شهادتطلبان
معرفی کتاب
موضوع این نمایشنامه درباره مبارزات فلسطینی ها علیه اشغال گری اسراییل است. " شیخ "، " وفا "، " موفاز، افسر اسراییلی " و " یوسف"شخصیت های نمایش هستند. شیخ پدر یکی از دانشجویان مبارز به نام " خالد " است. خالد مسئول عملیاتی علیه اسراییلی ها بوده است. مرد با همسرش در خانه هستند که موفاز و سربازانش به خانه خالد مراجعه کرده و می خواهند به جای خالد، شیخ را ببرند. با پیدا شدن یوسف خبر شهادت خالدبه وفا می رسد. وفا برای دادخواهی از همسر و پسرش دست به عملیات انتحاری در مقر نظامیان می زند.
امانتداری
معرفی کتاب
این کتاب شامل سه نمایشنامه در تکریم مقام شامخ مادر است.در نماشنامه اول " امانتداری " زن مسن، خدمتکار و چند زن دیگر ازشخصیت های نمایش هستند. در مجلسی مادر یک شیخ به بیان دلایل موفقیت وی در ارتقای درجات معنوی اشاره می کند.نمایشنامه دوم، ارثیه مادر، داستان مشاجره زن و مردی بر سر فرستادن مادر به خانه سالمندان است که در همین حین از مرگ مادر با خبر می شوند.نمایشنامه سوم، بایزید و مادر، داستان بیدار ماندن بایزید بر بالین مادر را حکایت می کند.
پهلوان
معرفی کتاب
در کتاب پیش رو چهار نمایشنامه به نامهای " ارسطو و اسکندر "، " دانشمند یا بزرگان "، " پهلوان " و " لحظه با شکوه " وجود دارد.نمایشنامه اول شامل شخصیت های "اسکندر"، "ارسطو"، دو نوجوان و دو سردار و سرباز میباشد. ارسطو از فتوحات و تصمیماتی که برای لشکرکشی به دیگر کشورها دارد با ارسطو سخن می گوید، اما ارسطو او را پند می دهد که از خونریزی دست بردارد.نمایشنامه دوم با شخصیت های "ابوریحان بیرونی"، "سلطان مسعود"، "درباری اول و دوم" ، داستان پس فرستادن هدایای سلطان توسط ابوریحان را بیان می کند. در نمایشنامه سوم پهلوانی که توسط دو نوجوان مورد تمسخر قرار می گیرد، به وسیله پیرمردی متوجه غرور و تکبرش می شود. آخرین نمایشنامه با شخصیت های "ابوریحان" و " ابن الولاجی"، تلاش علمی ابوریحان را در آخرین لحظات عمرش روایت می کند.
تاپای جان
معرفی کتاب
نمایشنامه "تا پای جان" با انتفاضه فلسطین در ارتباط است. آدمهای نمایش نظامی، نوجوان، عمار، زبیر و سرباز هستند. نظامیها به دنبال یک مبارز به نام زبیر هستند. این خبر از طریق یک پسر بچه واکسی فلسطینی به بچههای دیگر میرسد. با تخریب خانههای مردم، زبیر به دام سربازان اسراییلی میافتد. گفت و گویی بین آنها در میگیرد و زبیر میگوید من یک فلسطینی آواره مسلمانم و برای آزادی مبارزه خواهم کرد. اسراییلی میگوید اگر شما بر حق هستید، پس چرا سازمانهای بینالمللی از شما حمایت نمیکنند؟ و ادامه میدهد ما در سرزمین اجدادیمان برای خشنودی خدا مبارزه می کنیم. در ادامه نوجوانان فلسطینی میخواهند یک خودروی نظامی را منفجر کنند و این چنین است که انتفاضه ادامه می یابد.
حاضرجواب
معرفی کتاب
کتاب پیش رو شامل دو نمایشنامه به نامهای " حاضر جواب " و " گریه سرباز " است. نمایشنامه اول با شخصیتهای انوشیروان، وزیرش بزرگمهر و چند سرباز در قصر به اجرا درمی آید. داستان گفتوگوی پادشاه و بزرگمهر را در فایده سحرخیزی و کامروایی روایت میکند. در نمایشنامه دوم، داستان پیرمردی را میخوانیم که مدتی است از پسر سرباز خود خبر ندارد؛ تا این که نامهای از او به دستش میرسد. پیرمرد نامه را به سربازی رهگذر میدهد تا برایش بخواند، اما سرباز با دیدن نامه به گریه میافتد.
