قانون ششم
معرفی کتاب
مجموعهی 4 جلدی داستانهای پاپاپا، با بیانی ساده نکات اخلاقی را در قالب قصههای شیرین و شنیدنی به کودکان یادآوری میکند.« دوستی و مهربانی، راستگویی، خوش اخلاقی، قدردانی و تشکر، انجام وظایف، همکاری و اجازه گرفتن...» از جمله موضوعات این کتابهاست. در کتاب حاضر با مسئله قهر و آشتی مواجه هستیم. پاپاپا با دوست خود بوتی بوتی قهر میکند و پس از آن با قوانین قهر آشنا میشود. قوانینی که همه را ملزم میکند خیلی زود قهر را به پایان برسانند و با دوست خود آشتی کنند.
سه نکتهی مامانها
معرفی کتاب
مجموعهی 4 جلدی داستانهای پاپاپا، با بیانی ساده نکات اخلاقی را در قالب قصههای شیرین و شنیدنی به کودکان یادآوری میکند.« دوستی و مهربانی، راستگویی، خوش اخلاقی، قدردانی و تشکر، انجام وظایف، همکاری و اجازه گرفتن...» از جمله موضوعات این کتابهاست. کتاب حاضر روایت گفتوگوی دوستانه «پاپاپا» و بچهزنبورهاست، که «پاپاپا» میخواهد برای تشکر از مادر و پدرش که به او خیلی محبت میکنند، راهی پیدا کند. در این مسیر بچهزنبورها به کمک او میآیند و او راهنمایی میکنند...
شام خاله هزارپا
معرفی کتاب
مجموعهی 4 جلدی داستانهای پاپاپا، با بیانی ساده نکات اخلاقی را در قالب قصههای شیرین و شنیدنی به کودکان یادآوری میکند.« دوستی و مهربانی، راستگویی، خوش اخلاقی، قدردانی و تشکر، انجام وظایف، همکاری و اجازه گرفتن...» از جمله موضوعات این کتابهاست. کتاب حاضر داستان پاپاپا است که مسئولیتهای خود را انجام نمیدهد و وسایل بازی خود را جمع نمیکند، خاله پاپاپا هم مانند او وظابف خود را انجام نمیدهد، تا پاپاپا متوجه اشتباه خود شود، ولی وقتی خاله کار خود را انجام نمیدهد، چه اتفاقی رخ میدهد؟ ...
کلوچهی خالخالی
معرفی کتاب
مجموعهی 4 جلدی داستانهای پاپاپا، با بیانی ساده نکات اخلاقی را در قالب قصههای شیرین و شنیدنی به کودکان یادآوری میکند.« دوستی و مهربانی، راستگویی، خوش اخلاقی، قدردانی و تشکر، انجام وظایف، همکاری و اجازه گرفتن...» از جمله موضوعات این کتابهاست.
کتاب حاضر داستان چند حشره است که کمی از کلوچه خالخالی خوردهاند. اما کلوچه خالخالی برای آنها نبوده است و بدون اجازه ناخنک زدهاند و در تصور خود کسی آنها را ندیده است.... آیا حشره ها حقیقت ماجرا را تعریف میکنند؟
کتاب حاضر داستان چند حشره است که کمی از کلوچه خالخالی خوردهاند. اما کلوچه خالخالی برای آنها نبوده است و بدون اجازه ناخنک زدهاند و در تصور خود کسی آنها را ندیده است.... آیا حشره ها حقیقت ماجرا را تعریف میکنند؟
کلمهی جادویی
معرفی کتاب
این داستان درباره اهمیت عذرخواهی است.
ماجرا از این قرار است که خرگوش کوچولویی به نام پیلی پیلی، زمانی که مشغول بازیکردن روی صخرهها بود، از آن بالا سُر میخورد و درست روی لاکِ عمو لاکپشت فرود میآید. عمو لاکپشت خیلی ناراحت میشود. خرگوش کوچولو هم خجالت میکشد اما حرفی نمیزند. او نمیداند که باید از یک کلمه جادویی استفاده کند تا ناراحتی عمو لاکپشت را از بین ببرد. آن کلمهی جادویی چیست؟ .....
