ویلفرد گوردن مکدونالد پارتریج
معرفی کتاب
«ویلفرد گوردن مکدونالد پارتریج» پسربچه کم سن و سالی است که خانهاش دیوار به دیوار خانه سالمندان است. او همه ساکنان آنجا را میشناسد و بیش از همه، دوشیزه «نانسی آلیسون دلاکورت کوپر» را دوست دارد؛ چون اسم او نیز مثل اسم خودش چهار قسمتی است. وقتی ویلفرد متوجه میشود که دوشیزه نانسی حافظهاش را گم کرده است، تصمیم میگیرد به او کمک کند تا دوباره حافظهاش را پیدا کند.
پیامبر و زمین
معرفی کتاب
این کتاب از مجموعه کتابهای «دوستان عجیب پیامبر» است که از زبان «زمین» روایت میشود. هنگامی که پیامبر وارد مدینه میشوند، هر کسی دوست دارد که ایشان در منزل او اقامت کنند. پیامبر تصمیم میگیرند شترشان را آزاد بگذارند و شتر هر جا توقف کند، همانجا منزلشان را بنا کنند. شتر حرکت میکند و مردم به دنبالش میروند تا اینکه... .
زوغولی
معرفی کتاب
مامانغوله در حال بافتنی بافتن است و بچهغولها در حال بپر بپر و بازی کردن هستند. مامانغوله، بچهغولها، یعنی «غولچه»، «موغولی» و «زوغولی» را به حیاط میفرستد تا آنجا بازی کنند. بچهها در حیاط مشغول بازی میشوند که ناگهان صدای فریاد زوغولی بلند میشود. انگار تیغی به پای زوغولی فرو رفته است؛ اما وقتی مامانغوله میآید، میفهمد که درد زوغولی از چیست و درمان آن را هم میداند!
تیتی نار
معرفی کتاب
«تیتینار» دختر کوچولویی است که بر اثر بیاحتیاطی با موتور تصادف کرده و هر دو پایش شکسته است. آقای راننده به دیدن او میرود و برایش بستنی و خرس عروسکی میبرد؛ اما دخترک نه عروسک را دوست دارد نه آقای راننده را. تا اینکه شبی با خرس عروسکیاش به پرواز در میآید و به جاهای مختلف سر میزنند. آنها به بیمارستان میروند و از پرهای خودشان به بچههای بیمار میدهند و همگی با هم پرواز میکنند و... . بالاخره روزی که تیتینار باید گچ پاهایش را باز کند، فرا میرسد. او خوشحال است و حالا هم آقای راننده را دوست دارد هم خرس عروسکی را.
برای بوآ چی آوردی؟
معرفی کتاب
روز تولد مار «بوآ» بود و او دلش میخواست که بهترین جشن تولدش باشد. دوستان بوآ هر کدام با هدیهای میآمدند؛ اما هیچکدام از هدایا به درد بوآ نمیخورد. او دست و پا نداشت و دوستانش برای او پیانو، دستکش، توپ فوتبال و... آورده بودند. بوآ غمگین بود تا اینکه سر وکله «سوسک سرگین غلتان» پیدا شد. او چه هدیهای برای بوآ آورده بود؟
یه صفر و یه یک
معرفی کتاب
در این داستان با روایتی شعرگونه، کودکان با اهمیت دوستی و ارزش آن آشنا میشوند. «استون» که همیشه تنهاست با اتفاقی ساده با «استیک» آشنا میشود. زمانی که استیک، استون را از دردسر نجات میدهد، آنها با هم دوست میشوند و دیگر هیچکدام تنها نیستند؛ اما حالا استیک گیر افتاده است. آیا استون میتواند او را نجات دهد؟
خرگوش باهوش
معرفی کتاب
وقتی شیر گرسنه به جنگل میآید، حیوانات تصمیم میگیرند هر روز حیوانی را به عنوان غذا برای او ببرند تا اینکه نوبت به خرگوش میرسد. خرگوش با اجرای نقشهای زیرکانه نهتنها خودش را، بلکه همه حیوانات را از دست شیر طمعکار نجات میدهد. شایان ذکر است که این داستان از کتاب کلیله و دمنه انتخاب و بازنویسی شده است.
جنگل دوستی
معرفی کتاب
این کتاب بازنویسی شده داستانی از کتاب کلیله و دمنه است که داستان را از زاویه دیگری نگاه میکند. شتر راهش را گم کرده است و سر از جنگل دوستی درمیآورد و با شیر آشنا میشود. شیر به شتر قول میدهد که اجازه ندهد هیچ آسیبی به او برسد. بعد از مدتی، شیر زخمی میشود و گرگ و روباه و کلاغ که دل خوشی از شتر ندارند، تلاش میکنند شیر را بر علیه او تحریک کنند. آیا آنها موفق میشوند شیر را مجبور کنند تا شتر را شکار کند؟
دوستان صمیمی
معرفی کتاب
کلاغ و موش و لاکپشت دوستان خوبی هستند. روزی آنها آهویی را میبینند که از دست شکارچی فرار کرده است. سه دوست به او کمک میکنند و به این ترتیب آهو هم به جمع آنها اضافه میشود. در ادامه داستان، اتفاقاتی رخ میدهد و این چهار دوست با کمک به یکدیگر میتوانند جان سلام به در ببرند و در کنار هم بمانند.