نوربرت خرگردن
معرفی کتاب
«نوربرت خرگردن» کرگدنی است که در دشتهای آفریقا زندگی میکند. او به همهچیز و همهکس بدگمان است و بسیار زورگوست. هیچکس حریف هیکل قوی و بزرگ او نمیشود. حیوانات جنگل که دیگر از دست او خسته شدهاند، دور هم جمع میشوند تا نقشهای بکشند و نوربرت را ادب کنند. هر کدام از حیوانات پیشنهادی میدهد؛ اما هیچکدام از روشها قابل اجرا نیست تا اینکه «کارل چنگولی»، پرنده فضول با منقاری سرخ، برای ادب کردن نوربرت به روش خودش عمل میکند و... .
جودی دمدمی در دردسر حیوانهای خانگی
معرفی کتاب
در جلد پنجم از مجموعه «جودی دمدمی و دوستان»، گیاه ونوسِ حشرهخوار «جودی» که نامش «آروارهها»ست، حال و روز خوبی ندارد و پژمرده شده است. جودی هر کاری میکند ؛ اما حال آروارهها خوب نمیشود تا اینکه جودی «موشی»، گربه خانواده، را میبیند که کاغذی به پنجهاش چسبیده است و سعی میکند نظر جودی را جلب کند. جودی با خواندن آن کاغذ، راه درمان آروارهها را پیدا میکند.
استینک دمدمی در سوپر تُندر
معرفی کتاب
این کتاب جلد چهارم از مجموعه «جودی دمدمی و دوستان» است. «جودی» و برادر کوچکش، «استینک»، در حیاط پشتی خوابیدهاند و در آسمان دنبال ستاره دنبالهدار «شرمن هُلم» میگردند؛ اما استینک نمیتواند ستاره دنبالهدار را ببیند. جودی برای خوشحال کردن او، داخل چادر یک کهکشان کاغذی درست کرده و استینک را با ستارگان و دنیای آن آشنا میکند؛ ولی استینک خبر عجیبی میشنود، شهابسنگ بزرگی در روسیه فرود آمده است! استینک نگران است که شهر «دریاچه گردن قورباغه» در خطر نابودی باشد و با شجاعت تمام میخواهد آن را نجات دهد.
راکی زَنگ در آقای شعبدهباز شگفتانگیز
معرفی کتاب
در جلد نخست از مجموعه «جودی دمدمی و دوستان»، «راکی»، چوب جادو، کلاه سیلندر و شنل سیاه و بلند دارد. او میتواند رنگ دستمالها را عوض کند؛ دسته گل را در هوا ظاهر کند و حتی کاری کند که انگشت شصتش به آن سر اتاق بپرد. راکی تصمیم میگیرد در حیاط خانهشان شعبدهبازی کند؛ اما برای این کار باید تردستی تازهای یاد بگیرد. او میخواهد با کارت، فکرخوانی کند؛ اما اول باید تردستیاش را آزمایش کند، برای همین از دختر همسایه، «جودی» کمک میخواهد؛ ولی جودی نمایش راکی را خراب میکند و... .
