بعد از تو هیچ کس (مجموعه هفت روایت داستانی)
معرفی کتاب
این کتاب شامل هفت داستان کوتاه است. «بعد از تو هیچکس»، «بی تو با یادت»، «پرواز» و «ماهرخ»، نام برخی از این داستانهاست. موضوعات چشم انتظاری، مرگ و عشق الهی، با تکیه بر روایتی از شهیدان مدافع حرم، به ویژه شهید حُججی، خاطرههای قدیمی و نقش آنها در زندگی و عشق پوشش داده میشوند. در «بعد از تو هیچکس»، شخصی که برای اولینبار، وارد آسایشگاه روانی شده، با زن جوانی روبهرو میشود که پسر هفت سالهاش در دریا غرق شده است. زن جوان مرد را کنار حوض بزرگ بیمارستان میبرد و از او میخواهد که به دریا نگاه کند و... .
شکوفههای یخزده
معرفی کتاب
این رمان مضمونی از فرهنگ اصیل و بومی مردم شمال است. «ژاله» دختری است که قبل از تولد، پدرش را از دست میدهد. مردم روستا معتقدند که ژاله، دختری بدقدم و نحس است و اوست که برای خانواده مصیبت آورده است. ژاله این حرفها را میشنود؛ اما پاسخی برای آنها ندارد و هر روز افسردهتر میشود. با بزرگشدن ژاله وضع مالی خانواده بهتر میشود و... . در طول داستان به خرافات و تعصبات خشک انتقاد شده است.
تأثیر امواج مثبت بر فلافل و 16 داستان دیگر
معرفی کتاب
کتاب حاضر حاوی هفده داستان کوتاه است. «افسانه مترو»، «رانش سرایدار»، «اوقات مهم»، «ساعت اسب» و «تأثیر امواج مثبت بر فلافل»، نام برخی از این داستانهاست. داستان «تأثیر امواج... »، درباره مرد کارگری است که در کارخانه پفکسازی کار میکند؛ اما شش ماه است که حقوق نگرفته و اجاره خانه، ماهها عقب افتاده است. مرد هر روز صبح جملات مثبتی را تکرار میکند و فکر میکند که نتیجه میدهد. او بعد از مدتها تصمیم میگیرد مغازه فلافلفروشی باز کند و در خانه آنقدر فلافل درست میکند تا استاد میشود؛ اما گرفتن مجوز سالها طول میکشد و... .
از سنگها و سیبها: (مجموعه داستان)
معرفی کتاب
این کتاب مجموعه داستانهای کوتاه از سرزمین «سیستان و بلوچستان» است. «خانه متروک»، «مردی شبیه خودم»، «سرقت در ده»، «شب به خیر گربههای عزیز» و «قاصدک»، نام برخی از این داستانهاست. «خانه متروک»، داستان پسربچهای به نام «محسن» است که یک پایش کج است؛ اما دستهای نیرومندی دارد. او با میلگرد نیزه درست کرده است و همیشه تمرین پرتاب نیزه میکند. روزی هنگام تمرین، نیزهاش وارد خانهای قدیمی و متروک میشود و... . داستان «قاصدک»، قصه دختری را روایت میکند که منتظر کسی است و با دیدن قاصدکی فکر میکند انتظارش به سررسیده است؛ اما... .
دو قطره اشک و یک غزل
معرفی کتاب
این کتاب دربردارنده مجموعه اشعاری است که در هشت قالبِ غزل، قصیده، دوبیتی، رباعی، مثنوی، چهارپاره، آزاد و سپید ارائه میشود. «آب»، «باید»، «مثنویها را کاش میگفتم»، «شهر من» و «دلم تنگ است»، از جمله عناوین این اشعار است. موضوع بیشتر اشعار، عشق و دوست داشتن و جنبههای گوناگون آن است. همچنین سراینده ائمه معصومین (ع) را توصیف کرده و مسائل اجتماعی را بیان میکند.
