Skip to main content

اگر آب نبود

معرفی کتاب
فیل و زرافه کنار رودخانه هستند و درباره ارزش آب صحبت می‎کنند. فیل معتقد است که اگر آب نباشد، خرطومش به هیچ دردی نمی‌خورد و باید آنرا دور بیندازد. زرافه هم فکر می‌کند اگر آب نباشد گردن بلندش به هیچ کاری نمی‌آید و آن را دور می‌اندازد. آن‌ها همین‌طور به حرف زدن ادامه می‎‌دهند و خورشید‌خانم اینقدر می‌خندد که... .

خوابم نمی‌آید!

معرفی کتاب
هر شب موقع خواب، مادربزرگ، نوه‌اش، جغدکوچولو، را پشتش سوار می‌کند، بالای درخت می‌برد و در لانه‌اش می‌گذارد تا بخوابد؛ اما جغدکوچولو اصلاً خوابش نمی‌آید و هر بار به بهانه‌ای مادربزرگ را که مشغول مطالعه است، به لانه‌اش می‌کشاند تا اینکه راه‌حل خوبی به فکر مادربزرگ می‌رسد. حالا مادربزرگ می‌خواهد بخوابد و جغدکوچولو باید او را بخواباند، رویش را بپوشاند، برایش بیسکوئیت ببرد و... . خواباندن مادربزرگ کار خیلی سختی است.

خرس یا اردک

معرفی کتاب
خرس کوچولو بیشتر کارها و رفتارش مثل خرس‌های دیگر است. او بزرگ و پشمالو است و سراسر زمستان را می‌خوابد و خیلی عسل می‌خورد؛ اما با خرس‌های دیگر یک تفاوت بزرگ دارد. او دلش نمی‌خواهد خرس باشد تا اینکه روزی دسته‌ای جوجه‌اردک می‌بیند و تصمیم می‌گیرد که اردک شود. خرس از اردک خواهش می‌کند تا به او یاد بدهد که چگونه اردک شود؛ اما اردک شدن اصلاً کار آسانی نیست!

چمدان شگفت‌انگیز هاپو

معرفی کتاب
«هاپو» چمدانی دارد که همه‌ چیز‌های مورد علاقه‌اش را در آن گذاشته است و با خودش همه‌جا می‌برد. او فکر می‌کند به هیچ‌چیز دیگری احتیاج ندارد؛ اما یک روز سر و کله «موشی» پیدا می‌شود. هاپو از او می‌خواهد که هر چه زودتر از آنجا برود. موش می‌خواهد فقط کمی با هم بازی کنند و بعد می‌رود. وقتی موشی می‌رود، هاپو متوجه می‌شود که چیزی کم است؛ اما چه چیزی؟

نامه‌های سانی

معرفی کتاب
«سانی» یک میرکت یا همان خدنگ دم‌عصایی است که با خانواده بسیار بزرگش در صحرای «کالاهاری» زندگی می‌کند. آن‌ها همه کارها را با هم انجام می‌دهند؛ با هم بازی می‌کنند، با هم غذا می‌خورند و حتی با هم می‌خوابند؛ اما سانی فکر می‌کند که آن‌ها زیادی به هم نزدیک هستند. به همین علت تصمیم می‌گیرد به جای دیگری برود. او برای خانواده‌اش نامه‌ای می‌نویسد و راه می‎افتد. سانی به جاهای زیادی سر می‌زند و به دیدن افراد زیادی از فامیل می‌رود؛ اما هیچ‌جا به راحتی خانه نیست! شایان ذکر است که نامه‌های سانی به شکل کارت‌پستال در هر صفحه آورده شده است.

جناب تام گوگولی می‌شود

معرفی کتاب
«آنجلا» همیشه تنها زندگی می‌کند و از تنهایی‌اش لذت می‎بَرد تا اینکه روزی پشت در خانه‌اش گربه‌ای پیدا می‌کند و نامش را «جناب تام» می‌گذارد. جناب تام گربه بازیگوشی است و همیشه کلی دردسر درست می‌کند. با این حال، آنجلا خیلی جناب تام را دوست دارد و دنبال راهی می‌گردد که تام بهتر و جذاب‌تر شود. او کتابی به تام هدیه می‌دهد، کتاب «گوگولی شدن در چند دقیقه».

جناب تام دوست پیدا می‌کند

معرفی کتاب
«جناب تام» خیلی خوشبخت است، او تخت گرم و نرمی برای زمستان دارد و یک استخر شنا برای روزهای گرم تابستان و اگر دیر به خانه برسد، یک نفر نگرانش می‌شود؛ اما خیلی وقت پیش، جناب تام نه اسمی داشت، نه خانه‌ای و نه تختخواب گرم و نرمی. او در سرما می‌لرزید و در تابستان از گرما می‌پخت! «آنجلا» هم همیشه تنها بود و خودش را با کارهای خانه سرگرم می‌کرد تا اینکه روزی آنجلا جناب تام را پیدا می‎کند. حالا هیچ کدام تنها نیستند؛ اما آیا زندگی کردن با جناب تام کار آسانی است؟

جناب تام یاد می‌گیرد بچه خوبی باشد

معرفی کتاب
«آنجلا» همیشه تنها زندگی می‌کند تا اینکه روزی گربه‌ای را پشت در خانه‌اش پیدا می‌کند و تصمیم می‌گیرد او را نگه دارد. او نام گربه را «جناب تام» می‌گذارد. تام همیشه در حال بازیگوشی و دردسر درست کردن است. یک روز آنجلا به مهمانی ملکه دعوت می‌شود، یک مهمانی خیلی اشرافی و مهم! آنجلا تصمیم می‌گیرد جناب تام را هم با خودش ببرد و از او می‌خواهد که مودب باشد؛ اما آیا تام می‌تواند از خودش جنگولک‌بازی درنیاورد؟

جناب تام به مریخ می‌رود

معرفی کتاب
این کتاب جلد سوم از مجموعه «جنگولک‌بازی‌های جناب تام» است. «آنجلا»، زنی که همیشه تنها زندگی می‌کند، گربه‌ای پیدا می‌کند و نامش را «جناب تام» می‌گذارد. تام همیشه بازیگوشی می‌کند و دردسرهای زیاد و البته بامزه‌ای برای آنجلا می‌تراشد. آنجلا برای خوش‌حال کردن تام، خانه کوچکی می‌خرد. تام خانه‌اش را مرتب کرده و نقشه‌ای پیدا می‌کند و آماده رفتن به مریخ می‌شود. آیا او می‌تواند به این سفر برود؟

جناب تام به ساحل می‌رود

معرفی کتاب
در جلد دوم از مجموعه «جنگولک‌بازی‌های جناب تام»، یک روز صبح زود، «آنجلا» و گربه‌اش «جناب تام» از خانه بیرون می‌روند. جناب تام هیچ‌وقت ساحل را ندیده است! او در ساحل و روی شن‌ها شروع به بازی می‌کند؛ اما بعد از چند دقیقه حسابی گرمش می‌شود و برای خنک شدن می‌پرد توی آب که ناگهان... .