حماسهخوان خمینی: خاطرات حاجصادق آهنگران
معرفی کتاب
حاج صادق آهنگران از جمله رزمندههای خوزستانی است که با صدای پرصلابت و شعرهای حماسی شناخته میشود و از رزمندگان و پاسداران دفاع مقدس است. کتاب با خاطره حاج صادق آهنگران از اولین حماسهخوانی در جماران شروع و به مرور به دیگر ابعاد زندگی «حماسهخوان خمینی» میپردازد. این کتاب در 19 فصل تدوین شده و 2 فصل پایانی کتاب با عنوان در «رثای یاران» و «از چشم یاران» شامل یادداشتهای حاج صادق آهنگران در مورد دوستان و همرزمان و فصل بعدی یادداشتهای دوستان و شخصیتها در مورد ایشان است.
حاجی بسما...
معرفی کتاب
«حاجی بسم الله» بیستویک قصهی جذاب و واقعی از زندگی رزمندگان کاشانی در جبههها یا زمان اسارت است. داستانها در دوران دفاع مقدس (1367-1359) جریان دارند و تجربیات رزمندگان را به تصویر میکشند. از نظر نویسنده جنگ محدودیت ندارد امّا از کجا گفتن و چگونه بیان کردنش از اصل روایت مهمتر است و برای رفاقت با شهدا باید ناگفتهها را گفت. در بخشی از کتاب میخوانیم: «... صدای نعرهی افسر بعثی لرزه به جان سربازان عراقی انداخت: گاو مش حسن کیست؟ افسر عراقی شتلپ یک کشیده دیگر زد و باز تکرار کرد: میگویم «گاو مش حسن» کیست؟ اسیر ایرانی با آرامش خودش را جمع و جور کرد و گفت: از خود «مش حسن» بپرس! افسر مشت بعدی را محکمتر خواباند پای چشم اسیر ایرانی و گفت: جُک میگی! خودش رو از کجا پیدا کنیم؟ اسیر ایرانی گفت: این که کاری ندارد، همون طوری که ما رو اینجا آوردید!»
سیگاری ها هم شهید میشوند
معرفی کتاب
کتاب «سیگاریها هم شهید میشوند» مجموعهای از خاطرات رزمندگان ایرانی است که در دوران دفاع مقدس و نیز در مناطق مرزی سیستان و بلوچستان حضور داشتهاند و یا در اسارت به سر بردهاند. این کتاب حاوی روایتهای شخصی و لحظات تلخ و شیرین این افراد است که با زبان ساده و جذاب به تصویر کشیده شدهاند. در کتاب میخوانیم: ««عملیّّات والفجر چهار»، «محمود صادقی»، برادر «مهدی صادقی» به شهادت رسیده بود. میخواستیم او را به بهانه شهادت برادرش همراه پیکر داداشش «محمود»، به عقب برگردانیم، امّا زیر بار نمیرفت که نمیرفت. نیروها به «مهدی» خیلی اصرار کردند و گفتند: ای بابا! مهدی! برادرت «محمود» شهید شده، بیا تو هم برو و کمک کن پیکرش رو به عقب ببر. امّا «مهدی» خیلی قرص و محکّم، در جواب میگفت: خب شهید شده که شده! سهمش بوده که شهید بشه. خودتون ببرینش عقب. خلاصه اینکه «مهدی» زیر بار نرفت که نرفت. گویا میدانست که خودش هم قرار است به زودی به شهادت برسد. مانَد و کمی بعد خودش هم شهید شد. پیکر او را با بدن برادرش یکباره برای مادرش به عقب بر گرداندند.»
ماجرای علامه و انقلاب
معرفی کتاب
کتاب «ماجرای علامه و انقلاب: تقابل یا حمایت؟ » به بررسی نسبت علامه طباطبایی با انقلاب اسلامی میپردازد. این کتاب در دو جلد منتشر شده و در آن سعی شده است به شبهاتی که دربارهی دیدگاه علامه نسبت به انقلاب مطرح شده پاسخ داده شود. نویسندگان با استناد به تاریخ شفاهی و مصاحبه با نزدیکان و شاگردان علامه، به بررسی این موضوع میپردازند که آیا علامه طباطبایی با انقلاب اسلامی تقابل داشته یا از آن حمایت میکرده است.
در این جلد، مصاحبههای نویسندگان با شاگردان و اعضای خانواده علامه طباطبایی آمده است. این مصاحبهها به بررسی برخی ادعاهای مطرح شده در مورد علامه و انقلاب، مانند ادعای کدیور مبنی بر اینکه علامه فرمودهاند «اولین شهید این انقلاب اسلام بود»، میپردازد.
در این جلد، مصاحبههای نویسندگان با شاگردان و اعضای خانواده علامه طباطبایی آمده است. این مصاحبهها به بررسی برخی ادعاهای مطرح شده در مورد علامه و انقلاب، مانند ادعای کدیور مبنی بر اینکه علامه فرمودهاند «اولین شهید این انقلاب اسلام بود»، میپردازد.
