Skip to main content

ماناک، شکارچی خاموش

معرفی کتاب
مادر «مکس» سال‌ها پیش در اعماق اقیانوس ناپدید می‌شود. پرفسور شیطانی، پدر مکس را هم گروگان می‎گیرد. مکس برای پیدا کردن مادر و آزاد شدن پدرش با هیولاهای زیادی می‌جنگد و پیروز می‌شود. حالا «ماناک»، شکارچی خاموش، فقط با یک هدف در اقیانوس حرکت می‏‌کند و آن پیدا کردن و کشتن «مکس» است؛ اما مکس باید مبارزه کند و زنده بماند؛ چون اگر شکست بخورد، تمام اقیانوس‌های سیاره «نموس» نابود می‎شوند! مکس باید جلوی نقشه‌های پرفسور بایستد؛ چراکه پرفسور می‌خواهد «مرین‎ها» را به بردگی بگیرد.

سیلدا، مار ماهی برق‌دار

معرفی کتاب
مادر «مکس» به دنبال جست‌وجوی موجودات افسانه‌ای زیرآبی که «مرین» نامیده می‎شوند، ناپدید شده است. پدرش را نیز پرفسور شیطانی که دشمن مرین‌ها بود، به گروگان گرفته است. پرفسور جمجمه «تالوس» را که باارزش‌ترین دارایی مرین‌هاست، دزدیده است. مکس و دوست مرینی‌اش، «لیا»، تاکنون یک قسمت از جمجمه را پس گرفته‌اند؛ اما هنوز سه تکه دیگر باقی مانده است. مکس می‎خواهد به مرین‌ها کمک کند؛ اما با هیولای رباتی روبه‌رو می‌شود و... .

سفالوکس، ماهی مرکب رایانه‌ای

معرفی کتاب
مادر «مکس» سال‌ها پیش در اعماق اقیانوس ناپدید شده بود. حالا مکس با پدرش زندگی می‌کند. مکس عاشق این است که صبح‌های زود با رباتی که برای ماهیگیری برنامه‌ریزی‌اش کرده است، کنار دریا برود. کنار اسکله دو زیردریایی غول‌پیکر در آب تکان می‌خورند. او همیشه به دنیای ناشناخته زیر امواج فکر کرده بود؛ اما هرگز نتوانسته بود آنجا را ببیند. ناگهان فکری به ذهنش می‌رسد و... .

خانه کوچک

معرفی کتاب
پدر و مادر همراه سه فرزندشان، «مری»، «لورا» و «کری»، خانه کوچکشان در «بیگ‌وودز» را ترک می‌‏کنند تا جایی در غرب زندگی کنند، جایی که هیچ مهاجری نباشد و حیوانات وحشی بدون ترس از آدم‌ها زندگی می‎کنند. آن‌ها مسیری طولانی را در جنگل پوشیده از برف طی می‎کنند تا به شهر «پپن» می‎رسند؛ اما نمی‎توانند زیاد آنجا بمانند و باید هرچه سریع‌تر از رودخانه عبور کنند و... . این خانواده سفید‌پوست به غرب کوچ می‏‌کنند، با زندگی و آداب و رسوم سرخ‌پوست‌ها آشنا می‌شوند، سختی‎های طبیعت را پشت سر می‏‌گذارند و درنهایت... .

آقای ماجیکا و خانم بوفه‌دار

معرفی کتاب
آقای «ماجیکا»، معلم کلاس سوم، جادوگر بود؛ اگرچه هیچ‎کس به غیر از کلاس سومی‎ها از این موضوع خبر نداشت. آقای ماجیکا حالا که معلم شده، قرار است دیگر جادوگری نکند؛ اما بعضی‎وقت‌ها فراموش می‌‏کند و آن وقت، عجیب و غریب‎ترین اتفاقات رخ می‌‏دهد. بوفه‎دار جدید مدرسه خانم بدجنسی است که ناهار را به کام بچه‎های مدرسه تلخ کرده است؛ البته همه به جز «همیش بیگ‎مور» که حسابی با این خانم جور است. آقای ماجیکا تصمیم می‏‌گیرد به این اوضاع سروسامان بدهد و... .

