Skip to main content

برای من هم جا بگیر

معرفی کتاب
برای من هم جا بگیر داستان دو پسر به نام‌های جو و راوی است. داستان از زبان دو راوی اول شخص که دقیقاً مثل شخصیت‌های کتاب آمریکایی و هندی هستند؛ نقل می‌شود. جو و راوی هر دو در مدرسه مشکلاتی دارند؛ راوی که تازه از هند به آمریکا در برقراری ارتباط با همکلاسی‌هایش دچار مشکل است. جو نیز اگرچه اهل آمریکاست اما اختلال شنوایی دارد و امسال دوستان صمیمی‌اش از مدرسه رفته‌اند و تنهاست. این دو پسر هیچ نقطه مشترکی ندارند، اما یک دشمن مشترک دارند، آیا یک دشمن مشترک می‌تواند آن‌ها را به هم پیوند بزند؟ ...

رقص خنجر

معرفی کتاب
سروان انوش برای شرکت در مراسم تدفین مادربزرگش به بندر می‌رود. او در آنجا متوجه می‌شود در مقایسه با افزایش قاچاق دختران به کشورهای خلیج‌فارس و گسترش بیش از حد اعتیاد بین جوانان، درگیری بین مردم به طرز عجیبی کاهش پیدا کرده و آرامشی غیرعادی بر شهر حاکم است. این واکنش از زمانی آغاز شده که عادل به شهر بازگشته است...

نفرین قبرستان قدیمی

معرفی کتاب
خانواده‌ی اکبری در روستایی قدیمی کشته می‌شوند. یکی از اهالی، مزدک را با دست‌های خونین در محل وقوع جنایت دیده است. سروان انوش متوجه می‌شود مزدک در زمان قتل در زندان به سر می‌برده است. پس از چند روز، صفدر به قتل می‌رسد. اهالی، اکبری را هنگام انجام جنایت می‌بینند درحالی‌که همه می‌دانند اکبری چند روز پیش کشته شده و جنازه‌اش در سردخانه است...

معمای الموت

معرفی کتاب
جنازه‌ی رخساره در خانه‌اش پیدا شده است. او مجری برنامه‌ی تاریخ شفاهی است. چهار نفر مظنون اصلی پرورنده هستند. سروان انوشه حین تحقیقات به نام الموت بر می‌خورد . الموت نام مستعار شخصی است که رخساره به شدت از او می‌ترسد و شب‌ها کابوسش را می‌بیند.

علا‌الدین و داستان‌های دیگر

معرفی کتاب
در این کتاب، 13 قصه از قصه‌های پریان و پادشاهان و حیواناتی که سخن‌ می‌گویند و تاکنون به‌صورت کتاب، نمایش و فیلم به زندگی مردم راه یافته‌اند، به طور مستقیم از منابع معتبر گزینش و نقل شده‌اند؛ قصه‌هایی که از دل زندگی مردم ایران و هندوستان و عربستان برخاسته‌اند و سالیان دراز سرگرمی روزمره‌ی مردمان بوده‌اند.

طلسم شهر برف

معرفی کتاب
آناهیتا می‌خواهد بداند چرا در شهری به نام برف، سی و پنج سال است برف نباریده!
آن موجود سرتاپا آبی، سوار بر اسبی از نور سفید در خواب‌های او چه می‌کند؟ آن‌ قصه‌های قدیمی که آناجان درباره‌ی پری‌ برف می‌گفت حقیقت دارد؟
دوستان عجیب آناجان در خانه‌ی سالمندان در مبارزات او برای نجات جنگل شهر چه نقشی داشته‌اند؟ و آیا آناهیتا تنها کسی است که می‌تواند طلسم شهر برف را بشکند؟

