تو یک جوجه هستی
معرفی کتاب
دو خواهر بزرگتر «هنریتا»، همیشه او را اذیت میکردند. یک شب هنگامیکه هنریتا آماده میشد تا به رختخواب برود، سروکله خواهرهایش پیدا شد. آنها به او گفتند که یک جوجه است! هنریتا باور نکرد؛ ولی آنها آنقدر دلیل آوردند تا هنریتا قانع شد که یک جوجه است! به خصوص وقتی روز بعد روی تختش یک تخممرغ پیدا کرد! هنریتا تصمیم گرفت خانواده واقعیاش را پیدا کند. برای همین راهی مزرعه آقای «بارنی» شد.
داستان های ترمه و تپل 3 : خواهر کوچولو
معرفی کتاب
«ترمه» و «تپل» یک خواهر کوچولو به نام «تیتی» دارند. روزی پدر و مادر به خرید میروند و تیتی را به بچهها میسپارند و سفارش میکنند که مراقبش باشند. ترمه و تپل به اتاقشان میروند و مشغول بازی رایانهای میشوند و تیتی را فراموش میکنند و هنگامی سراغ بچه میروند که او سرجایش نیست! آنها با ناراحتی همهجا را میگردند تا اینکه او را پشت مبل پیدا میکنند. تیتی خودش را خیس کرده است و... . سرانجام آنها تصمیم میگیرند خواهر کوچولویشان را تمیز کنند؛ اما... .
خواهر عروسکی
معرفی کتاب
کتاب داستان دختری به نام "جینی" است که مادر معتادش(گلوریا) به زندان افتاده و او را به یتیم خانه سپرده اند و بعداً یک خانواده محترم او را به فرزندی قبول کرده اند. بیشتر کتاب به شرح ماجراهایی می پردازد که شخصیت داستان برای کشف هویت واقعی خود به عمل می آورد و برای این کار از خانه فرار می کند و در به دری و رنج های زیادی متحمل می شود.
من مامانبزرگ و بابابزرگم را دوست دارم
معرفی کتاب
تجربۀ داشتن پدربزرگ و مادربزرگ برای کودکان لذتبخش است. این کتاب از مجموعه کتابهای آموزش مثبتاندیشی، دوستداشتن پدربزرگ و مادربزرگ و همراهی با آنها را به مخاطب میآموزد. در این جلد، قهرمان داستان از لحظات خوبی که با پدربزرگ و مادربزرگش دارد تعریف میکند؛ مواردی مثل تعریفکردن پدربزرگ از کودکیهای خودش، باغبانیکردن با یکدیگر، یادگرفتن بافتنی و پختن کلوچه.
چارلی و موشی و بابابزرگ
معرفی کتاب
این کتاب حاوی چهار داستان به هم پیوسته است. «چارلی» و «موشی»، دو برادر هستند که پدر و مادرشان به سفر رفتهاند و پدربزرگ برای مراقبت از آنها به خانهشان آمده است. در داستان اول، موشی هنوز بزرگ نشده است. او میگوید من متوسط هستم، یعنی میتواند بعضی کارها را انجام دهد. در داستان دوم، دو برادر تصمیم میگیرند وقتی پدربزرگ خواب است به او حمله کنند و پیروز شوند. در داستان سوم، پدربزرگ نمیتواند ترانه شب به خیر را خوب بخواند و در داستان چهارم، پدربزرگ از بچهها خداحافظی میکند.
از سنگها و سیبها: (مجموعه داستان)
معرفی کتاب
این کتاب مجموعه داستانهای کوتاه از سرزمین «سیستان و بلوچستان» است. «خانه متروک»، «مردی شبیه خودم»، «سرقت در ده»، «شب به خیر گربههای عزیز» و «قاصدک»، نام برخی از این داستانهاست. «خانه متروک»، داستان پسربچهای به نام «محسن» است که یک پایش کج است؛ اما دستهای نیرومندی دارد. او با میلگرد نیزه درست کرده است و همیشه تمرین پرتاب نیزه میکند. روزی هنگام تمرین، نیزهاش وارد خانهای قدیمی و متروک میشود و... . داستان «قاصدک»، قصه دختری را روایت میکند که منتظر کسی است و با دیدن قاصدکی فکر میکند انتظارش به سررسیده است؛ اما... .
تازهوارد: مقابله با حسادت
معرفی کتاب
هر کودکی ویژگیهای مثبت و منفی دارد. شناخت این ویژگیها و تلاش برای تعدیل آنها از مسئولیتهای مهم والدین و بزرگترهاست. در داستان این کتاب، به مهارت مقابله با حسادت پرداخته شده است. کودکی با یک رقیب مواجه میشود. خواهر یا برادر تازه متولد شده توجه والدین را به خود جلب کرده است. مخاطب در این ماجرا، ضمن شناخت حسادت، با مهارت مدیریت خشم آشنا میشود و راهحل ناراحتی و مشکل خویش را مییابد.
یک جور خوشبختی
معرفی کتاب
پدر و مادر "فینلی هارت" قرار است از هم جدا شوند و تصمیم می گیرند فینلی را برای تعطیلات تابستان به خانه هارت ببرند، خانهی پدر و مادر پدری اش، در شهری که محل زندگی خانواده پدری اش است. فینلی اولین بار است که خانوادهی پدری اش را می بیند. او غمگین است و هیچ چیز در مورد آنها و راز وحشتناکی که پنهان می کنند، نمی داند.
من مادر مادربزرگم بودم
معرفی کتاب
مادربزرگ نوشین بیماری فراموشی دارد. نوشین می داند که حقوق مادر و پدرش نمی رسد تا برای او پرستار بگیرند و برای همین تصمیم می گیرد خودش از مادر بزرگ پرستاری کند. اما این کار اصلاً کار ساده ای نیست. مادر بزرگ به خیلی از حرفهای پرستار کوچولو گوش نمی کند و همین باعث می شود ماجراهای زیادی در خانهی آنان اتفاق بیفتد.