امانت
معرفی کتاب
کتاب پیش رو حاوی دو نمایشنامه است.کجاندیش، داستان کشاورزی است که با شکستن بیل خود نیازمند امانت گرفتن بیل همسایه میشود. او با خود فکر می کند که مرد همسایه یکدنده و کلهشق است، به همین دلیل از تصمیم خود منصرف میشود؛ اما هنگامی که مرد همسایه را میبیند حوادث داستان طور دیگری اتفاق میافتد. نمایشنامه دیگر " امانت " نام دارد. شخصیتهای نمایش قاضی و پادشاه هستند. داستان درباره رسوا شدن خیانت در امانت قاضی توسط پادشاه است. پادشاه با به طمع انداختن قاضی او را رسوا می کند.
نماینده مرموز
معرفی کتاب
در این کتاب که با رگههای طنز است، پادشاه و یک وزیر از طولانی شدن جنگ با دشمن سخن میگویند. پادشاه از وزیر چاره میجوید و او میگوید که دشمن پیشنهاد صلح دارد. ما باید برای مذاکرات صلح نمایندهای انتخاب کنیم. وزیر، کشاورزی را به عنوان نماینده معرفی میکند. در زمان مذاکره نماینده کشور دشمن روی تخته سیاه دایرهای میکشد. نماینده کشور اول میرود و با تکیه به اطلاعات خود، خطی روی آن میکشد.آنها تا جایی پیش میروند که نماینده دشمن به نادانی و شکستش اعتراف میکند. پادشاه خوشحال و نگران است. از کشاورز میپرسد تو واقعا کشاورزی یا دانشمند؟ مرد میگوید کشاورزم و میخواهم به خانهام بروم و...
سرباز
معرفی کتاب
کتاب پیش رو شامل سه نمایشنامه با عنوانهای سرباز، همه کار و شهادت کبک است. نمایشنامه اول، با شخصیتهای افسر و چند سرباز، داستان سربازی با گوشهای سنگین است که نگران پرسش و پاسخهایی است که قرار است با مافوقش داشتهباشد. نمایشنامه دوم، داستان پدر و پسری است که پسر به درخواستهای پدر بی توجه است. نمایشنامه سوم، با شخصیتهای راهزن، قاضی و خدمتکار؛ داستان شهادت دادن دو کبک علیه راهزن است.
راز عبادت
معرفی کتاب
در این کتاب دو نمایشنامه طنز وجود دارد. کریمخان زند، پیشکار و هنرمند جوان از آدم های نمایش اول به نام " مزد وقت " هستند. پیشکار به کریمخان می گوید:"هنرمندی جوان اجازه ورود می خواهد." کریمخان اجازه میدهد هنرمند هنرش را نشان داده و سوزنی را به وسیله پرتاب، از سوراخ سوزنی دیگر عبور میدهد. کریمخان میگوید 50 اشرفی به جوان بدهید و سپس یکصد ضربه به او شلاق بزنید. اشرفیها برای سرگرمی ما بود اما شلاق را به آن دلیل گفتم تا فکر و عمر خود را در راههای بیهوده صرف نکند. راز عبادت " نام نمایشنامهای دیگر با حضور مرد عابد، هیزم شکن و چوپان است. در قدیم در بیابان مردی عابد بود که بیش از عبادت، دل در گرو ریشهای بلند خود داشت. حضور چوپان و سخن با او، عابد را بیدار میکند و میبیند در عبادت اخلاص ندارد. راه رهایی را میپرسد. چوپان میگوید باید چاره را از حضرت موسی بپرسی. پیامبر خدا میگوید ریشت را رها کن. اما با این وضع تغییری در عابد پیدا نمیشود. باز مرد پرسان می شود و در ادامه چارهای مییابد.
فکر پلید
معرفی کتاب
این مجموعه دو نمایشنامه دارد. در اولین اثر به نام " فکر پلید " یک کفاش و پسرش نقش آفرینی میکنند. پسر کفاش کارش را تمام میکند و به پدر یادآور میشود که به قولش عمل کند. پدر میگوید نمیتوانم زیرا پیشهورانی مانند ما حق ندارند تحصیل کنند. پسر میگوید چه کسی این قانون را وضع کرده است. پدر میگوید انوشیروان عادل...و به این ترتیب با پیگیری پسر، شاه میگوید اگر خزانه در اثر جنگ خالی باشد و این پسر به مخارج آن کمک کند باز اجازه بالا آمدن از طبقه پایین را به او نمیدهم. "ساده دل " نمایشنامه کوتاه طنز دوم این مجموعه است که در آن کدخدا مشغول شمردن پولهایش است. از شبلی میخواهد همه خانه های روستا را بشمارد و در مقابل آن پول بگیرد. شبلی میگوید چقدر میدهی؟ کدخدا معمولاَ همه دستمزد کارگران را به آنها نمیداده است و بقیه را خودش برمیداشته است. برای همین شبلی تصمیم گرفت کاری کند که حقش ضایع نشود!