Skip to main content

دخلشو بیار پسر!

معرفی کتاب
این رُمان، داستان پسری است که به سن نوجوانی رسیده و حالا می‌خواهد از کسی که باعث مرگ پدرش شده است، انتقام بگیرد. او به نصیحت‌های مادر و دیگران توجهی ندارد و بر این باور است که فرد مورد نظر در حال زندگی خوشی است و او را به تنهایی رها کرده است. این پسر در مدرسه محبوب و مورد توجه همکلاسی‌هایش است و گروهی از دوستانش تصمیم می‌گیرند به او در این مسیر کمک کنند. داستان در فضایی ساده و دلنشین در یک شهر روایت می‌شود و با لهجه و طنز خاصی همراه است. در اینجا، شیطنت‌های این پسر و دوستانش آغاز می‌شود تا مرد مورد نظر را به خوبی تنبیه کنند و با نقشه‌های مختلف او را گیج کنند. اما داستان به همین جا ختم نمی‌شود؛ ورود یک دانش‌آموز جدید به کلاس باعث تغییراتی در داستان و بروز اتفاقات جدید و خنده‌دار می‌شود. در گزیده‌ای از کتاب آمده است: «فقط خدا کند سرت آنجایی باشد که من می‌خواهم. مرغ آمین کجایی؟ بگو آمین… لبه‌های تیز پاره آجر، کف دستم را می‌خراشید. عقابی شده بودم با چشم‌های تیز، دوسر کوچه را پاییدم؛ کسی نبود. قاب پنجرۀ کهنه و چوبی اتاقش را که به کوچه دهن کجی می‌کرد نشانه گرفتم و... .»

نبرد با مافیای خودرو

معرفی کتاب
این کتاب، داستان سه نوجوان با استعداد و فعال در زمینه‌ی مکانیکی و طراحی خودرو است که دوست دارند کارهای بزرگی انجام دهند. یک نیروی ماورائی به کمک آنها می‌آید و سطح آنها را بالاتر می‌برد و آنها را تبدیل به انسان‌هایی خارق‌العاده می‌کند. آنها به کمک یحیی، تیمی به نام شهاب را تشکیل می‌دهند و سعی دارند خودرویی با کیفیت بسازند. انحصار تولید خودرو در دست یک شرکت خودروسازی مافیایی است که سعی می‌کند با تطمیع و تهدید موانع را از راه بردارد. تیم شهاب کم‌کم متوجه می‌شوند که وارد بازی سخت و جدی‌ای شده‌اند و نبرد آغاز می‌شود. کتاب پیام‌های مهمی در مورد اهمیت تلاش، خلاقیت، مقابله با فساد و بزهکاری در جامعه دارد.

تخته‌گاز تا جایزه

معرفی کتاب
این اثر، داستانی جذاب از برگزاری مسابقات استانی ماشین‌های کنترلی بین مدارس است. از هر مدرسه نفراتی انتخاب شده است و برای به‌دست آوردن جایزه با هم مسابقه می‌دهند. از مدرسه جلال آل احمد دو گروه به نام‌های: تخته‌گاز (سینا و محسن) و بی‌ترمز (حسام و کامران) در مسابقات استانی ماشین آرسی استانی شرکت می‌کنند. آن‌ها باید یک کیت ماشین کنترلی را خودشان سرهم کنند. حسام و کامران با سنگ‌اندازی و دوز و کلک نمی‌خواهند تیم تخته‌گاز به جایزه برسد. اما سینا و محسن برای به‌دست آوردن جایزه که یک دوره رایگان آموزش ساخت ماشین کنترلی است عزمشان را جزم می‌کنند تا با موانع بجنگند و به مرحله کشوری راه یابند. در برشی از کتاب آمده است: «ساعت پنج ونیم عصر بود. محسن سر کوچه، زیر تابلوی فرعی هشتم، منتظر سینا بود. سینا که رسید سر کوچه، به سرعت راه افتادند سمت ایستگاه اتوبوس خیابان آزادی، که درست کنار نمایشگاه خودروی مدرن بود. بعد از چند دقیقه نگاه کردن به ماشین‌های داخل نمایشگاه، اتوبوس رسید. سوار اتوبوس شدند و هفت ایستگاه بعد از خیابان معلم، نرسیده به فروشگاه مرکزی... .»

زنده‌باد پرسپولیس

معرفی کتاب
کتاب «زنده‌باد پرسپولیس» درباره زندگی پسری دوازده ساله است که پدرش را از دست داده است و با مادرش زندگی می‌کند. آن‌ها وضع مالی خوبی ندارند ولی او به شدت طرفدار تیم پرسپولیس است و به محض دیدن فراخوان کارت هواداری تیم محبوبش، تصمیم می‌گیرد این کارت را به‌دست آورد. اما به‌دست آوردن این کارت به این سادگی هم نیست و او ماجراهای مختلفی را پشت‌سر می‌گذارد. داستان در محیط مدرسه و خانه جریان دارد و وقایع مختلفی را حول محور تلاش پسر برای دریافت کارت هواداری پرسپولیس روایت می‌کند. با وجود موانع و سختی‌ها، پسر با پشتکار و امید، به تلاش خود ادامه می‌دهد. در برشی از کتاب آمده است: «هر سه با هم و هم‌زمان، جوری که انگار روی این هماهنگی کار کرده بودند، با صدای بلند گفتند: می‌خوای چی بگیری؟ کارت هواداری پرسپولیس؟ ! سینا هم که هوادار پرسپولیس بود، ابروهای پرپشتش را گره کرده و با چشمانی که برق می‌زدند پرسید: کارت هواداری پرسپولیس دیگه چیه؟ یقه‌ام را صاف کردم. از جایم بلند شدم و روی میز نیمکت پشت سری نشستم. جوری که انگار می‌خواهم در تلویزیون اخبار بگویم، سرم را بالا گرفتم و...»

