Skip to main content

شکارچی

معرفی کتاب
پدر «ارسلان» محیط‌بان است و به دست شکارچی‌ها کشته می‌شود! بعد از مرگ پدر، ارسلان بیش از پیش مراقب حیوانات اطراف است که در دام شکارچیان نیفتند و مرتب با محیط‌بانی و دوست پدرش، آقای «اصغری»، در ارتباط است. یکی از کسانی که در قتل پدر ارسلان نقش داشته است، مردی به نام «ناصری» است که آزاد شده و به منطقه برگشته است... . خبر می‌‏رسد که اطراف دِه، پلنگی با دو توله‎اش دیده شده است. ارسلان از درس و مدرسه می‌‏زند و سعی می‏‌کند پلنگ و توله‌هایش را نجات دهد، هم از دست چوپانان و هم از دست شکارچیان. او از دور حرکات ناصری را زیر نظر می‎گیرد و... .

ماجراجویی در مریخ

معرفی کتاب
سه نوجوان که یکی از آن‌ها خواننده کتاب است، انتخاب شده‎اند تا به فضا و سیاره مریخ بروند. هدف این پروژه، آماده کردن قرارگاه یکم مریخ، برای اقامت نخستین ساکنان دائمی آن است تا روزی هرفردی با هرسنی بتواند در این سیاره زندگی کند. قهرمان داستان (خواننده) در این مأموریت با خطرات واقعی روبه‏‌رو می‎شود و باید تصمیم واقعی بگیرد. این تصمیمات، سرنوشت او را در سیاره سرخ رقم می‎زند. برای این داستان ۲۴ پایان مختلف در نظر گرفته شده است؛ اما فقط یکی از آن‌ها بیانگر موفقیت نهایی قهرمان داستان است.

پادشاه مصری

معرفی کتاب
پدرِ «محمد‌صلاح» به او قول داده بود که به عنوان هدیه تولد، او را به کافه عمویش ببرد تا بازی فوتبال لیگ برتر انگلیس را تماشا کند... . بازیکنان «لیورپول»صف کشیده بودند و همه با هم یک صدا می‎خواندند: «هرگز تنها قدم نخواهی زد» و... . بازی تمام شد، چشمان محمد می‎درخشید. این بهترین هدیه‎ای بود که تا به حال گرفته بود! او آرزو کرد شبیه «اووِن»، بازیکن لیورپول، باشد. چند روز بعد، محمد خودش را به زمین فوتبال جوانان روستایش، «نجریج»، رساند و از سوراخ دیوار رد شد. پسرهای بزرگ‌تر که بازی محمد را دیده بودند، حاضر شدند با او بازی کنند، به این شرط که بتواند توپ را بگیرد و آقای «السعدانی»، مربی مرکز جوانان نجریج، آنجا بود.

غارهای فراموشی

معرفی کتاب
«مارتی» و خانواده‌اش مانند بسیاری از خانواده‌های دیگر در کره ماه و زیر گنبدی بزرگی به نام «حباب» زندگی می‎کنند! اما زندگی زیر حباب، با وجود تمام امکانات رفاهی و تفریحی‌اش، برای او یکنواخت شده است. مارتی و یکی از دوستانش تصمیم می‎گیرند از حباب خارج شوند و گشتی در سطح ماه بزنند. «استیو» پیشنهاد می‎کند که به نخستین ایستگاه تحقیقاتی انسان‌ها در کره ماه سری بزنند... . آن‌ها در ایستگاه چه می‎یابند و چگونه در اعماق این کره به راز جاودانگی پی می‎برند؟

غار آبی

معرفی کتاب
در این داستان دختر و پسر نوجوانی در سفری همدیگر را گم می‌کنند. پسر هرچه می‌گردد، دختر را پیدا نمی‌کند. دختر وارد دنیایی رویایی می‌شود که هیچ‌کس تصوری از آن ندارد. او ابتدا از دیدن این دنیای جدید بسیار خوشحال است؛ اما کم کم نگران می‌شود. وقتی یکی از آن‌ها در غاری گم می‌شود، در ابتدا همانند هرکسی که گم می‌شود، تلاش می‌کند تا از آن غار فرار کند؛ اما در ادامه در موقعیتی قرار می‌گیرد که به هیچ عنوان دوست ندارد از آن غار و فضای ذهنی بیرون بیاید و ترجیح می‌دهد که در آن جا بماند!