کندوکاو فلسفی برای نوجوانان: داستان و راهنما

معرفی کتاب
در کلاس‌های فلسفی برای کودکان، برای شروع گفت‌وگو و کندوکاو فلسفی از محرک‌هایی استفاده می‌شود. این محرک‌ها معمولاً داستان هستند. برای اینکه داستان‌هایی که در این کلاس‌ها استفاده می‌شوند، بتوانند کندوکاو فلسفی ایجاد کنند، باید دارای ویژگی‌هایی باشند، ازجمله، داشتن موضوع چالش برانگیز، بررسی مسائل و مشکلات روزمره کودکان و دغدغه‌های آن‌ها، ایجاد همذات‌پنداری و ملموس بودن. در این کتاب از هفت داستان استفاده شده است که بازنویسی و مناسب‌سازی شده از داستان‌های مشهور با بن‌مایه‌های فلسفی و اجتماعی هستند.

متل کالیویستا

معرفی کتاب
«میا» همراه پدر و مادرش از چین به امریکا می‌روند. پدر و مادر مجبورند در رستوران کار کنند تا آپارتمان کوچکی برای زندگی داشته باشند؛ اما با خرابکاری میا، از آنجا اخراج می‎شوند و مادر شبانه‌روز دنبال کار دیگری می‎گردد تااینکه... . آن‌ها مدیر مُتل کالیویستا می‌شوند و می‌توانند مجانی در متل زندگی کنند! علاوه‌بر این، برای هرمشتری پنج دلار می‌گیرند و این خیلی عالی است. حالا میا و پدر و مادرش می‎توانند هرکدام یک همبرگر بخورند، بدون اینکه مجبور باشند یک همبرگر را بین خودشان تقسیم کنند. متل مشتری‌های هفتگی هم دارد و... .

دردسرهای زندانیان

معرفی کتاب
«رینی»، «کیت»، «استیکی» و «کنستانس»، طبق دستورات «روندا» در فعالیت‌های زیادی شرکت می‌کنند تا علائق و استعدادهایشان شکوفا شود. آن‌ها به دلایل امنیتی نمی‎توانند به مدرسه بروند و مجبورند در همان خانه قدیمی آموزش ببینند. هر گوشه از آن خانه عجیب می‏‌تواند محلی برای یادگیری باشد؛ اما این اولین‌باری است که در اتاق زندانی می‎شوند و در شرایطی دشوار، اما حقیقی باید انتخاب ‏کنند. وقتی برق بدون هیچ توضیحی قطع می‎شود، این چهار نفر باید سرِ نخ‌هایی به دست آورند تا از توطئه جدید و شیطانی جلوگیری کنند و... .

تلخ‌تر از شیرین

معرفی کتاب
هنگامی‌که «آمادو» و برادر کوچکش، خانواده‌شان را تنها گذاشتند تا کار پیدا کنند، تصورش را هم نمی‏‌کردند که از مزرعه کاکائو در ساحل عاج سردربیاورند و مجبور به کار شوند. حالا تنها چیزی که برای آن‌ها مهم است، شمردن غلاف‌های کاکائو است که می‌‏چینند؛ چراکه هرچه این غلاف‌ها بیشتر باشند، شانس زنده‌ ماندنشان بیشتر است؛ اما هرروز که می‏‌گذرد، اراده‌شان برای ادامه دادن و برای اینکه چیزهای مهم را بشمارند، ضعیف‌تر می‌شود تا اینکه روزی اولین دختر وارد اردوگاه می‎شود و... .

پسر هزار‌ساله

معرفی کتاب
پدر «اَلوا اینارسون» پنج گوی شیشه‎ای داشت که به آن‌ها «لیوپرلِر» می‏‌گفتند، یعنی مرواریدهای زندگی! ماما می‌‏گفت آن‎ها باارزش‌ترین چیزهای دنیا هستند. پدر اَلوا در راه محافظت از مرواریدها مرده بود. حالا فقط سه عدد از مرواریدها باقی مانده است! یکی برای ماما و دوتا برای زمانی که اَلوا بزرگ‎تر شود؛ ولی اَلوا نمی‏‌تواند بیشتر از این صبر کند و وقتی ماما نیست، چاقوی پدرش را روی آتش می‏‌گیرد، سپس دوبار روی قسمت بالای بازویش می‏‌کشد. بعد مروارید زندگی را گاز می‌‏زند و مایع زردرنگ آن را به درون زخمش می‏‌مالد و... . اَلوا یازده سال دارد و نمی‎داند با این کار قرار است بیشتر از هزار سال، یازده ساله بماند!