Skip to main content

عید قلب‌های گرم

معرفی کتاب
عید «قلب‌های گرم» نزدیک است و «اِوا بال قلنبه» برای همه دوستانش هدیه درست کرده است. او مشتاقانه منتظر رسیدن عید است تا هدایا را به دوستانش بدهد؛ اما متوجه می‌شود که چند نفر از بهترین دوستان زندگی‌اش را فراموش کرده است و هدیه‌ای برای آن‌ها ندارد. فقط دو روز به عید مانده است. اِوا تصمیم می‌گیرد صبح زود بیدار شود و برای خانواده‌اش هدیه تهیه کند. آیا او موفق می‌شود به موقع این کار را انجام دهد؟

اوا بال‌قلنبه و هم‌کلاسی تازه‌اش

معرفی کتاب
«اِوا بال‌قلنبه» جغدی است که مثل بقیه دوستانش، شب‌ها به مدرسه می‌رود و روزها می‎خوابد. بهترین دوست اِوا، «لوسی نوک‌نوکی» است. بچه‌های مدرسه جغدها می‌خواهند یک شب‌نامه درست کنند و اِوا خبرنگار می‌شود. او همه‌جا گوش‌هایش را تیز می‌کند تا خبر بیشتری پیدا کند. هیجان‌انگیزترین خبری که اِوا می‌شنود این است که قرار است هم‌کلاسی جدیدی به نام «هایلی» داشته باشند. اِوا نگران است که با ورود هایلی، لوسی او را فراموش کند.

پیرگو و پارتیزان ژلیکو

معرفی کتاب
«ژلیکو» پسر کوچکی است که پدرش فرمانده قرارگاه پارتیزان‌ها در جنگل است. او باید تا پایان جنگ در قرارگاه بماند؛ چون مادرش پرستار یک بیمارستان صحرایی است. روزی که دشمن قرارگاه را بمباران می‌کند، ژلیکو لابه‌لای درختان مشغول بازی است. او مجبور می‌شود همان‌جا پناه بگیرد... . وقتی اوضاع آرام می‌شود، پسرک بچه‌آهویی خال‌خالی را در کنار خود می‌بیند. ژلیکو می‌داند که بچه‌آهو تنهاست و نیاز به مراقبت دارد، به همین دلیل، او را با خود به قرارگاه می‌برد و... . در گیر و دار جنگ، داستان‌های پر ماجرای ژلیکو همراه بچه‌آهو که نامش را «پیرگو» می‌گذارد، شروع می‌شود.

ته آتیش‌پاره‌های دنیا

معرفی کتاب
کتاب حاضر از مجموعه کتاب‌های «پنی قشقرق»، حاوی سه داستان است. «پنی قشقرق نهایت تلاشش را می‎کند»، «پنی قشقرق و ماده سّری» و «پنی قشقرق و شاگرد جدید» نام این داستان‌هاست. در داستان «پنی قشقرق نهایت تلاشش را می‎کند»، «پنی» واقعاً نمی‌خواهد هیچ قشقرقی به پا کند. او فقط می‌خواهد مفید باشد و لیستی از کارهای مفیدی که می‌تواند انجام دهد، می‌نویسد و... . او می‌خواهد با یک آزمایش علمی کاری کند تا «جوشوآ باتملی»، از خواهرش «دیسی» خوشش بیاید؛ اما... .

یک فاجعه تمام‌عیار

معرفی کتاب
این کتاب از مجموعه «پنی قشقرق» است و سه داستان دارد. «پنی قشقرق و موش»، «پنی قشقرق در زنگ ببین و بگو» و «پنی قشقرق و فاجعه فجیع گربه‌ای» نام این داستان‌هاست. در داستان «پنی قشقرق و موش»، آقای «شومان»، مدیر مدرسه، پیشنهاد می‌کند که بچه‌ها یک حیوان خانگی انتخاب کرده و در کلاس از آن نگهداری کنند و آخر هر هفته یکی از بچه‌ها آن را به خانه ببرد. موش حیوانی است که انتخاب می‎شود و در اولین هفته قرعه به نام «پنی» می‎افتد. آیا پنی می‎تواند به خوبی از موش نگهداری کند؟ مادر و مادربزرگ چه عکس‌العملی نشان می‌دهند؟ آیا آن‌ها از این کار راضی هستند؟