نجات

معرفی کتاب
از وقتی «سورن» جغد را ربودند و به مدرسه‌ سنت‌ایگی بردند، برای دیدنِ دوباره‌ خواهرش، «اگلانتین»، لحظه‌شماری می‌کرد. حالا اگلانتین به زندگی سورن برگشته‌؛ اما سختی‌هایی را پشت سر گذاشته است که شرحش در کلمات نمی‌گنجد. «ازیل‌ریب»، معلم سورن، نیز ناپدید شده است. در عمق سنگدان سورن، چیزی قدرتمندتر از دانش به او می‌گوید که بین این رخدادهای مرموز ارتباطی وجود دارد. او باید برای نجات ازیل‌ریب، راهیِ ماجراجوییِ خطرناکی شود و... .

سفر

معرفی کتاب
وقتی «سورن»، «گیلفی»، «شفق» و «حفار» همدیگر را دیدند، یتیم بودند. آن‌ها توانستند دو تن از وحشی‎ترین جغدهای جنگجو و برگزیده آکادمی سنت‌ایگی را شکست بدهند و همانجا فهمیدند که برای همیشه یک گروه می‎مانند. آن چهار جغد به طرف درخت گاهول پرواز می‌‏کردند، درختی که دسته‌ای از جغدها در آن زندگی می‏‌کردند که شب‌ها کارهای شرافتمندانه‎ای انجام می‎دادند. آن‌ها می‎خواستند بخشی از قلمروی کهن جغدهای سلحشور نگهبان و خاموش‌بال باشند؛ اما با آزمون‌هایی روبه‎رو می‎شوند که هرگز تصورش را هم نمی‏‌کردند. آیا آن‌ها می‎توانند از پس این آزمون‌ها برآیند و جغدهای گاهول شوند؟

اسارت

معرفی کتاب
«سورن» از جغدهای انباری است و در جنگل تایتو متولد شده است؛ اما در دنیای جغدها شرارتی در کمین است، شرارتی که صلح تایتوها را برهم می‎زند. سورن اسیر می‌‏شود و به دره‎ای تاریک و مخوف می‎رود که به یتیم‎خانه مشهور است. سورن و دوستش، «گیلفی» می‏‌دانند که تنها راه خروج، مسیری رو به بالاست. بنابراین برای فرار باید کاری کنند که تا به حال انجام نداده‌‏اند. آن‎ها باید پرواز کنند و به این ترتیب سفر جادویی آن‎ها آغاز می‎شود.

در زمستانی

معرفی کتاب
در نزدیکی مسکو، در جنگل درختان توس، کنار جویباری، روستایی هست. «آنا پتروونا» در این روستا زندگی می‏‌کند. او سن و سال زیادی دارد و کلبه‎اش بسیار کوچک است. او یک سگ و یک گربه دارد. آنا همیشه چیزی برای تعریف کردن دارد، قصه ماه، گربه در سطل، مرغ‌های دریایی، چانچو و... و درِ زمستانی! او می‏‌گوید در زمستان درِ خانه‎اش باز نمی‎شود و آن موقع است که از درِ زمستانی خانه استفاده می‏‌کند، دری که فقط زمستان‎ها باز می‎شود!

این منم گاندی

معرفی کتاب
«گاندی» مردی جوان هندی بود. او در روزگار خود می‎دید که چطور دولتمردان بریتانا با مردم کشورش ناعادلانه رفتار می‎کنند. گاندی راهی خارق‌العاده برای مبارزه پیدا کرد؛ اعتراض در کمال آرامش و صلح. او از آفریقای جنوبی به هندوستان رفت؛ جایی که در آن انقلابی بدون خشونت را رهبری و کشورش را از زیر بار قوانین بریتانایی آزاد کرد. گاندی اگرچه آرام و خونسرد بود، توانست همه‌چیز را در هندوستان تغییر دهد و بعدها بر جنبش‌های حقوق اجتماعی سرتاسر دنیا تأثیر بگذارد.