توجه: استفاده از نماد و Qr-code در کنار هم الزامی است.
-دریافت نماد
-دریافت QRcode

معرفی کتاب
توی یک جنگل خیلی دور، زرافه کوچولویی به اسم «لویی» همراه خانوادهاش زندگی میکرد. لویی دوستان زیادی نداشت. او همیشه دلش میخواست کنار بقیهی بچهها بتواند توپ بازی کند؛ اما به خاطر گردن درازش نمیتوانست، برای همین کسی با او بازی نمیکرد.
لویی هر روز یواشکی لابهلای درختها قایم میشد و از دور و با حسرت، توپ بازی بچهها را تماشا میکرد و با خودش میگفت: «آخه این گردن دراز من به چه دردی میخورد؟ خوش بهحال بچهها که میتوانند بدون داشتن این گردن دراز، راحت بازی کنند... » یک روز فیل کوچولو با یک ضربهی محکم توپ را به طرف درختها پرتاب کرد. توپ رفت و رفت و رفت تا روی یک درخت بلند لای یک شاخه گیر کرد...
لویی هر روز یواشکی لابهلای درختها قایم میشد و از دور و با حسرت، توپ بازی بچهها را تماشا میکرد و با خودش میگفت: «آخه این گردن دراز من به چه دردی میخورد؟ خوش بهحال بچهها که میتوانند بدون داشتن این گردن دراز، راحت بازی کنند... » یک روز فیل کوچولو با یک ضربهی محکم توپ را به طرف درختها پرتاب کرد. توپ رفت و رفت و رفت تا روی یک درخت بلند لای یک شاخه گیر کرد...
مجموع صفحات
12
سال چاپ
1403
اطلاعات شناسنامه ای
مولف
عرب، اکرم
ناشر
شابک
9786228287133
نوع کتاب
تربیتی
موضوع
داستان کودک
قطع کتاب
خشتی
تصویرگر
نرگس کلاته سیفری
مریم بابائی
نتیجه داوری کتاب
برای ورود به مدرسه بلامانع است
درجه بندی
درجه 2
اطلاعات کتابشناختی
پایه
اول
دوم
سوم
مخاطب
دانشآموز