شاندی‌لایو

معرفی کتاب
داستان «شاندی‌لایو» در مورد دختری به نام لنا است که آرزو دارد رباتی طراحی کند تا به مادرش که بیمار است، در کارهای خانه کمک کند. او برای تحقق این آرزو تلاش می‌کند، اما در این مسیر دچار خرابکاری‌هایی می‌شود. همچنین، رابطه او با برادرش چندان خوب نیست. در نهایت، با وساطت دایی‌اش، والدین لنا موافقت می‌کنند که او به شهری دیگر سفر کند و در کلاس‌های رباتیک شرکت کند. لنا فکر می‌کند که با رفتن به این کلاس‌ها، مشکلاتش حل خواهد شد، اما به زودی متوجه می‌شود که کار به این سادگی‌ها نیست. او در خانه دایی‌اش و با وجود حسادت بچه‌های دایی، با موانع زیادی روبرو می‌شود و حضور برادرش می‌تواند در مواجهه با این چالش‌ها بسیار مؤثر باشد و برادر لنا مشکلات را حل کند...

فوتوالیبال

معرفی کتاب
در داستان «فوتوالیبال» خانواده آسوده بعد از ازدواج دختر بزرگ‌تر، تصمیم به تغییر محل زندگی خود می‌گیرند. مریم که دانش‌آموز کلاس هشتم است، در محله و مدرسه جدید دچار مشکلاتی می‌شود و تصمیم می‌گیرد شرایط را به نفع خود تغییر دهد. او با ایجاد یک تیم والیبال وارد رقابت با معلم ورزش و تیم فوتبال مدرسه می‌شود. این رقابت پر از چالش‌های شیرینی است که مریم و دوستانش با کمک هم آن‌ها را حل می‌کنند. در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «روز سوم بازارچه بود و من از دیروز یخم باز شده بود و از دم‌دمای ظهر، خجالت را کنار گذاشته بودم و عین شاگرد میوه‌فروش‌های یکشنبه بازار، هر چند دقیقه یک بار دستم را محکم به هم می‌کوبیدم و ...»

راه جزیره‌ی گنج

معرفی کتاب
ماتیلدا و پدرش خیلی با هم فرق دارند‌. سریع و آهسته، مرتب و شلخته، خیلی ساکت و زیادی شلوغ و پرسروصدا. آن‌ها برای پیدا کردن گنج به یک سفر دریایی می‌روند که ماجراهایی در راه برایشان اتفاق می‌افتد آن‌ها وارد ماجراجویی هیجان‌انگیزی می‌شوند، اما پدر مُدام شیطنت می‌کند و حواسش پرت می‌شود. ماتیلدا هم بداخلاق و بداخلاق‌تر می‌شود. به نظر شما آن‌ها بالاخره راه جزیره‌ی گنج را پیدا می‌کنند؟

47 روز: داستان واقعی مبارزه‌ی دو پسر نوجوان با رایش (حکومت) هیتلر

معرفی کتاب
در ماه مارس سال 1945، هیتلر آخرین فرمان تبلیغاتی‌اش در جنگ جهانی دوم را صادر کرد: همه‌ی پسران 15 و 16 ساله باید برای دفاع از سرزمین پدری به جبهه اعزام شوند. 47 روز، داستان واقعی دو دوست صمیمی به نام‌های هلموت و گانتر است که از این فرمان سرپیچی کردند؛ در حالی‌که نمی‌دانستند جنگ چقدر طول می‌کشد و اگر گرفتار می‌شدند، مرگ در انتظارشان بود...

داستان‌های شیرین کودکانه پو

معرفی کتاب
کتاب داستان‌های شیرین کودکانه پو، داستان‌های یک خرس عروسکی دوست‌داشتنی به نام پو و دوستانش را در جنگل روایت می‌کند. این کتاب به دلیل شخصیت‌های دوست‌داشتنی، داستان‌های ساده و آموزنده و تصاویر زیبا، به یکی از محبوب‌ترین کتاب‌های کودکانه در جهان تبدیل شده است. پو، پیگلت، ببری، خرگوش و سایر شخصیت‌های این کتاب، ماجراهای هیجان‌انگیز و خنده‌داری را تجربه می‌کنند که برای کودکان جذاب است.

کوه یخ، با طعم وانیل

معرفی کتاب
کتاب «کوه یخ، با طعم وانیل» داستان دختری به نام شیدا را روایت می‌کند که از کلمه «اَمّا» متنفر است و همه چیز به خوبی و خوشی پیش می‌رود تا اینکه سر و کله‌ی یک «اَمّا» یا «ولی» پیدا می‌شد. «مامان گیتی یه مادر مهربونه... اما حالا به اون دنیا رفته!»، «بابا کمال شیدا رو دوست داره... ولی میره با یک خانمی که من دوست ندارم ازدواج میکنه!»...