مکس اینشتین

معرفی کتاب
این کتاب دربرگیرنده داستان دختر باهوشی است که می‌خواهد همه در این دنیا در صلح و رفاه زندگی کنند. برای همین هر بار به مسئله‌ی جدیدی برمی‌خورد همه‌ی تلاشش را می‌کند تا با یک روش تازه آن را حل کند. مثل زمانی که تصمیم گرفت زباله‌سوز سبز طراحی کند تا دوستانش در سرمای زمستان یخ نزنند. اما چطور می‌تواند این آرزوها را به انجام برساند؟ مکسین امکانات موردنیاز را ندارد. او یتیم است و اصلاً نمی‌داند پدرومادرش اهل کجا هستند؟ از کجا پایش به نیویورک باز شده؟ یا چرا آن‌قدر باهوش است که در دوازده سالگی به دانشگاه می‌رود؟ اگرچه همه‌ی این سوالات برایش بدون پاسخ مانده ولی حالا زمان فکر کردن به آن‌ها نیست چون موضوعی مسیر زندگی‌اش را عوض کرده است. فرد ثروتمندی پیش‌قدم شده تا شرایط را به نفع او تغییر دهد به شرط اینکه مکس با یک گروه نابغه از همسالانش بتوانند مشکلات مردم فقیر را در هر نقطه‌ای از کره زمین که نیاز به کمکشان داشته باشند حل کنند.

جنگاوران خونیرث

معرفی کتاب
خبر تلخی بود اما واقعیت داشت. مرز خونیرث به آتش کشیده شده بود. اما همیشه از دل آتش دردها و رنج‌ها جنگاورانی از جنس فولاد سخت به مبارزه با دشمنان خونیرث برمی‌خیزند. خونیرث، سرزمین امن و آرامی که امنیتش را مدیون فداکاری جنگاوران است، ولی دشمن هر روز با قدرت بیشتری به مرزهای این سرزمین زیبا می‌تازد و این کار را برای هیرسا، که حالا فرمانده جنگاوران است، سخت می‌کند. آیا خونیرث نجات پیدا می‌کند؟

یونا: مبارز دژ سبز

معرفی کتاب
با ظلم موتا ساکنان سرزمین زیتون به زاغه‌هایی در اطراف شهر تبعید شده‌اند و موتا برای طرفدارانش روی خرابه‌های خانۀ آنان قصرهای با شکوهی ساخته است. زندگی در سرزمین زیتون با سختی ادامه دارد، اما در این میان مردم کسانی هستند که به هر وسیله‌ای سعی دارند از اسارت موتا آزاد شوند و سرزمین اجدادی‌شان را پس بگیرند. یونا، پسری نوجوان، عضوی از همین گروه مبارز است که به فرماندهی نیوا با موتا مقابله می‌کنند. اما دست‌هایی با قدرتی ماورایی در کارند و این مبارزه ابعاد دیگری هم دارد. آیا گروه نیوا سرزمین زیتون را آزاد می‌کنند؟

ایلیا، جادوی سرخ (20)

معرفی کتاب
این مجموعه داستان‌ مصور و دنباله‌دار، داستان نوجوان قهرمانی را روایت می‌کند که همراه با دوستانش برای محافظت از مردم کارهای بزرگی انجام می‌دهد. او به یک جنگ دشوار و طولانی می‌رود. در این جلد می‌خوانیم: با اینکه نبرد ایلیا با ربات‌ها تمام شده، اما انگار قهرمان داستان ما، هنوز از خواب مصنوعی ربات‌ها خلاص نشده و بخشی از ذهنش در زندان همان دانشمند دیوانه گیر افتاده است. از سوی دیگر ظاهراً شهر روزهای آرامی را می‌گذراند اما قطعی و نوسان پی‌در‌پی برق مردم را کلافه کرده است. این اتفاق اگرچه در ظاهر ربطی به ایلیا ندارد، اما شاید هم می‌تواند نشانه‌ای از نقشه‌های شوم خاندان سایه برای شهر باشد! چه کسی می‌تواند این معما را حل کند؟ ...