Skip to main content

قلعه اسرارآمیز

معرفی کتاب
«جک» و «آنی» صبح خیلی زود، هنگامی که هنوز خورشید طلوع نکرده است، تصمیم می‌گیرند به خانه درختی بروند. وقتی بچه‌ها وارد خانه درختی می‌شوند، کتاب‌ها را دست‌نخورده می‌بینند. آنی کتاب را باز می‎کند و عکس شوالیه‌ای را می‌بیند که سوار اسب است. او آرزو می‎کند که شوالیه را از نزدیک ببیند. ناگهان صدای شیهه اسبی به گوش می‌رسد و... . آن‌ها دوباره در زمان سفر می‌کنند و برای اولین‌بار یک قلعه واقعی، یک ضیافت مجلل و شوالیه‌هایی با زره‌های درخشان می‌بینند که بسیار برایشان هیجان‌انگیز است.

حمله به قلعه

معرفی کتاب
در جلد دوم از مجموعه کتاب‌های «نیکلا کوچولو»، مادر نیکلا از همسرش می‌خواهد تا مبل‌های راحتی ساحلی را به حیاط ببرد؛ اما پدر نیکلا با شرایطی روبه‌رو می‌شود که نمی‌تواند درخواست همسرش را به خوبی انجام دهد. نیکلا و دوستانش می‌خواهند شوالیه‌بازی کنند، برای همین نیکلا از پدرش می‌خواهد که در ساخت قلعه به آن‌ها کمک کند؛ اما پدر باید اول خواسته مادر را انجام دهد.

هدیه آدم کوتوله‌ها

معرفی کتاب
این کتاب مجموعه چهارم از کتاب‌های «فِرِدی فرفره» است که شامل پنج داستان از ماجراهای مختلفی است که برای او پیش می‌آید. «هدیه آدم کوتوله‎ها»، «ماجرای پنگوئن‌ها»، «باغ سیب مصنوعی»، «همسایه هیولا» و «آزمایش علمی عجیب» نام این داستان‌هاست. در داستان «هدیه آدم کوتوله‌ها» فِرِدی که بسیار مشتاق گرفتن هدیه‌های کریسمس است، متوجه می‌شود که نباید فقط فکر خودش و گرفتن هدیه‌های گوناگون باشد، بلکه باید به فکر بچه‌هایی هم باشد که خانواده‌شان قدرت خرید هدیه‌ کریسمس را ندارند.

صدمین روز مدرسه

معرفی کتاب
این کتاب مجموعه سوم از کتاب‌های «فِرِدی فرفره» است که حاوی پنج داستان از ماجراهای اوست. «صدمین روز مدرسه»، «وحشت در اردو»، «پسری در نقش بوقلمون»، «مسابقه روی برف» و «آتش‌نشان ترسو» نام این داستان‌هاست. در داستان «صدمین روز مدرسه»، فِرِدی باید برای جشن صدروزگی مدرسه، صد عدد از یک چیز را به مدرسه ببرد؛ ولی هر چه فکر می‌کند، چیزی به ذهنش نمی‌رسد تا اینکه خواهرش «سوزی» به کمکش می‌آید.

قایق زرد

معرفی کتاب
این کتاب از مجموعه کتاب‌های «به گرین‌لا خوش آمدید» است. در این داستان، «جاش» و «دینک» و «روث رز» برای ملاقات دوستشان، «سامی»، شاهزاده کاسترا، به آن کشور می‌روند. به آن‌ها خیلی خوش می‌گذرد. آن‌ها شنا می‌کنند، آفتاب می‎گیرند و از قایق زردی که نزدیک ساحل لنگر انداخته است، خوششان می‌آید؛ اما صاحبان قایق مشکوک هستند. در همان موقع در جزیره دزدی می‌شود. آیا بین دزدی و آن قایق ارتباطی وجود دارد؟ آیا بچه‌ها می‌توانند پرده از این راز بردارند؟

دزد کچل

معرفی کتاب
این کتاب از مجموعه کتاب‌های «به گرین‌لان خوش آمدید» است که در آن، سه قهرمان داستان، «دینک»، «جاش» و «روث رُز»، ماجرای تازه‌ای را دنبال می‌کنند. دزدی به بانک شهر دستبرد زده است. بچه‌ای با موهای قرمز، از صحنه دزدی فیلم گرفته است. دینک و دوستانش داوطلب می‌شوند تا آن بچه را پیدا کنند؛ اما پیدا کردن بچه‌ای با موهای قرمز کار راحتی نیست، به خصوص اگر او نخواهد که پیدا شود.

جزیره نامرئی

معرفی کتاب
داستان «جزیره نامرئی»، از مجموعه داستان‌های «به گرین‌لان خوش آمدید» است. در هر یک از این داستان‌ها، «دینک» و «جاش» و «روث رُز» ماجراهای عجیب و غریبی را پشت سر می‌گذارند. در این داستان، آن‌ها برای پیک‌نیک به جزیره «اسکوار» می‌روند. بچه‌ها بر روی ماسه‌ها یک اسکناس صددلاری پیدا می‌کنند؛ ولی روز بعد، وقتی به جزیره بازمی‌گردند، کل جزیره ناپدید شده است!

نویسنده غایب

معرفی کتاب
در این داستان که از مجموعه داستان‌های «به گرین‌لان خوش آمدید» است، «دینک» برای نویسنده مورد علاقه‌اش نامه‌ای می‌نویسد و از او دعوت می‎کند که به گرین‌لان بیاید. در کمال ناباوریِ دینک، نویسنده دعوت او را قبول می‌کند؛ ولی وقتی آن روز فرا می‎رسد، نویسنده ناپدید می‌شود. دینک و دوستانش، «جاش» و «روث رُز» تصمیم می‌گیرند قبل از اینکه دیر شود، نویسنده را پیدا کنند.

معمای پاندا

معرفی کتاب
این کتاب از مجموعه کتاب‌های «به گرین‌لان خوش آمدید» است. در این داستان، مردم شهر گرین‌لان برای پاندا و بچه‌اش، پارک جدیدی ساخته‌اند؛ ولی در اولین روز ورود پانداها، بچه‌پاندا دزدیده می‌شود! دزد پاندا یک میلیون دلار می‌خواهد تا بچه‌پاندا را بازگرداند. آیا «دینک» و دوستانش می‌توانند دزد را گیر بیندازند؟

پادشاه ربوده‌شده

معرفی کتاب
در این داستان که از مجموعه داستان‌های «به گرین‌لان خوش آمدید» است»، پادشاه و ملکه «کاسترا» ربوده شده‌اند. شاهزاده را به شهر گرین‌لان می‌فرستند و قرار است که او مدتی با خانواده «دنیک» زندگی کند. دنیک و «جاش» و «روث رُز» به او قول می‎دهند کمک کنند تا والدینش را نجات دهد؛ ولی شاهزاده هم اسیر می‌شود. آیا این سه کارآگاه کوچک می‌توانند آدم‌ربا را بگیرند و این معما را حل کنند؟