Skip to main content

یک روز با آقا‌موش پستچی

معرفی کتاب
آقا موش پستچی هر روز باید بسته‌های زیادی را به صاحبانشان تحویل دهد. فرقی نمی‌کند آن‌ها کجا زندگی می‌کنند. زیر زمین، روی زمین، زیر دریا، بالای درخت... آقا موش پستچی از هیچ چیز نمی‌ترسد. تصاویر این کتاب بسیار زیاد و با جزئیات فراوان هستند و کودک می‌تواند در هر صفحه علاوه بر خواندن داستان، در تصویرها چیزهای جالب و جدیدی پیدا کند.

ما وظیفه‌هایی داریم! ما بچه‌های خوبی هستیم!

معرفی کتاب
دورۀ کودکی بهترین دورۀ آموزش پیشگیرانه است و برنامۀ آموزش مهارت‌های زندگی یکی از آموزش‌های پیشگیرانه‌است. مجموعۀ چند جلدی«ما آگاهیم» در هر جلد به آموزش یک یا چند مهارت پرداخته‌است. در این جلد، مهارت‌‌های «مسئولیت‌پذیری و احترام» مد نظر قرار دارند. بخش اول کتاب به موضوع «وظیفه‌شناسی» می‌پردازد و بخش دوم می‌کوشد مخاطب را با موضوع «خوب‌بودن و چگونگی تقویت روحیۀ خوب‌بودن خود» آشنا کند. نویسنده ابتدا دربارۀ موضوع توضیحاتی می‌دهد و سپس تمرین و فعالیت‌هایی در این‌باره می‌آورد.

برادران خوش‌خواب: تقویت مسئولیت‌پذیری

معرفی کتاب
مهارت‌های رفتاری و اجتماعی در قالب داستان‌ها نیز آموخته می‌شوند. این کتاب از مجموعۀ چندجلدی «آداب شهر سبزی‌ها» به موضوع مسئولیت‌پذیری پرداخته‌است. شخصیت اصلی این داستان به‌تازگی به مسئولیت‌پذیری دعوت شده‌است. او در جریان داستان و اتفاقاتی که برایش می‌افتد، احساس رضایت حاصل از مسئولیت‌پذیری را درک می‌کند.

شوت روباه کوچولو

معرفی کتاب
آشنایی با بیمه و چگونگی جبران خسارت از طریق بیمه، به افراد کمک می‌کند با خیال آسوده‌تری زندگی کنند. در این کتاب، با ذکر داستانی دربارۀ بیمه، مخاطب با پذیرفتن مسئولیت آشنا می‌شود. سپس دربارۀ انواع بیمه‌های مسئولیت مدنی، از جمله بیمه‌های کارفرما در قبال گارگران، بیمۀ مسئولیت حرفه‌ای پزشکان، بیمۀ مسئولیت مهندسان، و بیمۀ مسئولیت حمل و نقل نکاتی می‌خواند.

مهارت هشتم: مسئولیت‌پذیری

معرفی کتاب
مهارت‌های زندگی را می‌توان با روش‌های ساده و قابل فهم، در حین بازی و سرگرمی، به کودکان آموخت. مجموعۀ «مهارت‌های زندگی» شامل 10 جلد کتاب است که هر جلد به یکی از مهارت‌های زندگی می‌پردازد. جلدهشتم این مجموعه به مهارت «مسئولیت‌پذیری» می‌پردازد.10 بازی، پنج کاربرگ (نقاشی، کاردستی، خلاقیت، حل‌کردنی و مهارت‌های نوشتاری)، دو داستان و دو شعر در این کتاب آمده‌اند که همگی می‌کوشند مهارت مسئولیت‌پذیری را به عنوان عنصری برجسته در موفقیت کودک تقویت کنند.

نانت و باگت

معرفی کتاب
«نانت» می‌خواهد برای اولین‌بار به تنهایی به فروشگاه خانم «جولیت» برود و نان باگت بخرد؛ ولی آیا او آمادگی انجام این کار را دارد؟ نانت بوی باگت را خیلی دوست دارد و در برابر آن نمی‌تواند مقاومت کند و... . مادر در خانه منتظر نانت است؛ اما... . لازم به ذکر است که تصاویر کتاب با مقوا و کاغذ درست شده و سپس از آن‌ها عکس دیجیتال گرفته شده است.

هپلی‌هپو تو مزرعه

معرفی کتاب
"هپلی‌هپو" یک بچه غول تنبل است که هیچ کاری انجام نمی‌دهد. او فقط می‌خواهد بخوابد. یک روز پدرش که از جنگل برگشته بود و کلی کدو با خود آورده بود به او گفت: آی هپلی! کدوها رو دونه‌دونه، باید بیاری به خونه. اما هپلی‌هپو گوشش بدهکار نبود. رفت و نشست تا یک نفر پیدا شود و کدوها را برایش جابه‌جا کند. فکر می‌کنید کسی پیدا می‌شود که کارهای او را انجام دهد؟

هپلی‌هپو و یک سیب

معرفی کتاب
"هپلی‌هپو" یک بچه‌غول تنبل است. او هیچ کاری انجام نمی‌دهد و می‌خواهد که دیگران کارهایش را انجام دهند. یک روز که زیر درخت دراز کشیده بود، سیب قرمزی روی شاخه دید. اما حوصله نداشت تا بالای درخت برود. برای همین تصمیم گرفت از کسی بخواهد تا این کار را برایش انجام دهد. اما چه کسی حاضر می‌شود کارهای خود را رها کند و برای یک بچه‌غول تنبل سیب بچیند؟

هپلی‌هپو آش می‌خواد

معرفی کتاب
"هپلی‌هپو" بچه‌غولی تنبل است و هیچ کاری انجام نمی‌دهد. او روزی از مادرش می‌خواهد تا برایش آش بپزد. اما اجاقشان هیچ چوبی ندارد تا دیگ آش روی آن بجوشد. هپلی‌هپو باید برود و از جنگل چوب بیاورد؛ ولی او که حوصلۀ این کارها را ندارد. برای همین تا کسی را می‌بیند از او می‌خواهد که برایش چوب جمع کند. اما هر کس یک چوب برمی‌دارد و به خانۀ خود می‌برد. حالا دیگر چوبی کنار رودخانه وجود ندارد. دیگر از آش خبری نیست.

هپلی‌هپو و خاله بزی

معرفی کتاب
"هپلی هپو" یک بچه غول تنبل است. او همیشه منتظر می‌ماند تا دیگران کارهایش را انجام دهند. روزی مادرش از او خواست تا برود و از "بزی جون" شیر بدوشد. هپلی طبق معمول منتظر ماند تا یک نفر از راه برسد و برایش این کار را بکند. اما همه عجله داشتند. تا اینکه بزغاله از راه رسید. او بچۀ بزی جون بود و از پیشنهاد هپلی هپو بسیار استقبال کرد. او تمام شیر مادرش را دوشید و در شکمش ریخت. باز هم طبق معمول هپلی با دست خالی به خانه برگشت.