دروغ نمیگویم، خوکها (و خانههایشان) میتوانند پرواز کنند! داستان سهبچه خوک از زبان گرگ
معرفی کتاب
این کتاب از مجموعه کتابهای «حالا داستان را من تعریف میکنم» است. در این قسمت، داستان سه بچه خوک از زبان گرگ بازگو میشود. گرگ موجود بدی نیست، فقط بیمار است و نمیتواند تنفسش را کنترل کند. وقتی گرگ نفسش را بیرون میدهد، باد و توفان شدیدی به راه میافتد و ناخواسته خانه بچهخوکها خراب میشود. در پایان داستان، گرگ میتواند با بچهخوک سوم دوست شود و کارهای خوبی انجام دهد.
خرسکوچولو و پیرزن
معرفی کتاب
داستان درباره بچهخرسی است که شکارچیان، مادرش را شکار میکنند و بچه خرس را به خانه پیرزنی تنها میبرند تا از آن مراقبت کند. محبتهای پیرزن باعث میشود، خرس کوچولو به پیرزن خو بگیرد و مثل بچه انسان تربیت شود؛ اما پیرزن نگران است که مبادا اهالی روستاهای دیگر خرس را شکار کنند. در ادامه داستان، اتفاقاتی رخ میدهد که پیرزن مجبور میشود خرس را به نزد همنوعانش بفرستد.
عمو نوروز و ننه سرما
معرفی کتاب
کتاب افسانه قدیمی «عمو نوروز و ننه سرما» را به دو زبان فارسی ــ آلمانی آورده است. در آخرین روز زمستان، ننه سرما صبح خیلی زود از خواب بیدار میشود، حیاط را آب و جارو میکند، هفتسین را میچیند، لباسهای نو به تن میکند و در ایوان، روی قالیچه قرمز، به انتظار عمو نوروز مینشیند؛ اما چند لحظه قبل از آمدن عمو نوروز به خواب میرود. عمو نوروز از راه میرسد؛ ولی دلش نمیآید ننه سرما را از خواب بیدار کند و...
شاهزاده بافنده
معرفی کتاب
در این داستان شاهزادهای عاشق دختر چوپانی میشود. پدر دختر به این دلیل که شاهزاده از خود درآمد مستقلی ندارد، با ازدواج آنها مخالفت میکند. شاهزاده برای جلب رضایت پدر دختر، بافندگی یاد میگیرد و با دختر او ازدواج میکند. در ادامه اتفاقاتی رخ میدهد و شاهزاده دزدیده میشود؛ ولی هنری که شاهزاده یاد گرفته است او را نجات میدهد.
زهره و شنهای آبیرنگ
معرفی کتاب
داستان درباره مردم مراکش است و قهرمان آن دختری زیبا به نام «زهره» است که همراه مادرش به چشمه میرود و آب میآورد. پدر زهره به سفر رفته است و زهره خواب میبیند که با پدرش به دریا میرود. بعد از انتظاری طولانی، سرانجام پدر باز میگردد و همراه هدایایی که برای دخترش آورده است، وعدهای هیجانانگیز به او میدهد.
ساریگل و دیو
معرفی کتاب
این داستان از داستانهای اساطیری فرهنگ عامه کُردهای شمال خراسان است که به زبان کردی، همراه با ترجمه فارسی آن نگاشته شده است. این داستان درباره زن و شوهری جوان به نام «مادکریم» و «ساریگل» است. روزی ساریگل برای برداشتن آب به چشمه میرود و متوجه صدایی پر از اندوه میشود که از داخل چاه به گوش میرسد. او و همسرش، دیو درون چاه را نجات میدهند و با دعای دیو، صاحب دو فرزند پسر دوقلو میشوند. پس از سالها دیو به نزد ساریگل و همسرش باز میگردد و از آنها کمک میخواهد تا بتواند طلسم جادویی خود را بشکند و به آرزوی دیرینهاش دست یابد.
دو طوطی
معرفی کتاب
این داستان که از مثنوی معنوی اقتباس شده، همان داستان طوطی و بازرگان است که با اندکی تفاوت بازآفرینی شده است. طوطی بازرگان با شنیدن عکسالعمل دوستانش میمیرد و بعد از باز شدن در قفس به پرواز درمیآید. بازرگان اجازه میدهد که طوطی آزادانه در باغ او زندگی کند. بعد از مدتی طوطی به همراه طوطی دیگری نزد بازرگان باز میگردد و حالا بازرگان دو طوطی زیبا دارد.
پهلوان گودرز و دیو فراموشی
معرفی کتاب
این رمان مبارزه پهلوان «گودرز» را با دیو فراموشی شرح میدهد که سایه مخوفش را بر تاریخ افکنده و بر روح و روان مردم گرد فراموشی پاشیده است. داستان مواجهه یادآوری و فراموشی را بیان میکند. حکایت سفر روحی و جسمی این پهلوان که از دل تاریکی به کمال اساطیری وجود خویش میرسد، در این کتاب روایت شده است.
پهلوان گودرز و کابوس مرگبار
معرفی کتاب
این داستان شرح مصاف پهلوان «گودرز» با سایه سنگین خودش است. سایهای که ابتدا چون کابوسی مرگبار او را به نیستی میبرد؛ اما درنهایت سایه پهلوان با روح و روان او درمیآمیزد و هر دو به جدال کابوس بزرگتری میروند. پهلوان گودرز از اواخر دوران پهلوان رستم ظهور میکند و تجسم آرزوهای مردم رنجدیده آن دوران میشود.
مجموعه افسانههای ایرانی (دفتر هفتم)
معرفی کتاب
کتاب حاضر مجموعهای از داستانها و افسانههای شهرها و روستاهای مختلف ایران است. این مجموعه به گروه خاصی اختصاص ندارد و از کودک و نوجوان تا میانسال و سالمند، میتوانند قصه مناسب خود را در آن بیابند. این افسانهها به فارسی ساده و روان، بازنویسی شده و چنانچه واژهای برای خواننده ناآشنا باشد، در پاورقی همان صفحه معنی آن آمده است. حسنکچل و دختر پادشاه، پاداش نیکوکاری، دختر هیزمشکن و سه برادر از جمله داستانهای این کتاب هستند.