غواصها بوی نعنا میدهند
معرفی کتاب
کتاب «غواصها بوی نعنا میدهند» روایتی مستند و داستانگونه از سرگذشت گردان غواصان لشکر انصارالحسین است که در عملیات کربلای چهار نقش مهمی ایفا کردند. این عملیات یکی از پرچالشترین و غمانگیزترین نبردهای دوران دفاع مقدس بود. نویسنده، با استفاده از خاطرات فرمانده گردانها و دیگر بازماندگان، وقایع را با دقت و جزئیات روایت میکند. داستان از لحظات قبل از عملیات آغاز میشود؛ جایی که غواصان با وضو گرفتن، آخرین نگاهها، لبخندها و زمزمههای عاشقانهشان، به استقبال سرنوشتی نامعلوم میروند. روایتها شامل گفتگوهای صمیمانه بین رزمندگان، لحظات سخت عبور از آب، نگرانی فرماندهان و حماسهای است که در نهایت با شهادت بسیاری از آنها رقم میخورد. کتاب، تنها به ثبت دلاوریها نمیپردازد، بلکه به ابعاد انسانی جنگ، احساسات و روابط میان رزمندگان نیز توجه ویژهای دارد.
شاهد و شرور
معرفی کتاب
کتاب «شاهد و شرور» یک اثر داستانی است که به مخاطب درباره عملیات «وعده صادق» و پهپاد ایرانی «شاهد» میپردازد. این کتاب با روایت دوطرفه، داستان تولد پهپاد ایرانی و همچنین موشک اسرائیلی و اهداف آنها را به زبانی ساده و داستانی برای کودکان بیان میکند. در این کتاب به مخاطب نشان داده میشود که پهپاد ایرانی برای دفاع از مردم مظلوم ولی موشکهای اسرائیلی برای تهدید و آسیب رساندن به مردم بیپناه ساخته شده است همچنین پهپاد شاهد را که به عنوان یکی از معروفترین پهپادهای ایرانی که توسط دانشمندان ایرانی ساخته شده است را معرفی میکند.
پدر معنوی حزبالله
معرفی کتاب
انقلاب اسلامی ایران که اوج تلاقی عرفان و حماسه بود محدود به مرزهای یاران نماند و مبارزه و مقاومت در برابر طاغوت به خارج از محدوده جغرافیایی کشور هم رسید. کیست که بتواند منکر موج معنویت و عشق به خدا در بین دلدادگان انقلاب در داخل و خارج از کشور شود؟ در این میان نقش روحانیان را در تقویت مبارزات خارج از کشور نباید نادیده گرفت و آیتالله بهجت یکی از بزرگترین آنها بود. در کتاب حاضر خاطرات سیدحسن نصرالله، رهبر حزبالله لبنان و از پرورش یافتگان نور انقلاب، درباره حضرت آیتالله بهجت را میخوانید.
پسرهرسین
معرفی کتاب
کتاب «پسر هرسین»، زندگی کشتیگیر شهید مسعود دارابی را روایت میکند. او که از اهالی هرسین شهری در اطراف کرمانشاه است از کودکی به کشتی علاقمند میشود. منش پهلوانی از همان کودکی در او نمایان است. این کتاب روایتی از بخشهای مختلف زندگی این پهلوان شهید است. وی با شروع جنگ تحمیلی مانند همه غیورمردان ایرانی راهی جبهه میشود هرچند میتوانست بماند و بر سکوهای قهرمانی بدرخشد.
بادیهفروش: برگهایی از زندگی شهیدمحمدعلی رجایی
معرفی کتاب
بادیه فروش، برگهایی از زندگی شهید محمدعلی رجایی است که از مجموعه کتاب "پابرهنه" میباشد. این کتاب گوشهای از زندگی و سیره فردی، اجتماعی و سیاسی شهید رجایی را در قالب خاطراتی کوتاه به تصویر کشیده است و قصد دارد مسئول طراز جمهوری اسلامی که آرمانهای انقلاب را مورد توجه قرار می دهد، معرفی کند. شهید محمدعلى رجایی، در سال 1312 هجری قمری در شهرستان قزوین متولد شد، تحصیلات ابتدایى را تا اخذ گواهینامه ششم ابتداى در همین شهرستان به انجام رساند. در سن چهار سالگى از وجود داشتن نعمت پدر محروم شد و تحت تکفل مادر مهربان قرار گرفت. در سال 1327 به تهران مهاجرت کرد و سال بعد یعنى در 1328 وارد نیرویهوایى شد. در مدت 5 سال خدمت در نیروى هوایى، دوره متوسطه را با تحصیل شبانه گذراند، سپس در سال 1335 به دانشسراى عالى رفت و به سال 1338 دوره لیسانس خود را در رشته ریاضى به پایان برد و به سمت دبیر ریاضى به استخدام وزارت فرهنگ در آمد و به ترتیب در شهرستانهاى خوانسار، قزوین و تهران به تدریس، اشتغال ورزید. ایشان را در هشتم شهریور ماه 1360 به همراه یار قدیمىاش شهید باهنر در انفجار دفتر نخستوزیرى به شهادت رساندند.