه است، سهپایهها از طریق امواج تلویزیونی اختیار ذهن انسانها را هم دست میگیرند.
دو دوست دو قهرمان
معرفی کتاب
«سَمی» تولهسگی که صاحبش رهایش کرده، کشتهکردۀ فوتبال است و «ماوسِر» گربۀ شجاعی است که از چیزی نمیترسد. این دو چنان با هم دوست میشوند که حتی جنگ هم نمیتواند آنها را از هم جدا کند. با گسترش جنگ جهانی اول در اروپا، مردم حیوانات شجاع را به جنگ میفرستند تا به سربازها کمک کنند. بدینترتیب پای ماوسر و سمی به سنگرهای جنگ باز میشود و... .
خواهر بزرگ، خواهر کوچک
معرفی کتاب
خواهر بزرگ همهجا و همهوقت کنار خواهر کوچکش بود و در همۀ کارها به او کمک میکرد. خواهر بزرگ مراقب همهچیز بود و اجازه نمیداد خواهر کوچکش هیچ کاری را تنهایی انجام دهد؛ اما خواهر کوچک هم کارهایی بلد بود که دلش میخواست به تنهایی انجام دهد، بااینحال همیشه حرفهای خواهر بزرگ را گوش میداد تا اینکه حسابی از دست خواهرش خسته شد و دیگر حوصله امر و نهی او را نداشت. برای همین یک روز... .
بوتههای آدمخوار
معرفی کتاب
پس از بارانی سهمگین، همهچیز در زندگی سه نوجوان ساکن جزیرۀ کوچک تغییر میکند. «پترا» که به آب حساسیت دارد، درمییابد که بدنش نسبت به باران عکسالعملی نشان نمیدهد؛ ولی «آنایا» که تقریباً به همهچیز حساسیت دارد، علائمی خفیف را تجربه میکند. درهمینحال، علفهایی ناشناخته با رشد بسیار سریع، مزرعهای را احاطه میکنند که «سث» با خانوادۀ جدیدش در آن زندگی میکند. همزمان با اینکه اوضاع بدتر و وحشتناکتر میشود و علفهای سیاه تقریباً تمام جزیره را تحتسلطۀ خود درمیآورند، این سه نوجوان، تغییراتی فیزیکی را تجربه میکنند که آنها را با علفها مرتبط میکند و... .
چه کسی از روباه بد گنده میترسد؟
معرفی کتاب
آقای روباه آرزو دارد که یک شکارچی «گنده و بد» باشد؛ ولی با تمام تلاشی که میکند، هرچیزی هست بهجز «گنده و بد». تلاش او برای گرفتن مرغهای مزرعه همیشه با شکست روبهرو میشود و درنهایت به خوردن شلغم راضی میشود. پس از چندین اشتباه خندهدار، یک گرگ ترسناک به روباه کمک میکند تا سه تخممرغ از مزرعه بدزدد و پرورش دهد تا وقتی بزرگ شدند، آنها را بخورد. به این شرط که یکی از آنها را به گرگ بدهد. روباه موافقت میکند؛ اما همهچیز طبق نقشه پیش نمیرود.
داستانجو
معرفی کتاب
"مانزاندابا" خواهر بزرگتر، برادران و خواهرانش را دوراتش می خواباند. آنها از او قصه می خواهند. ولی مانزاندابا قصه ای بلد نیست. او راه می افتد تا قصه ای پیداکند. او به باد می رسد و از باد قصه می خواهد. باد او را به سمت مادر فیل راهنمایی می کند. مادر فیل مانزاندابا را به سمت دریا هدایت می کند و ....
خوشمزهترین کلوچه
معرفی کتاب
خروس آواز خواند و پسرک بیدار شد. از پنجره بیرون را نگاه کرد و به خودش گفت: «چقدر دوست دارم برای صبحانه یک کلوچۀ بزرگ بخورم!» او سراغ مادرش رفت و از او کلوچه خواست. مادر برای درست کردن کلوچه احتیاج به آرد و شیر و تخممرغ داشت. او از پسرش خواست به گندمزار برود، مقداری گندم درو کند، آن را به آسیاب ببرد و آرد بگیرد. پسرک... .
آماده باش
معرفی کتاب
داستان این کتاب دربارۀ دختربچهای به نام «وِرا» است. دوستان وِرا در خانههایی شیک زندگی میکنند و والدینشان میتوانند آنان را به بهترین اردوگاههای تابستانی بفرستند؛ اما مادر وِرا قادر به صرف چنین خرج و مخارج لوکسی نیست. بااینحال، یک کمپ تابستانی در محدودۀ بودجۀ آنان وجود دارد و وِرا راهی آن اردو میشود. نویسنده تلاشهای وِرا برای یافتن دوستان جدید و همچنین جستوجوی مکانی برای یافتن تعلق خاطر را توضیح میدهد.