Skip to main content

اندوه بالابان

معرفی کتاب
موضوع این داستان، قاچاق پرندگان شکاری به کشورهای حاشیه خلیج فارس است. «مَندو» پسری نوجوان است که روی لنجِ ناخدا «سمیر» کار می‌کند. روزی که قرار است به طرف «شارجه» بروند، مسافری غریبه که جعبه‌ای بزرگ و مرموز دارد، با آن‌ها همسفر می‌شود. در طول سفر، مندو متوجه می‌شود داخل جعبه تعدادی پرنده زندانی هستند. مندو دلش می‌خواهد پرنده‌ها را آزاد کند؛ اما نمی‌داند چرا ناخدا با مرد غریبه همکاری می‌کند!

اشباح جنگل سوخته

معرفی کتاب
نویسنده در این اثر زندگی دختری به نام "بلوط" را روایت می‌کند که در حادثه‌ سقوط یک درخت، پاهایش آسیب‌ دیده‌اند. حادثه‌ای که عده‌ای سعی دارند با باوری خرافی آن را به شوم بودن جغدها نسبت بدهند. اما بر خلاف بقیه پسرعموی بلوط رازهایی درباره‌ جغدها می‌داند. رازهایی که گذشته و حال آدم‌های شهر مرموز را به هم پیوند می‌دهد. بلوط هم ناخواسته درگیر ماجراهای عجیبی می‌شود که در پس پرده جریان دارند.

گلوله و پلنگ

معرفی کتاب
این داستان درباره شکار بی‌رویه پلنگ ایرانی است. وقایع داستان در زمان قاجار رخ می‌دهد و راویان قصه، گلوله و پلنگ و شکارچی هستند. شاه که خیلی شکار کردن را دوست دارد، بیمار است و نمی‌تواند به شکار برود. «میرزا مقوا»، وزیر شاه، از «رجب‌بیگ» که شکارچی قابلی است، می‌خواهد تا پلنگی شکار کرده و نزد شاه بیاورد و پاداش بگیرد... . شایان ذکر است که این کتاب در زُمره کتاب‌های سبز قرار دارد؛ در این کتاب‌ها به مشکلات محیط زیستی ایران اشاره شده و راهکارهای مقابله با آن ذکر می‌شود.

یک جور خوشبختی

معرفی کتاب
پدر و مادر "فینلی هارت" قرار است از هم جدا شوند و تصمیم می گیرند فینلی را برای تعطیلات تابستان به خانه هارت ببرند، خانه‌ی پدر و مادر پدری اش، در شهری که محل زندگی خانواده پدری اش است. فینلی اولین بار است که خانواده‌ی پدری اش را می بیند. او غمگین است و هیچ چیز در مورد آنها و راز وحشتناکی که پنهان می کنند، نمی داند.

انجمن یوزهای شریف

معرفی کتاب
کتاب حاضر قصه‌ "سینا" ،" فیروز" و "شریف"، اعضای گروه نینجاهای شریف است که در ادامه ماجراجویی‌هایشان، تصمیم می‌گیرند خودشان دست به کار شوند و با جستجوی اطراف روستایشان، درمنطقه‌ حفاظت شده‌ کوه بافق، بچه یوزپلنگی را که مادرش را از دست داده، پیدا کنند و با نگهداری از آن جلوی انقراض این گونه‌ درخطر را بگیرند. البته سینا، راوی رمان، برای پیداکردن این بچه یوز انگیزه‌ مهم‌تری دارد....

ماجراهای شیرین از زندگی شیرین یک فرماندار

معرفی کتاب
مرد هنوز می‌خواهد بخوابد؛ اما دخترش او را بیدار می‌کند و می‌گوید: «صبح به خیر آقای فرماندار! نتیجه انتخابات اعلام شده است و حالا شما فرماندار هستید.» مرد باورش نمی‌شود که فرماندار شده است. حالا تمام مردم شهر، چشم امیدشان به اوست و باید بار سنگین مسئولیت فرمانداری را به دوش بکشد! آیا او از عهده این کار سخت بر‌می‌آید؟

الو... آرزو!

معرفی کتاب
«پوریا» عاشق فوتبال است. او همیشه در دروازه می‌ایستد و کارش را خیلی خوب بلد است. روزی پوریا می‌بیند یکی از بچه‌ها که اصلاً از فوتبال سر درنمی‌آورد، پیراهن تیم «لیورپول» را پوشیده است، تیمی که پوریا آن را خیلی دوست دارد. او سعی می‎کند پیراهن را از پسر بخرد؛ ولی قیمت آن خیلی گران است و پوریا با بهترین دوستش، «امید»، در حال پول جمع کردن هستند تا یک دستگاه «پلی‌استیشن» بخرند. بنابراین، نمی‌تواند بهای پیراهن را بپردازد و... .

پی‌پی جوراب‌بلند

معرفی کتاب
«پی‌پی» وقتی خیلی کوچک بود، مادرش را از دست داد. پدرش هم دریانورد بود و در دریا ناپدید شد؛ اما پی‌پی مطمئن بود که روزی برمی‎گردد. او با یک میمون به نام آقای «نیلسن» که هدیه پدرش بود و یک چمدان پر از سکه‌های طلا از کشتی پدرش پیاده شد و در خانه قدیمی‌ای که پدرش برای روزهای پیری‌اش خریده بود، ساکن شد و فوری یک اسب برای خودش خرید. این کتاب ماجراهای این دختر 9 ساله است که به تنهایی زندگی می‎کند.

تابع بی‌نهایت و چند داستان دیگر

معرفی کتاب
کتاب حاضر دربردارنده ده داستان کوتاه است. هفت داستان نوشته نویسندگان ایرانی و سه داستان آخر از نویسندگان خارجی است. «دوم خواستگاری»، «سرزمین بوق»، «تالار سایه»، «تو می‌توانی» و «تابع بی‌نهایت» نام برخی از این داستان‌هاست. «تالار سایه» و «تو می‌توانی» از نویسندگان خارجی هستند که اولی داستان دختری است که برای مراقبت از کودکان و کار در منزل، به خانه‌ای می‌رود و... . داستان دوم درباره دختری است که خاطرات زیادی با پدربزرگش دارد؛ اما حالا پدربزرگ بیمار و خسته است و دختر سعی می‌کند به او کمک کند. داستان «تابع بی‌نهایت» حکایت روزهای مدرسه و معلم و درس و... است.

گل‌های بو‌مادران

معرفی کتاب
این داستان درباره اختلاف خان‌های روستایی در آذربایجان است. جوانی به نام «اشکبوس» که پدرش برای «صحبت‌الله خان» کار می‌کرده، به تازگی از دنیا رفته است و جایش را اشکبوس گرفته است و اوست که داستان را روایت می‎کند. برادر ناتنی ارباب، «امیدعلی»، هم برای خان کار می‌کند هم برای برادرش، «ارباب»، تا اینکه خان از موضوع باخبر می‌شود و... . امیدعلی از ترس خان در سرداب پنهان می‌شود و همان‎جا از دود زغال می‌میرد و... .