شهر تمام عیار، چشمها در کمین
معرفی کتاب
«ویولت» اصلاً دلش نمیخواست که با خانوادهاش به شهر تمامعیار برود. شهری که همۀ مردم مجبورند عینکهای مخصوصی به چشم بزنند تا بتوانند ببینند! و مدرسهای که مدام در حال امر و نهی کردن است و تمام روز بچهها باید مرتب و تمیز و بینقص حرف بزنند و رفتار کنند! شهر تمامعیار عجیب بود و ویولت همان روزهای اول فهمید که آنجا با همۀ شهرهای دنیا فرق دارد. مدام صداهای عجیبوغریبی توی گوشش میپیچید، پدرش غیب شد و رفتار مادرش هم تغییر کرد... . آنجا چه خبر بود؟
پسرک و کوهنورد
معرفی کتاب
پدر «ردی»کوهنورد بزرگی بود. در کوهستانهای آلپ کسی نبود که او را نشناسد. او به هنگام صعود از آخرین پناهگاه کشته شد. ردی بعد از پدرش راه او را ادامه داد و کوهنورد شد. او آرزو داشت کاپیتان «وینتر»، پیشکسوتترین کوهنورد زمان خود را ببیند و چقدر دلش میخواست به هتل محل اقامت او برود؛ اما هرگز باور نمیکرد با اتفاقی باورنکردنی با کاپیتان وینتر روبهرو شود.
واتسونها به بیرمنگام میروند -1963
معرفی کتاب
داستان این کتاب، یک داستان رئال تاریخی برای نوجوانان است. خانوادۀ واتسون، خانوادهای سرزنده و صمیمی است که قصد دارد به پسر پرشروشور خانواده یک درس مهم بدهد. این پسرک شیطان و بازیگوش به حرف پدرومادرش گوش نمیدهد؛ اما مادربزرگ سختگیرش روی او تسلط دارد. مادربزرگ در بیرمنگام زندگی میکند، پس خانواده واتسون راهی بیرمنگام میشوند تا پسر را به دست مادربزرگش بسپارند؛ اما اتفاقاتی که در جریان این سفر میافتد، همهچیز را تغییر میدهد.
قلب مدفون
معرفی کتاب
داستان از جزیرهای به نام «میریاد» آغاز میشود که ساکنان آن، سالها خدایان بیرحم و ترسناک را میپرستیدند؛ اما طی یک هفته، جنگی میان خدایان شکل میگیرد و همۀ آنها و بسیاری از مردم جزیره میمیرند. جنازه خدایان غولپیکر در انتهای دریاها فرو میرود و حالا پس از سی سال، این افسانه در میان ساکنان جزیره مشهور است که هرکس بتواند به اعماق آبها سفر کند و تکهای از بدن خدایان را بردارد، به ثروت و قدرت بیکرانی دست مییابد... .
به زبان کبوترها
معرفی کتاب
«کوو» دختری است که از نوزادی روی پشت بامی میان دسته کبوترها بزرگ شده و با آنها زندگی کرده است. به زبان آنها حرف میزند، آنها را خانوادهاش میداند و تقریباً مثل آنها زندگی میکند؛ اما مدتی است که متوجه تفاوتش با آنها شده است. آنهم وقتی که موجوداتی شبیه به خودش را از بالای پشتبام میبیند. زمستان سخت و سردی که از راه رسیده، باعث شده که کبوترها نتوانند برای کوو غذا بیاورند. کوو با اینکه از انسانها میترسد، مجبور میشود برای پیدا کردن غذا از محل امن و آشنای خودش بیرون بزند و... .
تنور دوستی
معرفی کتاب
کتاب حاضر داستانی دربارۀ حجاب و تأثیر آن بر زندگی است. نویسنده میکوشد مخاطب نوجوان را با مزایای حجاب آشنا کند و از این امر را یکی از نعمتهایی میداند که باید شکر آن را به جا آورد. او در ابتدا برای جا انداختن این مسئله، مقایسهای بین زندگی زنان مسلمان در ایران با فرانسه انجام میدهد و به سیاستهای دولتهای اروپایی برای جلوگیری از گسترش فرهنگ حجاب اشاره میکند.
سازمان بینام: مستندی داستانی از مبارزات علیمحمد ختنیفر
معرفی کتاب
«علیمحمد ختنیفر» قبل از انقلاب توسط کمیته مشترک ضد خرابکاری ساواک و شهربانی دستگیر و زندانی شد. این کتاب براساس بخشی از خاطرات او نوشته شده است. در قسمتی از کتاب آمده است: «حسینی اینبار هم بدون توقف میزد؛ ولی دیگر فحش نمیداد. ضرباتی که روی پاهای زخمیام میخورد، دردناک و غیرقابل تحمل بود. خیلی تشنه بودم و بهسختی نفس میکشیدم».