آهن‌ربای دردسر

معرفی کتاب
این کتاب از مجموعه کتاب‌های «پنی قشقرق» است و سه داستان دارد. «پنی قشقرق آرایشگر می‌شود»، «پنی قشقرق و بازرس مدرسه» و «پنی قشقرق و دستیار وفادارش»، نام این داستان‌هاست. نام قهرمان داستان «پنلوپه جونز» است؛ اما این لقبی است که پدرش برای او گذاشته است. پنی فکر می‌کند اصلاً هم قشقرق نیست؛ فقط بعضی وقت‌ها ایده‌های درخشانی به ذهنش می‌رسد که البته همیشه هم درخشان از آب در نمی‌آیند! در داستان «پنی قشقرق آرایشگر می‌شود»، پنی متوجه می‌شود، بهترین دوستش، «کاسمو»، کچل شده است. چرا؟ چون... . پنی فکر می‌کند می‌تواند آرایشگر شود و بدهی‌اش را به مادرش بپردازد.

این دگمه مال کیه؟

معرفی کتاب
آدم آهنی‌ای به نام «تیم» دکمه‎ای را در خیابان پیدا می‌کند و دلش می‌خواهد آن را به صاحبش برساند. او در پیاده‌رو به راه می‌افتد؛ اما آنجا بسیار شلوغ است و هر لحظه ممکن است زیرپا له شود تا اینکه به چراغ راهنمایی می‌رسد و از آدمک چراغ می‌پرسد که صاحب دکمه را می‌شناسد؟ اما آدمک بدون آنکه پاسخی به تیم بدهد، سبز می‌شود و می‌رود! تیم به جست‌وجو ادامه می‌دهد و برای پیدا کردن صاحب دکمه به آن‌طرف خیابان می‌رود و... .

اژدهای زمین

معرفی کتاب
«دریک» پسر یک مزرعه‌دار است. او در حال کار روی زمین است که یکی از سربازان پادشاه سر می‌رسد و در یک چشم برهم زدن او را سوار اسبش می‌کند و با خود می‌برد. به کجا؟ این سوالی است که دریک هم جوابی برای آن ندارد... . او وارد قلعه شاه «رونالد» می‌شود و... . دریک خود را مقابل یک اژدها می‌بیند، اژدهایی که آتش از دهانش بیرون می‌آید... . او متوجه می‌شود که استاد اژدهاست و سنگ اژدهای جادویی او و سه نفر دیگر را انتخاب کرده است تا اژدهاها را آموزش بدهند. آیا دریک می‌تواند با اژدهایش ارتباط برقرار کند؟

من کی هستم؟

معرفی کتاب
«ناروال‌ها»‌ نوعی نهنگ دندان‌دار هستند که روی سرشان عاج بلند و پیچ‌خورده‌ای دارند. داستان کتاب درباره یک بچه ناروال، به اسم «کِلپ» است که در اعماق اقیانوس به دنیا می‌آید. او از همان ابتدا، متوجه می‌شود که با بقیه ناروال‌ها فرق دارد تا اینکه روزی جریان قوی آب او را با خودش می‌برد و... . کِلپ می‌فهمد که یک اسب تک‌شاخ است. در کنار اسب‌های تک‌شاخ خیلی به او خوش می‌گذرد؛ اما کلپ دلش برای دوستان ناروالش تنگ شده است و نمی‌تواند تصمیم بگیرد که کجا باشد.

الیوت، فیل خال‌خالی

معرفی کتاب
«الیوت» فیلی است که با بقیه خیلی فرق دارد. بدن او پر از خال‌های رنگی است و او خیلی کوچک است. این کوچک بودن، برایش مشکل‌ساز شده است. او نمی‌تواند در را باز کند، نمی‌تواند تاکسی بگیرد و حتی نمی‌تواند از داخل یخچال خوراکی بردارد. الیوت خیلی کیک فنجانی دوست دارد؛ اما در شیرینی‌فروشی هیچ‌کس او را نمی‌بیند و... . الیوت با موش کوچکی آشنا می‌شود که از الیوت هم کوچک‌تر است و... . حالا الیوت کیک فنجانی دارد و شاید یک چیز بهتر! شایان ذکر است که تصاویر کتاب همراه متن، داستان را روایت می‌کنند.