من چرا این جوری هستم؟
معرفی کتاب
دخترکوچولو همیشه با دوست خیالیاش که غولی با موهای وزوزی است، حرف میزند؛ اما مادر از او میخواهد که دیگر این کار را نکند؛ چون بزرگ شده و قرار است امسال به مدرسه برود. روزی مادر او را نزد خانمدکتر میبرد. دخترکوچولو خیلی میترسد؛ اما این دکتر با همه دکترها فرق میکند! وقتی دخترک از غولش حرف میزند، خانمدکتر او را مسخره نمیکند، اخم هم نمیکند. او از دخترک میخواهد... .
من و غولم و بچه گربهام
معرفی کتاب
«بیتا» را فرفری صدا میکنند؛ چون موهایش خیلی فر دارد. او یک غول هم دارد که از توی کتاب پیدایش کرده است! در این داستان، قرار است فرفری با پدرومادر و خواهر و برادرش به سفر برود و البته غولش را هم با خودش میبرد! فقط باید فکری به حال بچهگربهاش بکند؛ چون پدرومادر اجازه نمیدهند او را با خودش ببرد.
ماه میگه، دالیموشه!
معرفی کتاب
کتاب «ماه میگه، دالی موشه!» سروده خاتون حسنی شامل ده شعر با تصاویر رنگی است. عناوین شعرها: بهاره، جیرجیرک، دالی موشه، کلاغ و مترسک، گل گلی، ابر بدون بارون، اتوی بادی، خونه سازی و... است. به عنوان مثال: شب شده پرستاره/ پس چرا ماه نداره؟ /ماه داره پشت ابره/ابری که شکل ببره/ ببره که وول میخوره...
این یک جعبه نیست
معرفی کتاب
خرگوش این داستان یک «جعبه» دارد، ولی آیا در خیال او هم این یک جعبه است؟ البته که نه! هر بار که از او پرسیده میشود: آیا این یک جعبه است؟ او در خیال خود آن را چیز دیگری میبیند. یکبار ماشینی است سوار بر آن، بار دیگر جعبه را یک قله کوهی میبیند که به بالای آن رسیده است یا خانهای که در حال آتش گرفتن است و او مشغول خاموش کردن آن و بار دیگر ربات و... . کتاب، تصویرهای سادهای دارد. جعبه به رنگ سیاه و خیالهای کودک به رنگ قرمز، کشیده شده است.
خاطرات یک کلاه
معرفی کتاب
در این کتاب کلاه خاطرات خودش را از شنبه تاپنج شنبه تعریف می کند. روز شنبه کلاه توی کمدخواب است که پسربچه در کمد را باز کرده و کلاه را برمی دارد و روی سرش می گذارد چرا که دارد برف می آید و هوا است. روز یکشنه، کلاه گوشه اتاق اقتاده که سوسک یواش یواش به سمت او می رود تا در آنجا بخوابد و ....
خیال زیبای من
معرفی کتاب
دخترکوچولو قصههای زیادی میداند. او میتواند نقاشی این قصهها را روی کاغذ بکشد؛ اما اگر مداد نباشد؛ او میتواند با کاغذ عروسک بسازد و اگر کاغذ تمام شود، او میتواند قصههایش را روی چوبِ میز و صندلی حک کند. اگر چوب نباشد، دخترکوچولو روی دیوار نقاشی میکشد و اگر دیواری وجود نداشته باشد، او روی کفپوشِ زمین قصهها را میکشد؛ اما اگر روزی هیچکدام از اینها در دسترس نباشد، آیا باز هم دخترک میتواند قصه بگوید؟