علاءالدین و چراغ جادو
معرفی کتاب
«علا الدین» پسر بازیگوشی است که پدر خود را از دست داده است. روزی مردی به خانه آنها میآید و ادعا میکند که عموی علا الدین است و او را با خود میبرد. فردای آن روز مرد که درواقع یک جادوگر است، آتش بزرگی را تبدیل به سنگی میکند که یک در ورودی دارد. مرد از علا الدین میخواهد که به داخل سنگ رفته و یک چراغ قدیمی را برایش بیاورد و... .
نمکی
معرفی کتاب
«نمکی» کوچکترین و هفتمین دخترِ پیرزن است. خانه آنها هفت در دارد و هر شب یکی از دخترها، مسئول بستن درهاست. شبی که نوبت نمکی است، او یکی از درها را نمیبندد. به همین دلیل دیو وارد خانه میشود و نمکی را با خود میبرد؛ ولی در خانه دیو اتفاقات دیگری رخ میدهد. این داستان به شعر روایت شده است.
یکچشمی، دوچشمی و سهچشمی و داستانهای دیگر
معرفی کتاب
کتاب حاضر شامل ۲۴ افسانه است. در داستان «یک چشمی، دو چشمی و سه چشمی»، زنی سه دختر داشت، به نامهای یک چشمی و دو چشمی و سه چشمی. مادر و خواهرهای دو چشمی به او توجه نداشتند و بسیار بدرفتاری میکردند تا اینکه روزی دو چشمی، وردی یاد گرفت که زندگیاش را تغییر داد. پیام اخلاقی داستان این است که انسان در همین دنیا نتیجه اعمال خوب و بد خود را خواهد دید.
سفیدبرفی، رز قرمزی و داستانهای دیگر
معرفی کتاب
این کتاب شامل ۲۴ داستان کوتاه است. در داستان «سفیدبرفی و رُزقرمزی»، بیوه زن فقیری در کلبه کوچکی زندگی میکند و دو دختر به نامهای «سفیدبرفی» و «رُزقرمزی» دارد. روزی خرس پشمالویی به خانه آنها میآید و از آنها میخواهد که شب را آنجا بماند. خرس نگهبان جواهرات بود، پس از سالها، خواهرهای مهربان با شاهزادهها ازدواج میکنند و صاحب جواهرات میشوند.
به حرفم اعتماد کنید، جک خیلی وروجک بود! داستان جک و لوبیای سحرآمیز از زبان غول
معرفی کتاب
این داستان ماجرای «جک و لوبیای سحرآمیز» است که از زبان غول بزرگ روایت میشود. برخلاف اصل داستان، جک و مادرش فقیر نیستند. جک مخفیانه به خانه غول میرود و او و همسرش را اذیت میکند. به علاوه تخمهای طلای غول را هم میدزدد. غول میگوید، غول بودن کار سختی است، آدمها خیلی اذیت میکنند. او دلش میخواهد که کسی کاری به کارش نداشته باشد.
دختری که عنکبوت شد
معرفی کتاب
«آراخنه» دختری است که مهارت بسیار خوبی در پارچهبافی دارد و کارش بسیار زیباست؛ اما او خیلی مغرور است و فکر میکند تنها اوست که این هنر را دارد. این داستان نشان میدهد که غرور باعث میشود تا اطرافیان از انسان فاصله بگیرند و آدم مغرور تنها میماند. چگونگی رفتار با انسانها موضوع این کتاب است.
مردی که حشره شد!
معرفی کتاب
نویسنده در این داستان موقعیت انسانی را توصیف میکند که از سوی خانوادهاش نادیده گرفته شده است. قهرمان اصلی داستان «گرگور» است که به حشره تبدیل میشود. نویسنده مخاطب را متوجه این موضوع میکند که نباید کسانی را که نمیتوانند کار کنند، بیمصرف بدانیم. همچنین به مفهوم خانواده اشاره خاصی دارد.