ماجرا از این قرار است که خرگوش کوچولویی به نام پیلی پیلی، زمانی که مشغول بازیکردن روی صخرهها بود، از آن بالا سُر میخورد و درست روی لاکِ عمو لاکپشت فرود میآید. عمو لاکپشت خیلی ناراحت میشود. خرگوش کوچولو هم خجالت میکشد اما حرفی نمیزند. او نمیداند که باید از یک کلمه جادویی استفاده کند تا ناراحتی عمو لاکپشت را از بین ببرد. آن کلمهی جادویی چیست؟ .....
توپیتو
معرفی کتاب
قصه این کتاب در یک جنگل کوچک رخ میدهد و درباره توپیتو، کرم کوچک قصه است که مشغول خوردن برگها و میوههاست و از نعمتهای طبیعی استفاده میکند. او با کمک دوستانش متوجه میشود برگهای سبز چطور رشد میکنند و خداوند به او لطفهای بیشمار کرده است.
نویسنده سعی دارد مفهوم شکرگزاری را که از مهمترین فرایض اسلامی است را در قالب داستانی کوتاه که از زبان شخصیتهایی مثل کرم، خورشید و ابر بازگو کند و برای کودکان شرح دهد.
نویسنده سعی دارد مفهوم شکرگزاری را که از مهمترین فرایض اسلامی است را در قالب داستانی کوتاه که از زبان شخصیتهایی مثل کرم، خورشید و ابر بازگو کند و برای کودکان شرح دهد.
خوش به حال میرزا: رمانی براساس زندگی شهید ابوالفضل صفایی
معرفی کتاب
این داستان درباره تحول و بازگشت به راه درست است. ماجرا از روایت زندگی پسر نوجوانی به نام محمدجواد آغاز میشود که سربهراه نیست و اهل دعوا و کارهای خلاف است. والدین او برای اینکه فرزندشان به راه راست برگردد او را نزد مشاور میبرند. مشاور که مردی جاافتاده و دنیا دیده است محمدجواد را با سرگذشت شهید ابوالفضل صفایی آشنا میکند؛ شهیدی که همچون محمدجواد در ابتدا در راه درستی قدم برنمیداشت. اما به دعوت انسانهای پاک پاسخ مثبت داد و به مقام شهادت رسید. نویسنده سعی دارد تا نوجوانان را با چگونگی متحول شدن و بازگشت به راه نیک آشنا کند.
هواتو دارم
معرفی کتاب
این داستان زندگی شهید مدافع حرم، مرتضی عبدالهی را روایت میکند. این شهید گرامی متولد دهه شصت بود و عاشق دوران جنگ، کتاب حاضر از زبان همسر شهید بازگو شده و ماجرای آشنایی ایشان با شهید، ازدواج و بعد رهسپار شدن مرتضی به سوریه را عنوان کرده است. نویسنده خوانندگان را با دلیریها و رشادتهای این شهید مدافع حرم بیشتر آشنا میسازد.
در قسمتی از کتاب میخوانیم: «با همان چشمهای اشکبار به مرتضی گفتم: نو خیلی با معرفت بودی همه رو سپردی پس من چی؟ » لبخند آرامی زد و گفت: نگران نباش، خودم هواتو دارم...»
در قسمتی از کتاب میخوانیم: «با همان چشمهای اشکبار به مرتضی گفتم: نو خیلی با معرفت بودی همه رو سپردی پس من چی؟ » لبخند آرامی زد و گفت: نگران نباش، خودم هواتو دارم...»
قندوعسله ضربالمثله: فضولباشی
معرفی کتاب
هر ضربالمثلی یک داستانی دارد و براساس واقعه و اتفاقی به وجود آمده است. کتاب حاضر سعی دارد ماجرای ضربالمثلها را به زبان شعرهای کودکانه روایت کند. برخی از ضربالمثلهایی که ماجرایشان در این کتاب شعر آمدهاند، عبارتاند از: فلفل نبین چه ریزه، بشکن ببین چه تیزه؛ نونت نبود آبت نبود، تو چاله رفتنت چی بود!