فرانک پِرل در مسابقه جنجالی شیرینیپزی
معرفی کتاب
در جلد سوم از مجموعه «جودی دمدمی و دوستان»، «فرانک پرل» دلخور است از اینکه تا به حال در هیچ مسابقهای برنده نشده است. او تصمیم میگیرد در مسابقه تردستی با یویو برنده شود! او میخواهد با یویوی جدید مدل ۵۰۰۰، سگچرانی کند! اما برنده نمیشود. فرانک در مسابقه «طوطی کلوچه» شرکت میکند، طوطی سخنگویی که برعکس آموختههای فرانک حرف میزند؛ اما باز هم برنده نمیشود. فرانک برای آخرینبار در مسابقه درست کردن «وافل» (نوعی ساندویچ) کلاس سومیها شرکت میکند و باید ایدههایی نو برای تزئین وافل داشته باشد. آیا ممکن است فرانک در این مسابقه برنده شود؟
اتحاد سیاهدلان
معرفی کتاب
این کتاب جلد دوم از کتاب «آخرین بازماندگان» است. «جینز» قهرمان داستان، به خانه برگشته و رهبری حیواناتی را که زنده ماندهاند، به عهده گرفته است... . هلیکوپتر به زمین مینشیند و «سلوین استون» پیاده میشود. او کسی است که ویروس چشم قرمز را پخش کرده است و پدر جینز را در خانه حبس میکند؛ چون درمان ویروس را پیدا کرده است. حالا به خانه آنها آمده و از جینز و پدرش میخواهد تمام حیواناتی که در باغ دارند به او تحویل دهند! همه حیوانات تحت فرماندهی جینز در گوشه و کنار باغ مخفی شدهاند؛ اما تا کی میتوانند بیصدا و بیحرکت بمانند؟
ویروس چشم قرمز
معرفی کتاب
«جینز» پسری دوازده ساله، همراه با چندین دختر و پسر دیگر در مرکز حمایت از کودکان خاص هستند. جایی شبیه مدرسه. به گفته مدیر مرکز، این بچهها آنجا هستند؛ چون خانوادههایشان میخواهند آنها فراموششان کنند! چون هر کدام ازاین بچهها مشکلی دارد. «جینز»، قهرمان داستان، از وقتی مادرش مرده، دیگر حرف نزده است. دختری به نام «برندا» آنجاست؛ چون هرچه غذا در خانه داشتند، خورده است! پسر دیگری به نام «تونی» در این مرکز است چون کنسرو دزدیده است و... . «فکتوریوم» کارخانه بزرگ غذا، تنها شرکت تولید کننده غذا، بعد از ورود ویروس چشم قرمز است، ویروسی که همه حیوانات را کشت! واقعاً در این مرکز چه خبر است؟ و چه سرنوشتی در انتظار این بچههاست؟
پینوکیو
معرفی کتاب
«پینوکیو» قهرمان این داستان، یک پسربچه معمولی نیست. او نه معمولی است و نه پسربچه. پینوکیو یک عروسک چوبی است که پیرمردی تنها و مهربان به نام پدر «ژپتو» آن را ساخته است. پینوکیو مثل همه پسربچهها دوست دارد پستی و بلندیهای زندگی را تجربه کند، به حرف بزرگترها گوش ندهد، از مدرسه فرار کند و... ؛ اما مشکل اینجاست که از تجربههایش درس نمیگیرد.
آدم بدها در عملیات حلمه به زیتنها
معرفی کتاب
در جلد چهارم از مجموعه «آدمبدها »، «تیفانی فلایت»، گزارشگر شبکه ۶ تلویزیون، خبر میدهد که دانشمند میلیونر دیوانه، «رابرت مارمالاد»، لشکری از گربههای زامبی، معروف به «زتینها» را رها کرده است و هیچکس در امان نیست! گروه آدمبدها میخواهند دنیا را از دست هیولاهای میومیوکننده دکتر مارمالاد نجات دهند. آنها برای این کار به پادزهر زامبی احتیاج دارند و میخواهند آن را به کمک مأمور روباه باهوش به دست آورند. آیا آنها موفق میشوند این کار را انجام دهند؟
آدم بدها در عملیات انتقام از گلوله پشمالو
معرفی کتاب
ناشناسی با گروه آدمبدها تماس میگیرد و خبر میدهد که در جنگل، بولدوزرها میخواهند خانههای خوکچههای هندی را خراب کنند. آدمبدها آمادهاند که جلوی این اتفاق را بگیرند. قرار است آقای کوسه لباس مبدل بپوشد و خود را شبیه خوکچههای هندی دربیاورد؛ سپس خود را جلوی بولدوزرها بیندازد تا حواس رانندهها پرت شود و بقیه گروه بتوانند نقشهشان را عملی کنند؛ اما «خوکچه هندی دانشمند دیوانه شرور» در حال انجام آزمایش است، آن هم دقیقاً با همان بولدوزرها و... .