توطئه در شهرک
معرفی کتاب
«ورود به شهرک آزاد باید گردد»، «همه بچهها حق دارند از باشگاه استفاده کنند» و... . بچههای شهرک مدتی است که روی در و دیوار و حتی زمین این شعارها را مینویسند. نگهبانها کلافه شدهاند و سعی میکنند آنها را پاک کنند؛ اما این کار بیفایده است. نگهبانها متوجه میشوند که روی ماشین یکی از ساکنین شهرک هم با ماژیک شعار نوشته شده است! این موضوع از کجا آب میخورد؟ و چه کسی بچهها را تشویق به نوشتن این شعارها میکند؟
بازی ادامه دارد
معرفی کتاب
سالهاست مادربزرگ دور از هیاهوی شهر، در کُنجی خلوت، مشغول نوشتن کتابهایش است. شهردار منطقه، سالن بزرگی را در اختیار بچهها گذاشته است و مادربزرگ، هفتهای دوبار به آنجا میرود و برای بچهها درباره داستاننویسی صحبت میکند و داستان میخواند؛ اما این روزها مادربزرگ خیلی نگران است. او برای نوشتن داستان جدیدش، دچار دردسر شده است. داستان قبلی را درباره نوههایش نوشته است. حالا میخواهد درباره بچههای دخترخواندهاش، «مینا»، بنویسد؛ اما از همان اول داستان، با گرهای روبهرو شده و سردرگم است!
گاه روشن گاه تاریک
معرفی کتاب
داستان این کتاب درباره بچههایی است که به علت شرایط زندگی مجبورند مدتی در خانه تنها بمانند و برای اینکه استقلال خود را حفظ کنند و از همسایهها درخواستی نداشته باشند، با مشکلاتی روبهرو میشوند. ماجرا از زمانی شروع میشود که پدر خانواده برای پیدا کردن کار از خانه بیرون میرود و هرگز بازنمیگردد. مادر مجبور است برای امرار معاش از دیگران پول قرض کند. پسر بزرگ، «اسماعیل»، با مقوا ماهی درست میکند و به همسایه ماهیفروش میدهد تا برایش بفروشد؛ اما با شنیدن خبر غرق شدن لنج مسافربری، وضعیت آنها بد و بدتر میشود.
سیاره یخی
معرفی کتاب
«ریحانه» در همایشی علمی، درباره فرضیهاش صحبت میکند. او معتقد است که فرضیه «نیوتن» اشتباه است؛ اما حضار در سالن ، صحبتهای ریحانه را به تمسخر میگیرند و آنجا را ترک میکنند. آقای «نیکمنش»، دوست پدر ریحانه، برای اینکه ریحانه روحیه از دست رفتهاش را بازیابد، از او میخواهد به همراه برادرش، در سفری فضایی، او و پدرشان را همراهی کنند. سفر آنها برای کشف دانستههای علمی درباره مسکونی شدن سیاره «مریخ» است. پدر ریحانه که یکی از اعضای سازمان تحقیقات نیروهای طبیعی است، با سفر بچهها مخالف است؛ اما آقای نیکمنش، معتقد است که بچهها با تخیل قوی بیشتر میتوانند اهداف سازمان را محقق سازند.
مسافر دریا
معرفی کتاب
هنگامی که «مشرحمان» راهی دریا میشود، به پسرش، «عبدو» سفارش میکند که حواسش به مادرش، «لیلا» باشد. مشرحمان میرود و دیگر بازنمیگردد. «ننههاجر»، مادر لیلا، مرتب به گوش دخترش میخواند که به فکر خودش باشد و دنبال زندگیاش برود و عبدو را به او بسپارد؛ اما لیلا دلش به پسرش گرم است و چشمش در انتظار بازگشت شوهرش تا اینکه روزی عبدو حرفهای مادر بزرگش را میشنود و... .